حکمتهای نهج البلاغه:
*⚜️#حکمت_367_نهج_البلاغه⚜️*
وَ قَالَ (عليه السلام): يَا أَيُّهَا النَّاسُ مَتَاعُ الدُّنْيَا حُطَامٌ مُوبِئٌ، فَتَجَنَّبُوا مَرْعَاهُ، قُلْعَتُهَا أَحْظَى مِنْ طُمَأْنِينَتِهَا وَ بُلْغَتُهَا أَزْكَى مِنْ ثَرْوَتِهَا؛ حُكِمَ عَلَى مُكْثِرٍ مِنْهَا بِالْفَاقَةِ، وَ أُعِينَ مَنْ غَنِيَ عَنْهَا بِالرَّاحَةِ؛ مَنْ رَاقَهُ زِبْرِجُهَا أَعْقَبَتْ نَاظِرَيْهِ كَمَهاً، وَ مَنِ اسْتَشْعَرَ الشَّغَفَ بِهَا مَلَأَتْ ضَمِيرَهُ أَشْجَاناً، لَهُنَّ رَقْصٌ عَلَى سُوَيْدَاءِ قَلْبِهِ هَمٌّ يَشْغَلُهُ وَ غَمٌّ يَحْزُنُهُ، كَذَلِكَ حَتَّى يُؤْخَذَ بِكَظَمِهِ، فَيُلْقَى بِالْفَضَاءِ مُنْقَطِعاً أَبْهَرَاهُ، هَيِّناً عَلَى اللَّهِ فَنَاؤُهُ وَ عَلَى الْإِخْوَانِ إِلْقَاؤُهُ؛ وَ إِنَّمَا يَنْظُرُ الْمُؤْمِنُ إِلَى الدُّنْيَا بِعَيْنِ الِاعْتِبَارِ وَ يَقْتَاتُ مِنْهَا بِبَطْنِ الِاضْطِرَارِ وَ يَسْمَعُ فِيهَا بِأُذُنِ الْمَقْتِ وَ الْإِبْغَاضِ؛ إِنْ قِيلَ أَثْرَى، قِيلَ أَكْدَى، وَ إِنْ فُرِحَ لَهُ بِالْبَقَاءِ، حُزِنَ لَهُ بِالْفَنَاءِ؛ هَذَا وَ لَمْ يَأْتِهِمْ يَوْمٌ فِيهِ يُبْلِسُونَ.
روش برخورد با دنيا (اخلاقى، معنوى):
📜 و درود خدا بر او، فرمود: اى مردم، كالاى دنياى حرام چون برگ هاى خشكيده، وبا خيز است، پس از چراگاه آن دورى كنيد، كه دل كندن از آن لذّت بخش تر از اطمينان داشتن به آن است، و به قدر ضرورت از دنيا برداشتن بهتر از جمع آورى سرمايه فراوان است.
آن كس كه از دنيا زياد برداشت به فقر محكوم است، و آن كس كه خود را از آن بى نياز انگاشت در آسايش است، و آن كس كه زيور دنيا ديدگانش را خيره سازد دچار كور دلى گردد.
و آن كس كه به دنياى حرام عشق ورزيد، درونش پر از اندوه شد، و غم و اندوه ها در خانه دلش رقصان گشت، كه از سويى سرگرمش سازند، و از سويى ديگر رهايش نمايند، تا آنجا كه گلويش را گرفته در گوشه اى بميرد، رگ هاى حيات او قطع شده، و نابود ساختن او بر خدا آسان، و به گور انداختن او به دست دوستان است.
امّا مؤمن با چشم عبرت به دنيا مى نگرد، و از دنيا به اندازه ضرورت برمى دارد، و سخن دنيا را از روى دشمنى مى شنود، چرا كه تا گويند سرمايه دار شد، گويند تهيدست گرديد، و تا در زندگى شاد مى شوند، با فرا رسيدن مرگ غمگين مى گردند، و اين اندوه چيزى نيست كه روز پريشانى و نوميدى هنوز نيامده است.
*🔰شرح و تفسیر حکمت 367🔰*
👌🔆سرنوشت دنياپرستان
💠امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى در دو بخش كه هركدام ديگرى را تكميل مى كند سخن مى گويد. در بخش نخست، بى ارزش بودن دنيا را با تعبيرات قاطع و كوبنده بيان كرده و داد سخن را در اين قسمت داده و براى دنيا به هفت عيب بزرگ اشاره مى كند.
📜نخست مى فرمايد: 🔻«اى مردم! متاع دنيا همچون گياهان خشكيده وباخيز است بنابراين از چنين چراگاهى دورى كنيد»;
📜سپس دو مورد ديگر را مى فرمايد: 🔻«دل كندن از آن لذت بخش تر است از دل بستن و اعتماد به آن؛ و استفاده از آن به مقدار نياز بهتر است از جمع كردن و انباشتن ثروت آن»;
📜در چهارمين و پنجمين وصف دنيا مى فرمايد: 🔻«كسى كه از آن بسيار گردآورى كند محكوم به فقر و نيازمندى است و هر آنكس از آن بى نيازى جويد به آسايش و آرامش او كمك شده است.
📜سپس در ششمين و هفتمين وصف دنيا مى فرمايد: 🔻«كسى كه زر و زيورهاى دنيا در نظرش شگفت انگيز باشد نابينايىِ قلب خواهد داشت و آنكس كه عشق آن را به دل بگيرد درونش پر از غم و اندوه مى شود; اندوه هايى كه بر كانون قلبش پيوسته مى رقصند و همواره اندوه سنگينى او را مشغول مى سازد و غمى جانكاه او را فرا می گیرد.
📜آنگاه امام ع به پايان كار اين گروه از دنياپرستان كوردل اشاره كرده، مى فرمايد:🔻 «اين وضع همچنان ادامه مى يابد تا آن جا كه (پنجه مرگ) گلويش را مى فشارد و او را به گوشه اى مى اندازد در حالى كه رگ هاى حياتش قطع شده، مرگ او در پيشگاه خداوند بى اهميت و افكندنش به گورستان براى دوستانش آسان است».
📌شيوه مؤمنان راستين:
📜 امام ع در اين بخش به بيان حالات مؤمنانى مى پردازد كه به عكس دنياپرستان، قناعت پيشه و ساده زيست هستند، مى فرمايد:
🔻«انسان مؤمن، تنها با چشم عبرت به دنيا مى نگرد از مواهب آن به مقدار ضرورت بهره مى گيرد و آهنگ دلرباى آن را با بغض و دشمنى مى شنود»;
📜اميرمؤمنان(عليه السلام) در پايان مى فرمايد: 🔻«وضع دنيا به قدرى ناپايدار است كه هرگاه گفته شود فلان كس توانگر شد (ديرى نمى پايد كه) گفته مى شود بى خير و بى نوا گشت و هرگاه از فكر بقاى او (در اين جهان) شاد شوند (چيزى نمى گذرد كه) خبر مرگ او آن ها را محزون مى كند. اين حال دنياى آنهاست و هنوز روزى كه در آن غمگين و مأيوس شوند فرا نرسيده است.
کانال شهدا و ایثارگران صفادشت
.eitaa.com/shohadasafadasht