از بین همه خاطراتی که به دستمون رسید قرعه به نام این خاطره افتاد... امیدوارم نهایت استفاده را بکنید. 🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽 ✳️آیا تا حالا زنده بودن شهدا رو حس کردی؟ یہ شب که درمونده شده بودم ازهمہ جا پناه بردم به گلزار شهدا توی مسیر برگشت همینطور که بین ردیف ها قدم میزدم عکس یه شهید بدجوری بادلم بازی کرد رفتم طرف مزارش نوشته بود #شهید_‌حبیب_روزیطلب چند دقیقه فقط مات ومبهوت چهره اش بودم بالاخره راضی شدم از گلزار بیام بیرون ولی دائم توی فکر اون شهید بودم فردا صبح به محض اینکه نت گوشیمو روشن کردم توی یکی از گروه ها یه شعر فرستاده بودن که زیر شعر نوشته بود دلنوشته های شهید حبیب روزیطلب بازم ذهنمو درگیر کرد ولی خب چند وقت گذشت کامل ازفکرش اومدم بیرون تا اینکه قسمت شد برم مشهد اول که توی اتوبوس شروع کردن به پخش پک های فرهنگی که هرکدوم مزین بود به نام یکی از شهدای شیراز ... روی برگه ای که به من رسید نوشته بود تبـــرکی از طرف شهید : #حبیب_روزیطلب رفتیم مشهد و به پیشنهاد یه دوست رفتیم نمایشگاه کتاب همینطور که به کتاب ها نگاه میکردم یه کتاب نظرمو جلب کرد کتاب از دیار حبیب نوشته های شهید حبیب روزیطلب برای چند لحظه فقط گریه میتونست آرومم کنه رفتم صندوق برای حساب کردن کتاب هرچی بارکد کتاب رومیزد توی سیستم بالا نمیومد صندوقدار تعجب کرده بود چون اسم اون کتابه توی لیست ورودی های کتابشون نبود ... وهمون لحظه بود که احساس کردم همه شهدا زنده وناظر براعمال ما هستن طوری این شهید دست منو گرفت که یه آدم حے نمیتونست بگیره... #نذر_فرهنگی @shohadatarigh