#خاطرات_شهید
بعد از شهادت تکفیری ها روی بدن و سینه شهید نفت ریختند و آتش زدند، اما فقط لباس های شهید سوخت و بدن سالم ماند.
مادر شهید میگفت: قبلا هم به خاطر تصادف دچار سوختگی شده بود اما به خاطر عزاداری و سینه زنی برای امام حسین(ع) هیچ آسیبی به بدنش نرسیده بود.
#شهید_غلامرضا_لنگریزاده🌷
#سالروز_شهادت
#یادشهداباصلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
@shohaday_110
#خاطرات_شهید
●همیشه وضو داشت. یه روز گفتم رضا چرا وقتی که پای سفره می شینی. وقتی می خوابی وقتی از خونه بیرون می ری اول وضو می گیری؟
●گفت:وقتی کنار سفره میشینم مهمان امیرالمومنینم شرم می کنم بدون وضو باشم...وقتی می خوابم یا بیرون میرم ممکنه از خواب بیدار نشم یا بر نگردم. هرکسی هم با وضو از این دنیا بره اجر شهید را داره می خوام از اجر شهید محروم نشم...
#شهید_رضا_پورخسروانی 🌷
🍃 @shohaday_110
#خاطرات_شهید
مادر شهید می گوید:
همیشه درسلام کردن به کوچک وبزرگ سبقت می گرفت وهمه ی خانواده شیفته این اخلاق اوبودند، خوش خنده بودوتبسم ازلبانش محونمی شد هرزمانی که ازخواب بیدارش می کردم تاچشمانش رابازمی کرد لبخندی به من می زدوسلام می داد،هیچ وقت عصبانی نمی شد.
ازکودکی تازمانی که ازدواج کرد سعی می کردازلحاظ مالی خانواده اش رادرک کند، مثلااگردوست داشت اردوی مشهد برود و ما هزینه اش رانداشتیم اعتراضی نمی کردوبادوستانش همراه نمی شد، درهمه شرایط احترام من وپدرش راحفظ می کرد.
همسرشهید،محمدصدرا7ماهه راباردار بودن ویک دختربنام فاطمه خانم داشتندوشهیدشیری فرزندپسرخودراندید.
شهید مدافع حرم
#زکریا_شیری
#شبتون_شهدایی
@shohaday_110
#خاطرات_شهید
مادر شهید می گوید:
همیشه در سلام کردن به کوچک و بزرگ سبقت می گرفت و همه ی خانواده شیفته این اخلاق او بودند، خوش خنده بود و تبسم از لبانش محو نمی شد؛ هر زمانی که از خواب بیدارش می کردم تا چشمانش را باز می کرد لبخندی به من می زد و سلام می داد، هیچ وقت عصبانی نمی شد.
از کودکی تا زمانی که ازدواج کرد سعی می کرد از لحاظ مالی خانواده اش را درک کند، مثلا اگر دوست داشت اردوی مشهد برود و ما هزینه اش را نداشتیم اعتراضی نمی کرد و با دوستانش همراه نمی شد، در همه شرایط احترام من و پدرش را حفظ می کرد.
همسر شهید، محمدصدرا 7ماهه را باردار بودن و یک دختر بنام فاطمه خانم داشتند و شهید شیری فرزند پسر خود را ندید.
شهید مدافع حرم
#زکریا_شیری
@shohaday_110