eitaa logo
•ڪاڹاݪ شھداے‌گمناݦ•🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
3.6هزار ویدیو
66 فایل
کپی مطالب≡صلوات به نیت ظهور امام زمان ارتباط با ما↯ @Shahidgomnam_s کانال دوم↯ @BeainolHarameain ڪانـاݪ‌روضـہ‌امـون↯ @madahenab ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/16670756367677
مشاهده در ایتا
دانلود
💚وصیت نامه : زیارت عالی و پرفیض را بخوانید از طرف من و به ارباب ابراز ارادت کنید. آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست و حیف که فقط روزی یک مرتبه نصیبم نشد و بدانید هرکه عاشورا بخواند و ثواب آن را هدیه بفرستد، حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا او را بگیرم و اگر نه در آخرت برای او جبران کنم. حتی یک عاشورا هم قیامت می کند با روضه ارباب از زبان مادر و خواهرش اگرخواستیدیک مرتبه بخونید و از طرف این شهید بزرگواران هدیه کنید به ارباب بی کفن اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋 @stikersaze
💠 هرچه می‌خواهم حرف نزنم، نمی‌شود. درز هر کلمه‌ای را که باز می‌کنم، یک مشت خاطره از بغلش می‌زند بیرون. مثلاً یک کلمه می‌گویم عید فطر و هزار کلمه خاطره از ماه رمضانی که با هم بودیم، توی سرم قد می‌زند. 🔹تقریباً هر شب با هم رفتیم مجلس مناجات حاج منصور ارضی. بعضی شب‌ها می‌نشستم ترک موتورت و توی خنکی هوای نیمه شب با هم تا مسجد ارک می‌رفتیم. بعضی شب‌ها با ماشین می‌رفتیم و وقتِ برگشتن، دم در خانهٔ ما نیم‌ساعتی می‌نشستیم توی ماشین و با هم حرف می‌زدیم. 🦋 یادش به خیر، چه شربت‌های خوشمزه‌ای برایت درست می‌کردم و هر شب با خودم می‌آوردم! نوش جانت! بسته‌بندی‌های آجیل هم که رویش یک کاغذ شعر برایت می‌چسباندم و بعد از مجلس می‌دادم دستت، هنوز یادت هست؟ 🔆یک‌بار یادم هست نوشته بودم:«برام هیچ حسّی شبیه تو نیست!» چقدر با لحن و احساس قشنگی آن را خواندی و بعد همین‌طور که نگاهت را از روی کاغذ برمی‌داشتی، گفتی:«منم همین‌طور!» هر سه شب قدر هم که با هم رفتیم بهشت زهرا. شب قدر بیست و سوم بود که ... ! 📘گزیده ای از کتاب "شهیدنوید" راوی : همسر مدافع حرم 📸ادامه‌در تصویر.... لحظات اذان و افطار التماس دعای ظهور عجل‌الله یادشهداباصلوات اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج @shohaday_gommnam
﷽ ⚫️② 🌹شهید مدافع‌ حرم نوید صفری ❣نوید من، عاشق امام‌حسین علیه‌السلام بود. از همان بچگی که می‌بردمش توی روضه‌ها و پای دیگ‌های نذری، کمک حال مجلس بود. ▪️بچه که بود دود کردن اسفند مجلس با او بود. بزرگ‌تر هم که شد، دیگر ما محرم نویدی نمی‌دیدیم. وقف جلسات روضه بود. ▪️روی پیراهن سیاهش خیلی حساس بود. می‌گفت: «این لباس خیلی حرمت دارد!» ▪️نویدم حرمت نگه‌دار بود. همین بود که به آرزویش رسید. دلش می‌خواست شبيه اربابش شهید شود. این حرف‌ها را به من نمی‌زد، توی دفترهایی که از او به یادگار مانده، نوشته است. به من فقط همیشه می‌گفت:«برایم دعا کن مادر‌..‌.!» 🏷 به روایت: مادر بزرگوار شهید شادی ارواح طیبه شهدا صلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَـــرَج @shohaday_gommnam