🍂 طنز جبهه
یا ابالفضل(ع)
•┈••✾✾••┈•
🔹اذان نماز مغـرب رو کـه گفتند رفتـم سراغ فرمانـده و بهـش گفتـم، روحانـی نداریـم...
بچههـا دوسـت دارن پشـت سر شمـا نماز رو بـه جماعـت بخونـن. فرمانـده مـون ابتدا قبـول نمـی کـرد و میگفـت: پاهـام ترکـش خـورده و حـالم مسـاعد نیسـت. یـه آدم سـالم بفرسـتین جلـو تـا امـام جماعـت بشـه. فریـبرز گوشـش بـه ایـن حرفـا بدهـکار نبـود. خلاصه بـا هـر زحمتـی شـد، فرمانـده رو راضـی کـرد کـه امـام جماعـت بشـه...
فرمانـده نماز رو شروع کـرد و مـا هـم بهـش اقتـدا کردیـم. بنـده خـدا از رکـوع و سـجده هـاش معلـوم بـود پاهـاش درد مـی کنـه. وسـطای نماز بـود کـه یـه اتفـاق عجیـب افتـاد. وقتـی میخواسـت بـرا رکعـت بعـدی بلنـد بشـه، انـگار پاهـاش درد گرفتــه باشــه، یهــو گفــت یــا ابالفضــل و بلنــد شــد.😂😂 نتونســتیم خودمــون رو کنـتـرل کنیــم، همــه زدیــم زیــر خنــده. فرمانــده مــون میگفــت: خــدا بگــم چیکارتــون کنـه!... نگفتـم مـن حـالم خـوب نیسـت یکـی دیگـه رو امـام جماعـت بذاریـن...
•┈••✾💧✾••┈•
#طنز_جبهه
#طنز_اسارت
#ناصرکاوه
#ماجراهای_فریبرز
نشر دهنده باشید