eitaa logo
شهدای هویزه
3.9هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
795 ویدیو
30 فایل
http://eitaa.com/joinchat/2875523072C71b2b4b72a 🌷 محفلی برای معرفی و زنده نگه داشتن یاد و نام شبیه ترین شهدا به شهدای کربلا در ایران... 🌍 خوزستان_ هویزه 🔰 کانال‌رسمی‌یادمان‌شهدای مظلوم کربلای هویزه؛ اولین یادمان دفاع مقدس ⬅️ ارتباط با ادمین: @h_media
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 | ‼️ بریده ای از صفحه اول نشریه شلمچه 17 آبان 1377 🔹 می‌گویند فاتحان لانه جاسوسی همه این روزها پشیمانند و چند اسم را هم مثال می‌زنند! امّا نمی‌گویند خیلی از این فاتحان مثل علم الهدی، حاتمی، سلحشور، فاضل، دهش ور، وزوایی، رجب بیگی و... در جبهه جنگ علیه باطل شهید شدند و خیلی‌ها مثل عزیز جعفری، دهقان، رجایی فر، ضرغامی و... همچنان در خط مبارزه با استکبار هستند. و نمی‌گویند نقش اصلی در تسخیر لانه جاسوسی را پشتیبانی حضرت امام و مردم انجام داد و این جماعتِ پشیمان در مقابل حرکت امام، هیچ‌کاره بودند... روز تحقیر شیطان * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📆 | (1) 🔺 اندک اندک جمع مستان می رسند 🔸 حدود 3 ماه از اشغال خاک ایران می گذشت. جبهه آرام بود. مردم از مسوولان و نیروهای نظامی، آزادی سرزمین هایشان را می خواستند. با دستور رئیس جمهور وقت فرماندهان ارتش، شتابزده عملیاتی را طراحی کردند و نامش را «نصر» گذاشتند تا زمین های اشغالی را آزاد کنند و به مرزهای بین المللی برسند. 🔸 با وجود مخالفت بنی صدر (جانشین فرمانده کل قوا) گردان های آماده رزم سپاه نیز برای عملیات با ارتش همراه و مسوولیت هایی به آنها سپرده شد. 🔸 سید حسین علم الهدی (فرمانده سپاه هویزه) مسوولیت محور هویزه عملیات را بر عهده داشت. 14 دی 1359 (یک روز قبل از عملیات) نیروهای سید حسین که جمعی 150 نفره از اقشار مختلف دانشجو، دانش آموز، معلم، طلبه، بسیجی، پاسدار، جهادگر و... از شهرهای مختلف ایران اسلامی بودند خودشان را به شهر هویزه رساندند. همان شب سید حسین نیروها را توجیه و برای همراهی با تانک های ارتش تقسیم کرد. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
شهدای هویزه
📆 #برگی_از_تاریخ | #روایت_عملیات (1) 🔺 اندک اندک جمع مستان می رسند 🔸 حدود 3 ماه از اشغال خاک ایران
📆 | (2) 🔺 آغازِ امید 🔸 نیروهای ایران ساعت 10 صبح 15 دی 1359 از سه محور فارسیات، ابوحمیظه و هویزه به دشمن حمله کردند. عمده نیروهای حسین علم الهدی پیاده همراه تیپ زرهی قزوین در محور هویزه حرکت می کردند. 🔸 بچه ها خودروهای بعثی در حال فرار را با آر پی جی هدف قرار می دادند. 4 بالگرد هوانیروز هم تانک هایی که می خواستند به طرف جفیر فرار کنند را می زدند. بعثی ها مجال شلیک و مقاومت نداشتند و به فکر نجات جان خود بودند. 🔺 سلام فرمانده 🔸 حدود ساعت دو و نیم، سه بعد از ظهر بود. نیروهای دشمن به کلی متواری شده بودند، یعنی متلاشی شده بودند. سازماندهی شان از دست رفته بود. منتظر این حمله نبودند و فرار کرده بودند... وقتی به کرخه کور رسیدیم در شمال منطقه ایستادیم و در آنجا متوقف شدیم... ناگهان دیدم که عده ای از برادران سپاه دارند پیاده می آیند و همین خطی را که ما آمدیم به سمت جلو و به طرف نیروهای عراقی درحرکتند. وقتی آنها مرا دیدند، آمدند جلو؛ من را شناختند. چند نفرشان را می شناختم؛ حسین علم الهدی؛ محمد حسن قدوسی، فرزند شهید[آیت الله] قدوسی و چند نفر دیگر... 🔸 از آنها پرسیدم شما اینجا چه می کنید؟ گفتند: ما صبح زود از هویزه حرکت کرده ایم و داریم پیاده می آییم. پرسیدم این چندین کیلومتر را پیاده آمدید؟ گفتند: آره. من خیلی اوقاتم تلخ شد. گفتم: پس چرا ماشینی، کامیونی، چیزی با خودتان نیاوردید که پیاده نیایید؟ گفتند: نداریم! 🔸 من خیلی متأثر شدم که این بچه ها بعضی با تفنگ و بعضی با آر پی جی و با این قبیل سلاح ها پیاده آمده بودند... 🎙 (بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در مصاحبه با گروه تلویزیونی سپاه به مناسبت سالگرد حماسه هویزه-15 دی 1361) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
شهدای هویزه
📆 #برگی_از_تاریخ | #روایت_عملیات (2) 🔺 آغازِ امید 🔸 نیروهای ایران ساعت 10 صبح 15 دی 1359 از سه مح
📆 | (3) 🔺 روز خنده ما بود؛ روز گریه دشمن 🔸عصر 15 دی در پایان گام نخست از مرحله اول عملیات، پیشروی 24 کیلومتری رزمندگان اسلام و تصرف توپخانه دشمن، خبر امیدوار کننده ای بود. 🔸 بعثی ها غافلگیر شده و تا آن روز این قدر تلفات نداده بودند. نیروهایی که فرصت نکرده بودند فرار کنند، گروه گروه از سنگرها بیرون می آمدند و تسلیم می شدند. 🔸 روی زمین، پُر از اسلحه و پوتین های رها شده فراری ها بود. تانک های منهدم شده دشمن در آتش می سوخت. تا چشم کار می کرد تانک و نفربر و کامیون های غنیمت گرفته شده بود، اما نه فرصت جمع کردن بود و نه نیرویی که آنها را عقب ببرد. 🔸 تعداد زیادی اتوبوس مسافربری آمده بود برای بردن اُسرا. 800 نفر اسیر را تا غروب به اهواز بردند که بی سابقه بود. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
شهدای هویزه
📆 #برگی_از_تاریخ | #روایت_عملیات (3) 🔺 روز خنده ما بود؛ روز گریه دشمن 🔸عصر 15 دی در پایان گام نخست
📆 | (4) 🔺 نبرد نابرابر 🔸 ساعت 8 صبح روز 16 دی ادامه عملیات که روز قبل متوقف شده بود، آغاز شد. نیروهای حسین علم الهدی سریع تر از بقیه پیش رفتند و از ارتش فاصله گرفتند؛ غافل از اینکه دشمن خیلی زود نیروهایش را متمرکز کرده و انتظارشان را می کشد. 🔸 ساعتی نگذشته که به یکباره صحنه جنگ تغییر می کند و جای مهاجم و مدافع عوض می شود. آتش بسیار سنگین دشمن و حمله هواپیماها ادامه کار که پیشروی به سمت پادگان حمید و جفیر بود را ناتمام می گذارد. بعثی ها در هر ثانیه بیش از 50 گلوله تانک بر سر بچه ها می ریزند. شدیدترین نبرد تانک ها بین لشکر 16 زرهی ایران و لشکر 9 زرهی عراق در می گیرد. 🔸 جنگ، نابرابر شده و موشک های ضد تانک مالیوتکای دشمن هر وسیله متحرکی را منهدم می کند. ارتش برای تجدید قوا و اقدام مجدد دستور تاکتیکی عقب نشینی یک خیز را صادر می کند، اما به دلیل به هم ریختگی اوضاع و برخی ناهماهنگی ها، قوای زرهی خودی به سرعت صحنه را ترک می کنند. 🔸 صدای تانک های دشمن لحظه به لحظه نزدیک تر می شود. حسین علم الهدی و یارانش که حدود 1500 متر جلوتر از تانک ها می جنگیدند، بی خبر از عقب نشینی به محاصره تانک های دشمن درمی آیند. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
شهدای هویزه
📆 #برگی_از_تاریخ | #روایت_عملیات (4) 🔺 نبرد نابرابر 🔸 ساعت 8 صبح روز 16 دی ادامه عملیات که روز قب
📆 | (5) 🔺 مقاومت عاشورایی 🔸 بعدازظهر 16 دی، خیلی زود رزمندگان خط شکن، اولین مدافعان عملیات شدند. حسین علم الهدی و نیروهایش در محاصره مردانه جنگیدند. دیگر راه گریزی باقی نمانده بود. به دستور سید حسین آنها که آر پی جی نداشتند، به زور عقب آمدند. بچه ها با ژ3 و کلاش به تانک ها شلیک می کردند و نمی گذاشتند بعثی ها سرشان را بیرون آورند. رگبار تانک ها قطع نمی شد. بچه ها یکی یکی تیر می خوردند. هویزه سرزمین نبردهای تن با تانک شده بود. لب ها خشک بود و آبی نبود. سید حسین و 5 آر پی جی زن در جلوترین نقطه، شجاعانه با تانک ها درگیر و زمینگیرشان کرده بودند. 🔸 رهبر معظم انقلاب در توصیف آن لحظات می فرمایند:«در این بیابان ها چند هزار تانک و نفربر زرهی از دشمن مستقر بود. آن جمع کوچک برای مقابله با این جمع علی الظاهر بزرگ می آمد... آن گونه که حسین بن علی (ع) با جمع معدود در مقابل دریای دشمن ایستاد، قلبش نلرزید، اراده اش سُست نشد و تردید در او راه پیدا نکرد، این جوانان واقعا همان طور بودند.» 🔺 و هویزه کربلا شد... 🔸 سیدحسین در میان دود و گرد و غبار، تنها دیده می شد. چهار تانک به 10 متری اش رسیدند؛ بلند شد و آخرین گلوله اش را هم شلیک کرد. سه تانک با هم به طرفش شلیک کردند. همه چیز تمام شد و خط مقاومت شکست. 🔸 دشمن جسور و کینه توز شده بود. چندتا تانک بودند؛ آمدند و آمدند؛ از روی 5 جنازه گذشتند؛ دو تا تانک تغییر مسیر دادند رفتند سمت مجروح ها! 🔸 جیر جیر زنجیر تانک و داد و فریاد زخمی ها در هم آمیخته بود. سر، دست، پا، سینه لِه شده و تکه پاره های گوشت و استخوان را روی شنی تانک ها می دیدم! 🔸 نشستم به گریه؛ یاد عصر عاشورا و گودال قتلگاه افتادم. «عراقیا نَعلای تازه شونو کوبیدن این دفعه به زیر تانکا!» شیرینی پیروزی اولیه عملیات نصر با شهادت بچه ها تلخ شد. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh