📝 #گزارش | 🔺 جشن تولد وسط مسجد هویزه! 🔹 روایتگری کاروان 150 نفره شهر نظرآباد استان البرز که تمام می شود، آقایی جلو می آید و می پرسد:«چاقو ندارید؟» با تعجب جواب می دهم چاقو برای چی؟ 🔹 لبخند می زند و می گوید:«برای بریدن کیک!» بعد هم ادامه می دهد که می خواهیم برای یکی از کوچولوهای کاروان مان جشن تولد بگیریم. 🔹 ایده جذابی است؛ تا من چاقو را برسانم؛ صندلی راوی را گذاشته اند جلوی محراب مسجد و دو تا پسر کوچولوی دوست داشتنی را هم نشانده اند رویش. یک کیک سفید با تزیین توت فرنگی که دلتان نخواهد حتما خوشمزه است و شمعی که عدد 4 را نشان می دهد هم جلویشان است و این یعنی زائر نونهال شهدای هویزه 4 ساله شده است. 🔹 مسوول کاروان در نقش مجری برنامه، مادر شهیدی که در جمع شان است را دعوت می کند و می رود سراغ مصاحبه با «محمد جواد» که پیراهن زرد پوشیده است. چندتا سؤال می پرسد و محمد جواد با بازیگوشی جواب می دهد؛ بعد هم چند آیه از قرآن و صلوات خاصه امام رضا (ع) را با لحنی کودکانه می خواند و از علاقه اش به کیک می گوید. 🔹 بچه های اتاق صوت که به وجد آمده اند؛ سرود «تولد تولد تولدت مبارک» را از بلندگوهای مزار پخش می کنند؛ یکی داد می زند: صدا را بیشتر کنید. مجری دعا می کند محمد جواد در مسیر حفظ قرآن، جا پای شهید علم الهدی بگذارد؛ بعد هم در بین کف زدن و صلوات کاروانیان شمع 4 سالگی خاموش می شود. 🔹 برخی از حاج خانم ها و آقایانِ جمع بلند می شوند و هدایایی به زائر کوچولو می دهند؛ مجری از مادر شهید می خواهد هدیه ای که تدارک دیده اند را به محمد جواد بدهد و همزمان توضیح می دهد: «برای اینکه نونهالان را از آسیب های گوشی تلفن همراه دور نگه داریم، بهتر است «تبلت نقاشی» را جایگزین کنیم تا بچه خلاقیتش را بروز دهد و درگیر بازی های خشن و مخرب نشود.» خوشم می آید که فکر همه جایش را کرده اند و برنامه شان پیوست فرهنگی هم دارد. 🔹 یکی از خانم ها دارد کیک را توزیع می کند که می روم سراغ «منصور کشاورزی» مسوول کاروان بسیج محلات نظر آباد استان البرز. 🔹 کشاورزی می گوید: با توجه به اینکه اقشار و سنین مختلفی در کاروان مان حضور دارند، سعی کردیم در طول سفر برنامه های جذاب و فرهنگی متناسب با هر قشر را برگزار کنیم. مثلا یک نو عروس و داماد در کاروان داریم که برایشان هدیه تهیه کردیم یا همین نونهالی که اینجا برایش جشن تولد گرفتیم. 🔹 در بین صحبت، خانمی که مسوول توزیع کیک است جلو می آید و تکه ای کیک تعارف می کند؛ تشکر می کنیم و گفت و گو را ادامه می دهیم:«ما در کاروان های اقشار و محلات که بچه ها با سنین پایین نیز همراه پدر و مادرشان حضور دارند باید به دنبال تربیت و اثرگذاری باشیم؛ علم الهدی های آینده همین بچه ها هستند. بی شک محمد جواد این جشن تولد راهیان نوری را تا آخر عمر فراموش نمی کند.» 🔹 مسجد خالی شده و همه به سمت اتوبوس ها رفته اند؛ یکی از خادم ها می گوید:«چقدر حالمان خوب شد. فکرش را هم نمی کردم. جشن تولد وسط مسجد هویزه.» 📝 شیما کریمی #اخبار_هویزه #راهیان_نور1402 #در_راه_فتح_قله_ایم * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

📝 #گزارش یک جشن 💞 عقدِ دخترعمو پسرعمو را در آسمان هویزه بستند... ✍️ شیما کریمی 🔸 دعوتم... به جشنِ عقدی که عروس و دامادش را نمی شناسم! البته نه از این جشن هایی که در ذهنتان است. میزبان هم شهدا هستند؛ همان ۶۸ لالهِ سر به آسمان کشیدهِ خاکِ سبز... نه! خونبارِ هویزه. 🔸 ۱۴ اسفند۴۰۲ همه ما مهمانِ یک عقدِ عاشقانه-عارفانه در بهشتِ گلستانِ شهدای هویزه هستیم. فعلا هیچ کس نام و نشانی از عروس و داماد ندارد! تنها می دانم داماد خادمی است که این روزها به هویزه آمده تا دَه روز در جوارِ شقایق ها به خدمت بایستد. 🔸 امشب تنها یک خبرنگار نیستم! یعنی یک جورهایی باید «آچارفرانسه» بود! قرار است در یک حجره باصفا که چشم اندازش مزار پر نور لاله هاست، سفره عقد عروس و دامادِ قصهِ هویزه را به پا کنم و البته در و دیوار حجره را بَزک... با هرچه هست و هرچه در فکر می آید! 🔸 یادم نمی آید تا به حال برای عروس و دامادی که حتا اسمشان را نمی دانم دست به کاری شده باشم چه رسد به حجره و سفره آرایی! تا بخواهی سَر و کله دستیار و ناظر و عکاس و حتی مستندساز پیدا می شود! گرما از چهره ام می بارد اما حالِ خوشی است... 🔸 سفره جمع و جورِ عقد را سفید می آرایم و با بادکنک های رنگارنگی که هوسِ کودکی ام گُل می کند به هوا پَرشان دهم، در و دیوار حجره را رنگ می دهم. حالا حجرهِ نُقلیِ عروس و داماد قصه امشب هویزه رنگ و رُخی به خودش گرفته است؛ از ریسه های براقی که دور تا دورِ صندلی های قهوه ای، زشتِ دسته هایشان را می پوشاند تا گلدان های شب بوهای سرخابی که پیغامِ عیدند و پایینِ سفره جاخوش کرده اند و تا بخواهی در هوا رقصِ عطر است. 🔸 یک شمعدانیِ سفید که نشانی از زندگی دارد را به رُخِ تورِ سفره می نشانم و حظی می برم.. انگار سفره عقد بدون شب بو و شمعدانی چیزی کم داشت؛ البته وقتی پای لاله در میان است... بگذریم! 🔸 درست است از این بریز و بپاش های مرسوم خبری نیست، اما کاش بودید و صفای سفره و دختر و پسرهای دوربین به دست را که به وجد آمده بودند می دیدید... 🔸هوایی که هنوز شبش به اوج خود نرسیده، رنگ و بوی بهار داشت و حالا که ساعت از ۱۱ گذشته و از عقدکنان خبری نیست روی زمستانی اش را نشان داده است. 🔸 پرس و جویی می کنم و می فهمم عروس و داماد از اهالیِ مَرندِ آذربایجانِ شرقی اند... علی و زهرا! دخترعمو، پسرعمو هستند و شاید قدیمی ها راست می گویند که:« عقدِ دخترعمو پسرعمو را در آسمان بسته اند؛» البته این بار در آسمانِ رخشانِ هویزه. 🔸 دور تا دور حجره عقد را دخترهایی پُر کرده اند که زائرند و جوانی و شادی از چهره شان فواره می زند؛ هرچند علی و زهرا را نمی شناسند و لباس هایشان نشانی از جشن ندارد، اما مهمان جشن شان هستند و جنسِ ذوقشان هم عجیب است و هم جالب! انگار یکی خواهر عروس است، یکی دخترخاله، یکی آماده قندسابی و خلاصه... اما این جا همه غریبه های آشناییم که فقط شهدا می شناسندمان. 🔸 علی و زهرا چندصد مهمان دارند! درست خواندید. «جای سوزن انداختن نیست» را اینجا باور کنید. بدون هیچ بازار گرمی... و من همه این سَر و دست شکستن ها برای این جشن را مدیون شهدایی می دانم که آدم ها را از هرجا مثل شمع و گل و پروانه گِرد هم می آوردند. مثل یک حلقه؛ شاید مثل حلقه دست علی و زهرا... 🔸 حوالیِ۱۲ بامداد است که مزار، حال و هوایش عاشق تر می شود... 🔸 عروس و داماد آمده اند... مثل همیشه های هویزه «حاج عظیم ابراهیم پور» پرانرژی و گرم، مجلس را اداره می کند؛ این جشن آن قدر مهمان دارد که به سختی می شود در انبوه کوتاهی و بلندی قدها نشانی از شادی های پسرانه گرفت؛ فقط هر از گاهی به چشم می بینم که آقای داماد را مثل قهرمان های ورزشی به هوا می اندازند و بساط خنده و شیطنت های جوانی به راه و خدا می داند چه شوری به دلِ شهداست... 🔸 خطبه خوانی با حاج آقا سلیمانی؛ معاون نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. از گل چیدن عروس و گلاب آوردن هم خبری نیست، اما قرآن داریم... آن هم سوره «نور»..‌. نور علی نور می شود وقتی «بله» را می گویند؛ بله ای برای ابد و یک عمر با هم بودن. راستی گفتم که شاهد این عقد، ۶۸ لاله لبخند به لب بودند. ⬅️ ادامه در پست بعد ⬇️⬇️

🎥 #ببینید | #گزارش 🎤گزارش خبرگزاری #مهر از مهدکودک #کاپشن_صورتی در زیارتگاه شهدای هویزه و گفت و گو با محمد حسین رضایی 🌷 یکی از معروف‌ترین شهدای حادثه تروریستی کرمان، ریحانه سلطانی‌نژاد یک و نیم ساله معروف به دختر کاپشن صورتی با گوشواره‌های قلبی است که همراه با مادر و ۶ نفر دیگر از اعضای خانواده‌اش در حادثه تروریستی مسیر گلزار شهدای کرمان به شهادت رسید. #اخبار_هویزه #راهیان_نور1402 #در_راه_فتح_قله_ایم * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

📝 #گزارش | 🔺 فرمانده سپاه خوزستان در آیین تجلیل از خادمان یادمان های دفاع مقدس: 🔻 رهبر معظم انقلاب مبدع راهیان نور هستند/ 37 یادمان دفاع مقدس مثل نسیم در خوزستان جریان دارند 🔹 آیین «تجلی اخلاص» با هدف تجلیل از دست اندرکاران راهیان نور و خادمان یادمان های دفاع مقدس خوزستان در محل قرارگاه راهیان نور شهید موسی اسکندری اهواز برگزار شد. 🔹 در ابتدای این مراسم که سردار سرتیپ پاسدار حسن شاهوار پور (فرمانده سپاه حضرت ولی عصر "عج"خوزستان)؛ سردار معین پور (مسئول قرارگاه جهاد سازندگی و محرومیت زدایی سپاه خوزستان)؛ سرهنگ ممبینی (رییس قرارگاه گردشگری زیارتی راهیان نور سپاه حضرت ولیعصر)؛ سرهنگ بروجردی (مدیر یادمان های دفاع مقدس سپاه خوزستان) و... حضور داشتند؛ گزارش عملیات بزرگ راهیان نور جنوب توسط سرهنگ بروجردی ارائه گردید. 🔹 در ادامه مراسم، سردار شاهوارپور به ایراد سخن پرداخت و ضمن تبریک ماه ضیافت الهی و آغاز سال جدید، ابراز امیدواری کرد تلاقی سال نو با ماه مبارک رمضان فتح بابی برای گشایش و رفع مشکلات پیش روی مردم و کشور باشد. 🔹 فرمانده سپاه حضرت ولی عصر "عج"خوزستان همچنین با خداقوت صمیمانه به خادمین شهدا در یادمان ها، زیارتگاه ها، اردوگاه ها و همه مکان هایی که زائران نیاز به خدمت دارند؛ گفت: از عزیزان مان در مجموعه حفظ آثار و قرارگاه راهیان نور به خصوص برادرمان آقای بروجردی و سایر دوستان که در محضرشان نیستیم اما در کف میدان یادمان ها هستند، تشکر می کنم. خداوند به همه شما برادران و خواهرانی که شبانه روز تلاش و مجاهدت داشته اید، عوض خیر بدهد و شهدا همه ما را مورد نظر و شفاعت خودشان قرار بدهند و در همه امورات زندگی دستگیری و کمک نمایند. 🔺🔺 رمز ماندگاری فرهنگ دفاع مقدس 🔹 سردار شاهوارپور با تأکید بر این نکته که «رمز ماندگاری فرهنگ دفاع مقدس» به عنوان یک تابلو راهنما و هدایتگر همواره در کارها مدنظرتان باشد به طرح این پرسش هایی پرداخت و گفت: چرا بعد از گذشت 40 سال هنوز دوران دفاع مقدس زنده و تازه است و افرادی که آن روزها را درک نکرده اند از راه های دور و نزدیک به زیارت مناطق عملیاتی می آیند؟ چرا جوانان خادم روزها و شب ها اینجا مستقر می شوند؟ رمز این کار در چیست؟ 🔹 وی اظهار داشت: خداوند متعال، مشتری کسی است که جان و مالش را تقدیم او می کند و پاداش عمل شهید، محبتی است که در دل میلیون ها انسان، نشو و نما می یابد. مثل محبت امام حسین (ع) که بعد از هزار و 400 سال روز به روز بیشتر در دل ها جوشش می یابد. 🔹 فرمانده سپاه حضرت ولی عصر "عج"خوزستان افزود: شهدای ما نیز به همین کیفیت در دل ها جا دارند. آنچه ما از شهدا دیدیم همان جلوه ای بود که حضرت زینب (س) فرمود. جز زیبایی چیز دیگری در نگاه این آدم ها دیده نمی شد. برای همین هم مردم از جای جای کشور به یادمان هایی می آیند که همه اش خاک است و هیچ زرق و برق دنیایی ندارد. آن جلوه های زیبا و فریبنده دنیایی مثل ساختمان، ماشین، پول، طلا و... اینجا جذابیتش را از دست می دهد و حس خاصی بین فرد و خاک پیدا می شود؛ چرا که این خاک با اکسیری به نام خون شهید عجین شده است. عطری از این خاک برمی خیزد که اگر آدم معرفت پیدا کند حتما اسیر می شود. 🔺🔺 روزی که رهبر به شلمچه آمد 🔹 سردار شاهوارپور رهبر معظم انقلاب را مبدع راهیان نور عنوان کرد و با ذکر خاطره تشریف فرمایی رهبری به یادمان شلمچه گفت: هیچکس مدعی نباشد که من راهیان نور را راه انداختم. خود آقا این کار را کردند. سال 78 من فرمانده تیپ بودم و تقریبا مسوولیت همه یادمان ها با سپاه ولیعصر (عج) خوزستان بود. به ما گفتند مأموریتی در جنوب دارید. بچه ها را برداشتیم رفتیم خرمشهر. تیم حفاظت آقا آمدند. نگفتند قرار است آقا بیایند؛ ما هم سؤال نکردیم. گفتند بناست برنامه ای در شلمچه داشته باشیم. شلمچه هیچ نداشت. فقط چاله ای بود که بچه های تفحص تقریبا 150 شهید را پیدا کرده بودند. صدام هم هنوز در عراق بر سر کار بود. ما بعد از زیرسازی، سکوی نه چندان بلندی درست کردیم که بشود جایگاه سخنرانی آقا. زائری هم نبود. دوستان تعدادی اتوبوس از تهران هماهنگ کرده بودند؛ لذا جرقه رویداد فرهنگی راهیان نور با نگاهی که ولایت داشت شکل گرفت. 🔹 این فرمانده عالی رتبه ادامه داد: ولایت واقعا نظیر ندارد. حرکات امام راحل نیز به عنوان رهبر و مبدع انقلاب اسلامی بی نظیر بود. اصلا قدرت سازی کردند برای کشور. نمونه اش هم تشکیل بسیج بود. اینکه نیروی مردمی در قالب بسیج، تربیت و کادرسازی بشود تا در هر سختی و مصیبتی که پیش بیاید سینه سپر کند، درگیر و گلاویز بشود. ⬅️ ادامه در پست بعد.... ⬇️

🎥 #ببینید | #گزارش 📺 گزارش تلویزیونی صدا و سیمای مرکز خراسان رضوی از برگزاری یادواره شهدای مظلوم کربلای هویزه در سبزوار #اخبار_هویزه #سالگرد16_دی #شهدای_هویزه_سبزوار * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

🎥 #ببینید | #گزارش 🔺 «سرزمین حماسه» از هویزه روی آنتن شبکه های سیما رفت 🔻 همزمان با ایام اعزام های حداکثری اردوهای راهیان نور ویژه برنامه سرزمین حماسه از یادمان های دفاع مقدس روی آنتن سیما می رود. #اخبار_هویزه #راهیان_نور1403 #در_راه_فتح_قله_ایم * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

