📸 #گزارش_تصویری | #کتاب 📚 تصویر منتخبی از کتاب های نگارش یافته درباره حماسه و شهدای مظلوم کربلای هویزه #هفته_کتاب_و_کتابخوانی #شهدای_هویزه #در_راه_فتح_قله_ایم * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

#گپ | 📄گفت و‌گوی روزنامه آگاه با مدیر انتشارات روایت فتح: 🔺 مردم هنوز به کتاب علاقه‌مندند ✍️مهدی محمدخانی نزدیک به سه سال است که مدیریت انتشارات «روایت فتح» را در دست گرفته است. او در انتشارات قدیمی روایت‌ فتح با نزدیک به 30سال قدمت به دنبال تولید هر چه بیشتر کتاب‌های عمیق و مفید است. اگرچه از نگاه او شکل علاقه‌مندی مخاطبان به کتاب باتوجه‌به کمبود وقت، تفاوت‌هایی با گذشته دارد. مشروح این گفت و گو: https://agaah.ir/x36sM7 💐 برای این خادم با اخلاص و عزیز شهدای مظلوم کربلای هویزه که سال هاست یار و یاور مجموعه فرهنگی زیارتگاه است، بهترین ها را آرزومندیم. #هفته_کتاب_و_کتابخوانی * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

🎤#گپ | 🔺 حماسه نگار جبهه ها و همرزم شهدای مظلوم کربلای هویزه: 🔹 برای روایت جدید از هویزه به دنبال نگاه نو هستم و این نگاه جدید از زاویه مردم است. مردمی که داشتند زندگی شان را می کردند و ناگهان جنگ به آنها تحمیل شد. شاید اصلا جنگ را دوست نداشتند، اما آمدند و شریک شدند. از نگاه این آدم ها کمتر کتاب نوشته ایم. ⬅️ مشروح گفت و گوی خبرنگار ستاد فرهنگی زیارتگاه شهدای هویزه با دکتر نصرت الله محمودزاده، در ادامه از نظرتان می گذرد:⬇️ #شهدای_هویزه #هفته_کتاب_و_کتابخوانی #نصرت_الله_محمودزاده * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

...ادامه از پست قبل ⬆️ 🔹 وی با روایت خاطراتی از روزهای دفاع مقدس و حضورش در منطقه دشت آزادگان ادامه داد: روزهایی که برای شناسایی به روستای «سعدون حمودی» می رفتم، فقط یک پیرمرد و پیرزن آنجا مانده بودند. آنها فارسی بلد نبودند و من زبان عربی نمی دانستم. اما یک شب که نای برگشت به سوسنگرد را نداشتم، این عزیزان در منزل شان جای خواب و خوراک به من دادند. یا پیرزنی را به یاد دارم که در «مالکیه» زندگی می کرد و هر روز صبح می آمد پشت خاکریز بین رزمندگان شیر توزیع می کرد. گفتم مادر چرا اینجا ماندی؟ گفت کجا بروم؟ همه دارایی ام اینجاست. یک روز دشمن روستا را هدف قرار داد. خودم را رساندم. رد خون توجهم را جلب کرد. دنبال کردم تا به باغی رسیدم. پیرزن آنجا بود. پرسیدم چه شد؟ گفت:«گاو، ماکو!» دیگه زندگی ندارم؛ باید بروم. با وانتی که داشتیم بردمش اهواز. 🔹 دکتر محمودزاده این خاطرات را لذت های زندگی فراموش شده هویزه دانست و گفت: اگر بتوانم اینها را روی کاغذ بیاورم، دوباره برای هویزه خواهم نوشت. این آن نگاه نویی است که در سفر اخیر به آن رسیده ام. ما برای خودمان به جنگ آمدیم، من با زندگی ام به هویزه نیامدم. خانه من در تهران سر جایش بود. اما مردم اینجا، اول زندگی شان منفجر شد؛ بعد خودشان. پس باید یک ذره مردم اینجا را درک کنیم. شاید اگر این کتاب را بنویسم توجه مسوولان جلب شود و بیایند ببینند چه قدر از این مردم غفلت کرده اند. 🔹 وی با توضیح بیشتر درباره جزئیات کتابی که در آینده خواهد نوشت اظهار داشت: می خواهم محور این کتاب را «شهید حسن بوعذار» معروف به «قطب نما» قرار دهم. جوانی که جاهای شناسایی نشده دشمن را به تیم حسین علم الهدی نشان می داد و آنها را جوری راهنمایی می کرد که باور نمی کردند. راه بلدی که اینجا را مثل کف دستش می شناخت. چرا مردم هویزه را این جوری نگاه نکنیم؟ 🔹 دکتر محمودزاده در خاتمه این گفت و گو ابراز امیدواری کرد بتواند سال آینده این کتاب را در جوار شهدای هویزه رونمایی نماید. انتهای پیام./ #شهدای_هویزه #هفته_کتاب_و_کتابخوانی #نصرت_الله_محمودزاده * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh