🔰 #حرف_دل
🔻 می شود نـگاهی بر دل من کنی؟
زنگار گناه، وجـودم را احـاطه کرده
به نگاهت محتـاجم
دستم را بگـــیر...
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
📝#دلنوشته | #حرف_دل
🔅 راه بهار، بسته نیست. هرگوشه اشارت چشمانپیرمیخانه، سجاده به سوی بهار میسازد. شال و کلاه کرده ام تا از جاده خونین لاله ها بگذرم. میخواهم به جادهایی بروم که در آن، علائم راهنمایی بندگی گذاشته اند؛ جادهای که با لبخند از آن گذشتید و من با وضو باید بگذرم. اکنون، میخواهم با طهارت کلامتان و استعانت شفاعتتان و نیت امامتان، وضو کنم.
📌 لاله، از جویبار خودسازی آب میخورد
خون، اولین رنگ نقاشی ما در بهار بود. پدرم میگفت، اگر لاله ای نروید، بهاری نمی آید و من برای آمدن بهار معرفت، هر روز، هزار بار شهید میشوم؛ هر روز، هزار بار روی مین توبه میروم.پدرم میگفت، لاله ها از جویبار خودسازی آب میخورند؛ نه از آبراه خودپرستی. میخواهم جهانی به رنگ مردانگی شما بسازم.
▪️ای شقایقها! ایثار از آن شماست
که دنیا را گوشهای افکندید و با پرواز عاشقانه خود ؛ بر روزهای ما نسیم بهشت پاشیدید.
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
#دلنوشته | #حرف_دل
🖋 بلندشو مرد! بلندشو و ببین که شاهنشین چشمهامان از آتش اشتیاقت همه بخاراست و برای تو که امیر سفرکردهی این سامانی، «بوی جوی مولیان آید همی» میخوانیم و برای بیسروسامانی خودمان «فاتحه مع الصلوات»! از اشک ما یتیمانت، عرش خدا میلرزد و مگر عرش خدا همین دلهای نازک یتیمان شهدای مدافع حرم نیست که شبهای جمعهی همهی تاریخ، چشم به ساعت انتقام دوختهاند؟ اما فدای سرت این اشکها؛ قدم بر خیال ما بگذار و خیال کن که رود آموی، پرنیان شده است. بلند شو خانهات آباد؛ بلند شو ای انار سرخ رسیدهای که در آن شب یلدای بیصبح، صد دانهیاقوت را روی سنگفرش خیابانهای دلمان پاشیدی تا بعد از تو هیچ کس رو به دوربین خوشیهای زندگی نگوید سییییب!
#حاج_قاسم
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
📝 #دلنوشته | #حرف_دل
🔻 بغضهای حقیر ما، روبه روی تصاویر گلگون شما سرریز میشود و راه را برای کلام میبندد؛ با شما شقایقهایم. از شما چه باید گفت و چه باید نوشت؟
واژههای خاکسترگونه ما، فقط بلدند روبهروی شما ضجه بزنند. اما کاش میدانستند که یاد شما حرکت است؛ حرکتی برای بهبودی وضعِ «بودن». چه باید گفت که شما حنجره های خود را عبور دادید تا آن سوی مرزهای تکبیر، آن سوی مرزهای ندیدن؛ جایی که واژه ای یافت نمیشود تا شما را با آن ستود. اصلاً شما که برای تحسین برانگیزی قلم های ما بوسه بر عطر پرواز نزدید!
📌 هر روز و هر شب، خاکریزها، با اشکها و دعاهایتان گره میخورد.
شما، درشتناکی شب را با تکبیرهای فاتحانهتان درهم میشکستید و روزهای سنگر را سپیدتر از بالهای کبوتران میکردید.ما مانده ایم و یاد شما
بَدا به حال ما، اگر یاد شما را زندگی ما قاب نگیرد.
🌟 وقتی وصیتنامه های شما را میخوانیم، تازه میفهمیم چرا با عزم آخرین نفر از شما، آسمان چمدان خود را بست و کوچید تا بر شرم خویش نیفزوده باشد.
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
📝 #دلنوشته | #حرف_دل
🔅شما به ما آموختهاید که بال، برای پریدن است و جاده برای دویدن. به ما آموخته اید که دقیقه های زندگی غنیمت اند. ما همه میدان داریم و زمین، میدانی بزرگ است؛ گاهی میدان جنگ، گاهی میدان مسابقه؛ ولی هیچگاه خالی از تکاپو نیست.
📌آموخته اید که به قدم هایمان آنقدر راه رفتن را بیاموزیم که خستگی نشناسند، به چشمهایمان آنقدر مهر ورزیدن را بیاموزیم که دشمنی نشناسند و به دستهایمان آنقدر سختی کشیدن را بیاموزیم که سستی نشناسند.
شما انگشتهای اشاره ای بوده اید به سمت ماه. کوله پشتیتان، نشان از هجرتی دراز داشت. ما رسم سفر کردن را باید از شما بیاموزیم.
▪️«فرصت ما هم باری بیش نیست»
عاشقانه آمدید مثل نسیم؛ عارفانه رفتید مثل قاصدک. ما رسم دلبری کردن را باید از شما بیاموزیم. وجودتان را با عشق سرشته بودند و سرنوشتتان را با شهادت.
شما به ما آموخته اید که می توان چشمی شد و بارید؛ میتوان لبی شد و خندید برای چهره های پیر و یتیم؛ میتوان دستی شد و نوشت برای شفای قلبها؛ میتوان قدمی شد و برداشت برای رضایت الهی.
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hovei
#دلنوشته | #حرف_دل❤️
🔅 سالهاست که آسمان، کوچ غریبت را بر شانه هایمان، پرنده میتکاند و آفتاب، مسیر چشمانت را به انگشت نشان میدهد و میگرید.
📌 سالهاست که رفته ای و بادها، بوی پیراهنت را بر خاکریزهای بسیار، مویه میکنند. تو انعکاس روشن خورشید در رودخانه های سرخ حماسه ای.
دلت، دریا مینوشت و نگاهت، توفان میسرود.
▪️ برخاستی؛ آن هنگام که نفس های سرما، پنجره ها را سیاه کرده بود و شهر، میرفت که در اضطراب ثانیه های تجاوز به خاک، کمر خم کند. برخاستی و با قدم های استوارت در رگ های وطن، خون زندگی جاری شد.
برای بال های زخمیمان دعا کن! ایشهید
#سید_حسین_علم_الهدی
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh