🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#خاطرات_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#کمیل_صفری_تبار
چهار پنج ماهی هست که #مصطفی رو می شناسم
#جوان خوش چهره و مهربان ، با یه ته ریش زیبا و چفیه دور گردنش که خیلی #معصومیت چهره اش رو بیشتر کرده
زن و زندگی رو رها کرده و برای دفاع از مقدساتش به #جهاد اومده ...
این یکی دو ماه آخر خیلی روزا با همیم و صفا میکنیم
دیشب رفته بود #آرایشگاه ؛ وقتی برگشت خیلی #خوشگل شده بود ،
با بچه ها حسابی اذیتش کردیم که چیه ؟! زیر سرت بلند شده وسط #جبهه ؟! و از این حرفا
خواستیم بخوابیم دیدم دراز کشیده و داره با موبایلش یواش و آروم حرف میزنه ،
دوباره شروع کردیم به دست انداختنش که دیدی گفتیم ، امروز سر و صورت رو صفا دادی خبراییه و ...
گفت : بابا اذیت نکنید 25 روزه خونه نرفتم و #خانمم رو ندیدم و دلم براش تنگ شده . ما هم دل داریم خوب تا ساعت 3 صبح توی رختخواب داشت با #همسرش حرف میزد و نخوابید
ساعت 5 صبح #درگیری و #آتش بالا گرفت
صدای #اذان داره میاد ...
#حي_على_خير_العمل
و #مصطفى با #خون خود #وضو گرفته بود ...
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