🔻دیدار ریاست صندوق قرض الحسنه شاهد استان اصفهان از جامعه معزز ایثارگری شهرستان مبارکه
🔷دوشنبه ۲۴دی ۱۴۰۳ یاوری رئیس صندوق شاهد بنیاد شهید استان به همراهی حق شناس و قاسمی ریاست بنياد شهید مبارکه بمنظور پیگیری و ارائه خدمات به جامعه معزز ایثارگری را بررسی نمود.
🔷شایان ذکر است در ادامه این سفر یک روزه بازدید از خانواده شهيد والامقام سید رضا رضوی نژاد و جانبازان گرامی «غلامحسین دادیان،فرزاد مرادزاد، وقاسم نوری، دیدار و دلجویی بعمل آمد.
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
#بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه
🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐پدرِ امت روزتون مبارک
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
📷گزارش تصویری
یکشنبه بیست و سوم دی ماه ۱۴۰۳
✅دیدار فرماندار مبارکه با جانبازان هفتاد درصد دوران دفاع مقدس به مناسبت ولادت با سعادت حضرت علی علیه السلام و روز پدر
🔹به گزارش روابط عمومی فرمانداری ، بعدازظهر روز یکشنبه بیست و سوم دی ماه دکتر عسگریان فرماندار مبارکه به همراه معاون سیاسی امنیتی اجتماعی فرمانداری ، فرماندهی ناحیه مقاومت بسیج شهرستان ، ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران و احمد محمدی نماینده جانبازان هفتاد درصد ، بمنظور تبریک ولادت با سعادت مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام و تجلیل از مجاهدت ، ایثارگری ، صبر و استقامت جانبازان سرافراز دوران دفاع مقدس و خانواده مکرم آنها ، با حضور در منزل آقایان « علی اکبر شریفی ، حسین نصیری ، سیدمرتضی زمانی و صمد کریمی» از جانبازان گرانقدر هفتاد درصدی شهرستان مبارکه ، با این عزیزان دیدار و در خصوص مسائل و مشکلات جانبازان و ایثارگران گفتگو نمود.
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
خاطرات اسارت خود نوشت جانباز و آزاده سرافراز محمد علی نوریان
قسمت ۱۵۲ 🌻
موضوع : زخمی شدن من همراه با اسارت 🥀
آقایی که شما باشید یه موقع من دیدم اتفاقی که نباید بیفته و من عمراً فکرشو نمیکردم در حال وقوع بود ..یه موقع دیدم صدای حدود ۵ الی ۶ عراقی داره میاد 😂 که داشتند عربی . عربی حرف میزدند و این صداها هِی به من نزدیکتر میشد..من دیدم اگه همینجور سیخ بشینم یا تکون بخورم اینها ممکنه بترسند و بهم تیراندازی کنند و کارمو یکسره کنند🙃 من همین جور که کنار میدان مین بودم به حالت دَمر خوابیدم و خودمو به موش 🐀 مُردگی زدم و هیچ تکون نمیخوردم یه موقع احساس کردم صداها نزدیک و نزدیکتر میشند بعدش حس کردم اطرافم حلقه زدند ...دقیقاً حدسم درست بود🥴 یه موقع دیدم یه نفرشون با یه چوب که دستش هست میزنه توی سرم و میگه گُم یالا گُم ( پاشو یالا پاشو ) من معنی گُم رو اون موقع نمیفهمیدم..اما متوجه بودم که اگه یه موقع بی هوا بلند بشم بهم شلیک میکنند..منم انگار که هزار ساله مُردم 😂 یه موقع دیدم یکیشون یقه پیراهن منو گرفت و منو برگرداند منم چشممو باز کردم وقتی فهمیدند هنوز زنده ام یکیشون اسلحه کشید که بهم شلیک کنه و عربی .عربی فحش میداد دقیقاً همون ناکس پدرنامرد بود که شب نگهبان بود و مارو گرفتار کرد😂 یه موقع فرمانده شان با دست زد زیر اسلحه اش و بهش گفت لا . لا . هذا .اسیر .استخبارات . ( نه . نه . این . اسیره . بدرد اطلاعاتمون میخوره ) من مثل یه آهو که سگ های وحشی دوره اش کرده باشند و بخواهند تکه پاره اش کنند و اون آهو چاره ای جز تسلیم نداشته باشه این حال رو داشتم🥴 اون فرمانده شان که یه ستوان ۲ بود به عربی بهم گفت بقیه تون کجاند؟؟ فهمیدم چی میگه !! گفتم فرار . فرار . به یه سرباز ها گفت برو ببین کسی رو میبینی؟؟ سرباز یه ۲۰ متری رفت برگشت به عربی گفت کسی نیست !! یه موقع من دیدم اِیی بابا این چوبی که باهاش میزد توی سر من همون چوبی هست که شب دست حسین محبی بود که بعنوان عصا ازش استفاده میکرد بعدشم من موقع اومدن ماموریت شناسایی یه کلاه مشگی رنگ ریز بافت که معمولاً پیرمردها سرشون میزاشتند من داشتم که موقع انفجار مین از سَرم افتاده بود توی میدان مین ..این افسره کلاه منو گذاشته بود سر همون چوب و باهاش بازی میکرد و چوب رو تکون میداد مثل عروسک های تئاتر 😂
ادامه دارد...
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗯روز مرد بر بزرگ مردان تاریخ ایران مبارک
🗯مردان بی ادعایی که از سفره انقلاب یک نان سهم شان بود ولی غیرت و جوانمردی و ایثار مرامشان ❤️
28.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قطره ای از دریای فضائل حیرت انگیز امیرالمؤمنین ؛( سید علی علوی)
توصیه می شود تا انتها ببینید، التماس دعا
🔹 کانال شهدای شهرستان مبارکه
روز مرد را به بزرگ مردانی که نگذاشتند یک وجب خاک ایران عزیز به دست دشمنان بیفتد تبریک می گویم.
#کانال شهدای شهرستان مبارکه
📚داستان کوتاه
⭐️ چوپان بی سواد، ولی هوشمند
گفتوگوی چوپان و دانشمند
دانشمند: «چرا دنبال تحصیل سواد نرفتی؟» چوپان گفت: «من آنچه را که خلاصه و چکیده همه علوم است، آموخته ام دیگر نیازی به آموزش مجدد ندارم.»
دانشمند گفت: آنچه آموخته ای برای من بیان کن. چوپان گفت: خلاصه و چکیده همه علم ها پنج چیز است:
1⃣ تا راستی تمام نگردد، دروغ نگویم.
2⃣ تا غذای حلال تمام نشده، غذای حرام نخورم.
3⃣ تا در خودم عیب هست، عیبجوئی از دیگران نکنم.
4⃣ تا روزی خدا تمام نشده به در خانه هیچ کسی برای روزی نروم.
5⃣ تا پای در بهشت ننهاده ام از مکر و فریب شیطان غافل نگردم.
دانشمند، او را تصدیق کرد و گفت: همه علوم در وجود تو جمع شده است، و هر کس این پنج خصلت را بداند و عمل کند به هدف علوم اسلامی رسیده و از کتب علم و حکمت، بی نیاز شده است.
📗 داستان_دوستان، ج 4
# نوشته محمد محمدی اشتهاردی