🎥 #کلیپ | #گزارش 🔺 گفت و گوی جهاد رسانه ای شهید رهبر با زائران زیارتگاه های شهدای هویزه و شلمچه #شهدای_هویزه #راهیان_نور1403 #ما_فاتحان_قله_ایم * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

📝 #گزارش | #جشن_تولد ✨ جشن تولدی به میزبانی شهدای هویزه؛ 🔺 زائر بوشهری: در کنار شهدا دوباره متولد می شویم 🔸 همه چیز از یک پیام آغاز شد. خانم زائری از استان بوشهر خواهش کرده بود کیک تولد 26 سالگی همسرش را تهیه کنیم تا بتواند غافلگیرانه در کنار قبور شهدای هویزه جشنی کوچک و دو-سه نفره برپا کند. 🔸 شهدا این بار خادمی و کارگشایی متفاوتی را رزق مان کرده بودند. خادمی که فقط ایستادن با یک چوب پَر در کنار قبور یا مراسم شان نیست؛ گاهی لازم می شود دورتر از مزار کارهایی برای زائر انجام دهیم. کارویژه این بار هم تدارک جشن تولدی مختصر به میزبانی شهدای هویزه برای زائرانی از فرسنگ ها دورتر بود. 🔸 خانم بهزادی که اهل روستایی در شهرستان دشتستان بوشهر است و از بچگی همراه خانواده به هویزه و دیگر مناطق عملیاتی آمده است؛ ذوق زده از اجابت درخواستش می گوید: جدای از اینکه شهدا اینجا هستند؛ حال و هوای خاصی از جنس بین الحرمین کربلا در هویزه حاکم است. می دانستم سفر این بارمان با تاریخ تولد همسرم یکی می شود؛ برای همین هم از یک هفته قبل تمام تلاشم را کردم تا با یکی در هویزه ارتباط بگیرم و بپرسم می شود جشن تولد همسرم را در کنار شهدا برگزار کنم یا نه؟ 🔸 امیرحسین فتحی؛ همسر خانم بهزادی که حالا حسابی غافلگیر شده و تولد 26 سالگی اش را هرگز فراموش نمی کند؛ پاسدار نیروی دریایی است. از 14-15 سالگی عضو بسیج بوده و کار جهادی می کرده است. راهیان نور را هم هر سال آمده است. جالب اینکه رزق ازدواجش را هم از هویزه گرفته و معتقد است: شهدا یک چیز دیگرند. اساسا حضور در جایی مثل هویزه یا هر نقطه ای از دفاع مقدس، حس دوباره متولد شدن را به آدم می دهد. 🔸 دعای امیرحسین و همسرش قبل از فوت کردن شمع ها، خوشبختی و شهادت است. خانم بهزادی تأکید می کند: تنها آرزویم این است که فرزندان صالحی تربیت کنم تا در راه امام حسین علیه السلام و رهبرم به شهادت برسند. ان شاءالله رهبری 120 سال عمر کنند. اگر مسوولان به حرف های ایشان گوش کنند، شرایط کشور درست می شود. 🔸 امیرحسین هم دنباله حرف همسرش را می گیرد و ادامه می دهد:دعا می کنم گرانی ها رفع شود تا جوان ها مشکلی برای ازدواج نداشته باشند و خوشبخت شوند. زائران شهدا همیشه سلامت باشند و مریض ها شفا پیدا کنند. 🔸 هوا حسابی سرد است؛ امیر را به دفتر فرهنگی دعوت می کنیم تا هدیه تولدی که از ما خواسته را هم تقدیمش کنیم. پرچم مزار شهیدی که واسطه ازدواج شان شده است. انتهای پیام./ #راهیان_نور1403 #اخبار_هویزه #ما_فاتحان_قله_ایم * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

📝 #گزارش | 🔺 فرمانده سپاه حضرت ولیعصر خوزستان: 🔻 میزبانی راهیان نور تکلیف ماست / بازارچه یادمان ها ساماندهی شود 🔸 مراسم تجلیل از دست‌اندرکاران و نقش آفرینان راهیان نور همراه با آیین اختتامیه جشنواره رهاورد سرزمین نور سپاه حضرت ولیعصر(عجل الله فرجه) استان خوزستان با حضور سردار سوری؛ مسئول سازمان اردویی، راهیان نور و گردشگری بسیج کشور، سردار علی سپهوند؛ فرمانده قرارگاه منطقه ای راهیان نور در جنوب کشور، سردار سرتیپ پاسدار حسن شاهوارپور؛ فرمانده سپاه خوزستان، حجت الاسلام والمسلمین رستگار؛ مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه حضرت ولیعصر(عجل الله فرجه)، فرماندهان عالی سپاه استان و نواحی، مدیران یادمان‌ها و دیگر فعالان عرصه راهیان نور خوزستان در مجموعه بهشت هویزه اهواز برگزار شد. 🔸 به گزارش خبرنگار ستاد فرهنگی زیارتگاه شهدای هویزه، یکی از سخنرانان این آیین، سردار حسن شاهوارپور؛ فرمانده سپاه حضرت ولیعصر خوزستان بود که با اشاره به اهمیت راهیان نور از نگاه رهبر معظم انقلاب به مقایسه دوران دفاع مقدس و ظلم و ستم رژیم غاصب صهیونیستی به مردم لبنان و فلسطین پرداخت و گفت: در دوران دفاع مقدس نیز مثل امروز یک جبهه مظلوم حق وجود داشت و یک جبهه ظالم باطل با محوریت صدام ملعون و پشتیبانی همه مستکبران عالم؛ جبهه‌ای بسیار سخت که همه ابزار و امکانات آن روز به جز بمب هسته‌ای را وارد میدان کرد و همه علیه نظام جمهوری اسلامی پشت سر صدام آمدند تا جبهه حق را شکست بدهند؛ مثل الان که در حوادث لبنان و فلسطین ‌بی محابا جنایت می‌کنند. ما باید امروز پیام رسان آن مظلومیت باشیم. 🔺 ترسیم جبهه حق برای نسل های آینده 🔸 فرمانده سپاه حضرت ولیعصر (عجل الله فرجه) خوزستان، حادثه عاشورا را الگویی مناسب جهت تبیین و یادآوری مظلومیت‌ها در عالم دانست و افزود: مراسمی که همه ساله برای حادثه عاشورا گرفته می‌شود بیانگر این واقعیت است که ۱۴۰۰ سال قبل و ۵۰ سال بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلوات الله علیه) جبهه حق و باطلی در درون جامعه به ظاهر مسلمان اتفاق افتاد که یک طرفش یزید بود و طرف دیگر امام حسین علیه السلام. در حادثه دفاع مقدس نیز بخش قابل توجهی از کشورهای اسلامی پشت سر صدام بودند و با سلاح، مهمات و تجهیزات از او پشتیبانی می ‌کردند. در طرف دیگر هم ایران مظلوم با بعضی ملت‌ها قرار داشت. ما ملت‌ها را داشتیم. بعضی جوانان از کشورهای مختلف نظیر خود عراق به کمک ما می‌آمدند. یگان بدر ما متشکل از جوانان عراقی بود که فهمیده بودند جبهه حق کجاست. بیش از ۲۰۰ هزار نفر از شهدای ما در مناطق عملیاتی جبهه‌ها به شهادت رسیدند. ما در جبهه حق قرار داشتیم و باید بتوانیم این جبهه حق را برای جوانان، نوجوانان و نسل‌های آینده توضیح بدهیم و ترسیم کنیم. 🔸 سردار شاهوارپور در بیان مؤلفه‌های جبهه حق، ایمان و انگیزه رزمندگان ایرانی را در مقابل نیروهای تا دندان مسلح بعثی متفاوت و سرچشمه گرفته از اخلاص، وابستگی و اعتقاد عمیق به دین، اسلام و قرآن برشمرد و خاطرنشان کرد: این ویژگی ها را باید در گفتارها و تبیین ها مطرح کرد. آنجا که یک رزمنده همه علایق به خانواده و دنیا را کنار می‌زد و چون مردم، دین و کشورش را در مظلومیت می دید به جنگ با دشمن می رفت و به شهادت می رسید. 🔸 وی در ادامه به بیان خاطراتی از عدم دلبستگی و وابستگی شهدا پرداخت و گفت: برادری برایم تعریف کرد انگشتری را به فلان شهید هدیه دادم. بعد از چند دقیقه آن را پس داد و گفت:"خیلی قشنگ است، اما می ترسم این انگشتر باعث شود نتوانم از دنیا دل بکنم و در میانه سختی عملیات با دشمن بجنگم. رزمنده دیگی در عملیات فتح المبین به من می گفت: من کسی را ندارم؛ لذا می خواهم جلوی ستون حرکت کنم و زودتر از بقیه بچه ها به شهادت برسم. چون وابستگی ندارم و چنانچه جنازه ام هم برنگشت مشکلی نیست. این را با گریه به من می گفت و همین هم شد. جلوی ستون گردان به شهادت رسید. 🔺 تا تو دل نکنی شهید نمی شوم 🔸 این فرمانده دوران دفاع مقدس ادامه داد: مادر شهیدی می گفت:پسرم از سوریه تماس گرفت و گفت"تا تو از من دل نکنی، شهید نمی شوم؛ خواهش می کنم دل بکن و مرا به حضرت زینب (سلام الله علیها) ببخش." تا شب با خودم کلنجار رفتم و در نهایت، سر نماز دعا کردم شهید بشود. رفتم روضه حضرت ابالفضل (علیه السلام) به خانم های محل گفتم دعا کنید پسرم شهید بشود و همان شب به شهادت رسید. ⬅️ ادامه در پست بعد... ⬇️

🎥 #ببینید | #گزارش ♻️ دیدار تولیت آستان قدس رضوی با نویسندگان برتر دفاع مقدس در حسینیه شهدای حرم مطهر رضوی #ما_فاتحان_قله_ایم * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

📝 #گزارش | #با_زائران 🔺 از زیارت به نیابت شهدا تا نذر هزارتومانی یک کودک برای امام حسین 🔹 کربلای هویزه در آستانه روز عرفه میزبان زائری بود که همه ساله با پای پیاده و به نیابت از یک شهید راهی کربلای حسینی می شود. 🔹 کلاه خاکی با نشان عهد و ارادتِ «لبیک یا زینب»، پوستر و پرچم قرمز رنگ بزرگ و سایر وسایل همراهش که توجهم را جلب کرد در کنج حسینیه زیارتگاه شهدای هویزه به سراغش رفتم. 🔹 به گزارش خبرنگار ستاد فرهنگی زیارتگاه شهدای هویزه؛ «عباس رضایی جمکرانی» برادر شهید ماشاالله حاج رضایی جمکرانی هر ساله به عشق امام مجتبی و نوگل شهیدش عبدالله ابن الحسن (علیهم السلام) از قم مسافر کربلا می شود. 🔹 رضایی با بیان اینکه به عشق حضرت زهرا (سلام الله علیها) دور ترین مسیر را انتخاب می کنم و همه سختی ها را به جان می خرم؛ با بغض ادامه می دهد: پاهای من همیشه درد و تاول دارد. دردی مقدس که ذره ای از دردهای حضرت رقیه (سلام الله علیها) را به یادم می آورد و باعث می شود تا زنده هستم این راه را ادامه دهم. 🔹 این زائر با اخلاص امام حسین علیه السلام و شهدا می افزاید: هر کسی که در این راه قدم می گذارد انتخاب شده است و مزدش را به عنوان سرباز امام زمان (عجل الله فرجه) خواهد گرفت. 🔹 حاج عباس رضایی جمکرانی در ادامه، دفترچه کوچکی را از بین وسایلش بیرون می آورد و می گوید: اسامی افرادی که در طول مسیر به من کمک می کنند و لطف و محبتی دارند را در این دفتر یادداشت می کنم و به حرم که رسیدم، داخل ضریح می اندازم و از امام حسین (علیه السلام) می خواهم نگاه ویژه ای به آنها داشته باشد. 🔹 وی درباره جالب ترین اتفاق سفر پیش رویش با نشان دادن یک اسکناس هزارتومانی ادامه می دهد: این اسکناس، تمام دارایی یک کودک بود که از من خواست به عنوان نذر به کربلا برسانم. 🔹 جمکرانی با اشاره به اینکه زیارت من نیابتی است و هر سال برای یک شهید قدم در مسیر عشق می گذارم؛ اظهار داشت: سفر امسالم را نیز به نیت امام حسن (علیه السلام) و شهید زین الدین انجام می دهم. 🔹این برادر شهید ادامه داد: هرچند از امام حسین(علیه السلام) خواسته ام که من نیز همچون امام حسن مجتبی (علیه السلام) که در ۴۷ سالگی به شهادت رسیدند، امسال در این مسیر شهید بشوم، اما اگر توفیق شهادت نداشتم، سال بعد به نیابت از شهید سید محمد حسین علم الهدی راهی کربلا خواهم شد. #شهدای_هویزه #عرفه #ما_فاتحان_قله_ایم * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

📝 #گزارش | #شهیدانه🇮🇷🌷🇮🇷 🔺 شهید گمنام دیده بودیم؛ دانشمند گمنام نه! (روایتی از تشییع و تدفین دانشمند شهید هسته ای دکتر اکبر مطلبی زاده در یزد) 🔹 دانشمندِ برجسته‌ی هسته‌ای، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، مدرس فیزیک دانشگاه آزاد یزد و کسی که به خاطر تحقیق در ساخت سامانه‌های تسلیحاتی، در لیست تحریم‌های خزانه‌داری آمریکا قرار داشت! 🔹 این عنوان‌ها تنها گوشه‌ای از کارها و فعالیت‌های شهید مطلبی‌زاده است که ما او را نمی‌شناختیم و اولین‌بار اسمش را جزو ۶ شهید هسته‌ای حمله اسرائیل شنیدیم. 🔹 در دنیایی که برندینگ و معروف شدن هدف خیلی از آدم‌هاست، درس بخوانی و دانشمند شوی بنشینی در اتاق کارت و با آرامش تحقیق کنی و علم کسب کنی. اما هیچ کس تو را نشناسد و هیچ مصاحبه‌ای نداشته باشی و به دنبال معروف شدن نباشی؟ 🔹 آقای اکبر مطلبی‌زاده شما روی من و خیلی‌های دیگر که دربه‌در به دنبال معروف شدن و اسم در کردن هستند را کم کردید. 🔹 شما مصداق گمنام بر روی زمین و خوشنام در آسمان‌ها هستید. حالا اما آن خوش‌نامی را بر روی زمین هم پیدا کردید. 🔹 وقتی تابوت را برای تدفین آوردند، نگاهم به برادر شهید افتاد. شبیه کشور ایران شده بود، غم‌دار اما محکم و استوار. ایستاد و فریاد زد:« مرگ بر اسرائیل» گلزار شهدای خلدبرین یزد یک صدا فریاد مرگ بر اسرائیل شد. 🔹 پیکر را که بیرون آوردند یک نفر از بین جمعیت داد زد:«این سند جنایت آمریکاست» فریاد از جمعیت به هوا بلند شد:«مرگ بر آمریکا» 🔹 یک نفر، میکروفون را گرفت و گفت:« خیلی از این عملیات‌ها کار منافقین است. مرگ بر منافق» حالا صدای مرگ بر منافق از بیرون خلدبرین هم به گوش می‌رسد. 🔹 این روزها تنفر از وطن‌فروش بیشتر از متجاوز به وطن نباشد، کمتر نیست. 🔹 می روم کنار یکی از اساتید که همرزم شهید بوده است. دهه شصت در جبهه جنوب و دهه هفتاد در سنگر دانشگاه. 🔹 گفت: از یزد می‌رفتیم اصفهان و همراه تیپ نجف اشرف به جبهه اعزام می‌شدیم. ما فقط وسایل ضروری همراه خودمون می‌آوردیم، مطلبی‌زاده اما همیشه در وسایلش، دفتر و کتاب‌ درسی‌اش هم همراه داشت و در جبهه هم به درس و مطالعه مشغول بود. 🔹 حالا پیکر شهیدی که سندی از ظلم و جنایت دشمنان این آب و خاک است را از تابوت بیرون می‌آورند و در خانه ابدی‌اش می‌گذارند. 🔹 نشستم و دست گذاشتم بر خاک سرد مزار. کنارم یکی از استادهایی که با شهید در یک دانشکده بودند‌ نشست. بعد از خواندن فاتحه، نشستم پای حرفش. 🔹 تعریف کرد: «استاد مطلبی‌زاده، هفده سال، چهارشنبه و پنجشنبه هر هفته از تهران به یزد می‌آمد. سرِ وقت در کلاس حاضر می‌شد و برای دانشجویان تدریس داشت.» 🔹 هفده سال بدون تعطیلی و خستگی عمرش را گذاشت برای تربیت و آموختن به دانشجویان. حالا بعد از 62 سال تلاش خستگی ناپذیر وقت استراحت است استاد. خیالت راحت، شاگردانت نمی‌گذارند کلاس‌ و درس تعطیل شود. #مرگ_بر_اسرائیل #انتقام_ملی #جنگ_تحمیلی * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh