زیر زمین خانه اش را کرده بود حسینیه، پنجشنبه آخر هر ماه روضه می گرفت.
از ۶ بعد از ظهر مراسم شروع می شد و خیلی از دوستان از ۴ می آمدند حسینیه ، ولی صیاد نمی گذاشت کسی دست به چیزی بزند.
پاچه های دست و پایش را بالا می زد و مثل یک خادم کار میکرد ، همه جا رو جارو میکرد و می شست.
مجلس که شروع می شد دیگر خودش را نشان نمی داد....
#شهید_علی_صیاد_شیرازی🕊🌹
📚خط عاشقی ، ج1
ناحیه ورامین حوزه یک حضرت رقیه(س)
اجتماعی حوزه
پدرش براش بارانی خریده بود.اما علی نمی پوشید. هرکاری کردم نپوشید.... می گفت: این پسر بیچاره نداره ، منم نمی پوشم...
پسر همسایه مون رو می گفت. پدرش رفتگر بود ونداشت برای بچه هـاش بارانی بخره. علی هم نمی پوشید....
#شهید_علی_صیاد_شیرازی🕊🌹
ناحیه ورامین حوزه یک حضرت رقیه (س)
اجتماعی حوزه