eitaa logo
طریق الشهدا
1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
617 ویدیو
32 فایل
•|🌿|• ایــنجا معبر؎ ست برای وصـال هــمـہ آبـاد نشیــنان ز خرابـے ترسنـد من خرابت شدم و از همــہ آبـادترم یازهـ️ــرا #سلام_الله_علیها ___ #این_راه_پایانش_وصال_است ___ [ما همه خواهیم رفت شهدا می مانند‌]
مشاهده در ایتا
دانلود
(سلام مرا به امام برسانید و بگویید بچه های شما سنگ تموم گذاشتند.)
شرهانی قطعه ای از بهشت
این راه خواندنی وشنیدنی نیست رفتنی است باید راهی راه این ستاره ها بشی راهی نور... یاعلی✋
🔷تفحص◇طلائیه🔶 نوروز آن سال مصادف شده بود با شب ولادت آقا امام رضا(ع). داخل سنگر بچه های لشکر 31 عاشورا جشن گرفته بودند. نوبت من شد که بخوانم. نمی دانم چرا دلم دامن گیر آقا قمر بنی هاشم (ع) شد.😞 عرض کردم:«ارباب! شما مزه ی شرمندگی رو چشیدید، نگذارید ما شرمنده ی خانواده شهدا شویم.»😓 فردا صبح از بچه ها پرسیدم:« امروز با چه رمزی کار رو شروع کنیم؟» حاج آقا گنجی گفت: «یا اباالفضل..دیشب به آقا اباالفضل(ع) متوسل شدیم. امروز هم به نام ایشان می رویم، عیدی را از دست خودشان بگیریم.» 🙏🏻 بعد از چند دقیقه؛اولین شهید پیدا شد... « شهید ابوالفضل خدایار، گردان امام محمد باقر،از کاشان.»♥️ بچه ها گفتند: توسل دیشب، رمز حرکت امروز و نام این شهید، با هم یکی شده است. نمی دانم چرا به زبانم جاری شد که * اگر نام شهید بعدی هم ابوالفضل بود، اینجا گوشه ای از حرم آقا است *😭 داشتم زمین را می کندم که دیدم حاج آقا گنجی و یکی دیگر از بچه های سرباز، داخل گودال پریدند. از بیل مکانیکی پیاده شدم.خیلی عجیب بود... یک دست شهید از مچ قطع شده بود. پلاک شهید رو استعلام کردیم: «شهید ابوالفضل ابوالفضلی، گردان امام محمد باقر(ع)، از کاشان...♥️ 💚هر کجا نام تو آید به زبان ها حرم است...
شهدا زنده اند... چون ما زنده نیستیم نمی تونیم ببینیمشون و صداشون رو بشنویم. اونا خودشون رو برای اهلش نشون میدن و صدای خودشون رو به گوششون می رسونن. برای اهلش... و برای نااهلش هم نشان می دهند ولی چشم و گوش کور و کر است ... آیه قرآن می گوید آن ها زنده اند. برای همین است که می گویند شهدا را می شناسند. ازشون بخوایید که برای اطمینان قلبی هم که شده خودشان را به شما نشان بدهند. یا لیتنی کنت معکم
4_6035027262514922233.mp3
2.26M
آخرین صحبت های شهید غلامرضا لنگری زاده
أحينی بالشهادة ...
شهید ، شهید می شود ما مُرده ها هم ، خواهیم مُرد ... هر آنطور که زندگی کنیم هم آنطور می رویم ..! . #شهیدانه زندگی کنیم ..! @shohadatarigh
نَسأل الله منازل الشهدا 📝از دل خاک فکه ، شهیدی یافتند که در جیب لباسش برگه‌ای بود:  «بسمه تعالی جنگ بالا گرفته است. مجالی برای هیچ وصیتی نیست. تا هنوز چند قطره خون در بدن دارم، حدیثی از امام پنجم مینویسم: ((به تو خیانت می‌کنند، تو خیانت مکن. تو را تکذیب میکنند، آرام باش. تو را می‌ستایند، فریب مخور. تو را نکوهش می‌کنند، شکوه مکن. مردم شهر از تو بد میگویند، اندوهگین مشو. همه مردم تو را نیک میخوانند، مسرور مباش. 'آنگاه از ما خواهی بود.')) دیگر نایی در بدن ندارم؛ خداحافظ دنیا "یازهرا"» چقدر محتاج این سخن بودیم ... @shohadatarigh
غواص به فرمانده اش گفت: اگر رمز را اعلام کردي و تو آب نپريدم ، من رو هول بده تو آب ! فرمانده گفت : اگه مطمئن نيستی ميتوني برگردی . غواص جواب داد: نه ، پای حرف امام ايستادم . فقط می ترسم دلم گير خواهر کوچولوم باشه . آخه تو يک حادثه اقوامم رو از دست دادم و الان هم خواهرم را سپردم به همسايه ها تا درعمليات شرکت کنم . والفجر8 ، اروند رود وحشی ، فرمانده تا داد زد يا زهرا ، غواص قصه ی ما اولين نفری بود که توی آب پريد ! و اولين نفری بود که به شهادت رسيد ! ما چقدر پای حرف امام ايستاده ايم ؟ @shohadatarigh
لحظات آخر رسیدن بالای سرش ازش پرسیدن سید زنده ای ؟ گفت هنوز نه ... @shohadatarigh
شهادت شوخی نیست به حرف نیست قلبت را بو می کنند بوی دنیا دهد رهایت می کنند ... خلاصه غرق دنیا شده را جام شهادت ندهند ... @shohadatarigh
دو تا از بچه‌های گردان، غولی را همراه خودشان آورده بودند و‌ های‌های می‌خندیدند. گفتم: این کیه؟ گفتند: عراقی گفتم: چطوری اسیرش کردید؟ می‌خندیدند...!! گفتند: از شب عملیات پنهان شده بود...! تشنگی فشار آورده بود بهش، با لباس بسیجی‌ها آمده ایستگاه صلواتی شربت گرفته، پول داده! اینطوری لو رفته بود. بچه ها هنوز میخندیدند. @shohadatarigh
معنای فرازی از در کلام و گفتار آقا مصطفی چمران : ( اِلهِی هَب لِی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلَیک ) "ای حیات با تو وداع می کنم . با همه زیبایی هایت ، با همه مظاهر جلال و جبروت ، با همه کوه ها و آسمان ها و دریا ها و صحرا ها ، با همه وجود وداع می کنم ، با قلبی سوزان و غم آلود به سوی خدای خود می روم و از همه چیز چشم می پوشم ... " مناجات های @shohadatarigh
1_44670058.mp3
1.38M
رفیق خدایی کارخدایی
چند خانم رفتند جلو سوالاتشان را بپرسند. در تمام مدت سرش بالا نیامد... نگاهش هم به زمین دوخته بود. خانم ها که رفتند، رفتم جلو گفتم: تو انقدر سرت پایینه نگاهم نمیکنی به طرف که داره حرف میزنه باهات، اینا فکر نکنن تو خشک و متعصبی و اثر حرفات کم شه! گفت: من نگاه نمیکنم تا خدا مرا نگاه کند! 🕊🌸طریق الشهدا طریق السعاده @shohadatarigh
من دنیا را طلاق داده ام . خدای بزرگ مرا در آتش عشق و محبت سوزاند ، مقیاس ها و معیار های جدید بر دلم گذاشت و خواسته های عادی و مادی و شخصی در نظرم حذف شد . روزگاری گذشت که و ما فیها را کردم و از همه چیز خود گذشتم و با آغوش باز به استقبال رفتم و این شاید مهم ترین و اساسی ترین پایه پیروزی من در این باشد ... مناجات های آقا مصطفی چمران 🌹 طريق الشهداء طريق السعادة @shohadatarigh
حاج حسين(هيئت).mp3
22.77M
صوت ماندگار حاج حسین یکتا که خیلی ها رو عوض کرده
⭕️تا دو، سه‌ی‌ نصفه‌ شب‌ هی‌ وضو می‌گرفت‌ و می‌آمد سراغ‌ نقشه‌ها و به‌دقت‌ وارسيشان‌ می‌كرد. يك‌وقت‌ می‌ديدی‌ همان‌جا روی نقشه‌ها افتاده‌ و خوابش‌ برده‌. خودش‌ می‌گفت‌ «من‌ كيلومتری می‌خوابم‌.» واقعاً همين‌طور بود. فقط‌ وقتی‌ راحت‌ می‌خوابيد كه‌ توی‌ جاده‌ باماشين‌ می‌رفتيم‌. عمليات‌ خيبر، وقتی‌ كار ضروری داشتند، رو دست‌ نگهش‌ می‌داشتند. تا رهاش‌ می‌كردند، بيهوش‌ می‌شد. اين‌قدر كه‌ بی‌خوابی‌ كشيده‌ بود. ⛔️مسئولین جنگی اینطور تلاش و مجاهدت کردن که دشمن نتونست یک وجب از خاکمون رو بگیره. مسئولین اقتصادی هم اینطور هستند؟ @shohadatarigh
✅خواهر شهید ابراهیم هادی می گفت : یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند، عده ای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین. ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد، نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید. ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد. آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد. ابراهیم از زندگی اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد. طرف نماز خوان شد، به جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه شهید شد... ‼️ اگر مثل ابراهیم هادی هنر جذب نداریم، دیگران را هم دزد نکنیم.
ماه رمضان با شهید سیاهکالی رعایت حقوق همسایه با این که کوچه ای که شهید سیاهکالی در آن سکونت داشتند کوچه طولانی بوده است ولی ایشان هیچ وقت موقع رفتن به محل کارشان در اول صبح موتور را درب منزل روشن نمی کردند؛ برای این که صدای موتور همسایه ها را اذیت نکند موتور را دست گرفته و تا سر خیابان می بردند بعد آن را روشن کرده و سوار می شدند مثل شهید باشیم شهید می شویم
دفاع همچنان باقیست...