eitaa logo
شهدای بنیاد مسکن
35 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
185 فایل
طرح ثامن
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، درباره عملکرد شهید حاج احمد کاظمی، فرمانده وقت لشکر نجف اشرف در جریان عملیات خیبر، می گوید: ⬇️
‍ ‍ فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، درباره عملکرد شهید حاج احمد کاظمی، فرمانده وقت لشکر نجف اشرف در جریان عملیات خیبر، می گوید: در عملیات خیبر، احمد نقش مؤثری ایفا ‌کرد. نیروهای ما در عملیات خیبر به دو منطقه حساس دشمن حمله کردند یکی منطقه دجله و دیگری جزایر خیبر. در منطقه دجله پس از یک هفته جنگیدن به دلیل مشکلات در مهمات رسانی در عقبه و نبودن آتش توپخانه ناچار به عقب‌نشینی شدیم و تنها جزایر خیبر در دست ما بود. در روز هفتم نبرد، احمد آقا فرزند حضرت امام(ره) تلفنی پیام حضرت امام(ره) را به من دادند که به فرماندهان سپاه بگویید جزایر خیبر را باید حفظ کنند. من به اولین کسی که بی‌سیم زدم احمد کاظمی بود چون او مهم‌ترین خط جزیره جنوبی (یعنی سیل‌بند غربی) را در اختیار داشت و روی آن سنگربندی کرده بود و دفاع می‌کرد، سیل‌بند میانی در اختیار شهید مهدی باکری و سیل‌بند شرقی دراختیار لشکر27 و برادرمان شهید همت بود. اگر سیل‌بند غربی سقوط می‌کرد، سیل‌بندهای میانی و شرقی هم قابل نگه داشتن نبود. به محض اینکه احمد کاظمی پیام امام (ره) را از من شنید، گفت: چشم، چشم و اتفاقاً چون خیال دشمن از دجله و طلائیه راحت شده بود، تمام آتش‌ها و نیروهای خود را در جزایر خیبر متمرکز کرد و چندین شبانه‌روز به صورت مستمر به جزایر حمله می‌کرد و آتش می‌ریخت ولی احمد کاظمی مقاومت کرد و پس از دو هفته مقاومت که به قرارگاه مرکزی برای ارائه گزارش آمد، سر و صورتش خاک گرفته و از دود آتش خمپاره و توپ‌ها و بمباران‌ها سیاه شده و بسیار خسته و ژولیده بود. او را بغل کردم و بوسیدم و گفتم احمد، تو خیلی زحمت کشیدی. گفت: وقتی که پیام امام(ره) را به من دادید من همه نیروهایم را صدا زدم و گفتم اینجا عاشورا است باید به هر قیمتی شده جزیره را حفظ کنیم و خودم هم رفتم خط مقدم و کنار رزمندگان جنگیدیم. ✅ کانال اختصاصی شهید احمد کاظمی👇 @shahidkazemi_1384
آخرین جلسه ای که سردار گذاشت،جلسه فرهنگی بود؛یک روز قبل از شهادتش.جلسه از ظهر شروع شد.موضوع جلسه،نحوه پشتیبانی کاروان های راهیان نور بود.توی آن جلسه،طرح هایی می داد و می زد که تا آن موقع برای حمایت از کاروان های راهیان نور،سابقه نداشت.همین نشان می داد که چه دیدگاه بالایی نسبت به کارهای فرهنگی دارد.سفارش کرد: «شهدا خیلی به گردن ما حق دارند، باید تلاش زیادی کنیم. باید در اردوهای راهیان نور از همه شهدا (ارتش، سپاه و بسیج) بگویید، از خودتان نگویید از دیگران بگویید. از نیروی هوایی ارتش، از هوانیروز ارتش، از شهدای ارتش و جهاد بگویید». ✅ کانال اختصاصی شهید احمد کاظمی👇 @shahidkazemi_1384
👆 ✅ کانال اختصاصی شهید احمد کاظمی👇 @shahidkazemi_1384
شهید کاظمی‌یگانی تشکیل داده بود به نام یگان شهید محزونیه. آنها وظیفه داشتند تمامی‌افراد بی بضاعت و یا کم در آمد که سرپرست خانواده بودند و یا پدر شان فوت کرده بود را در رده‌های مختلف لشکر شناسایی کنند ، و پس از تقسیم وظایف به این افراد بیشتر رسیدگی کنند تابتوانند ساعاتی از هفته یا ماه را در خدمت خانواده‌هایشان باشند و اگر هم گوسفندی قربانی می‌شد.گوشت آن اول میان این خانواده‌ها تقسیم می‌شد.حاج احمدبصورت کاملا محرمانه وبطوری که شئونات افراد لحاظ شود به نیروهای ضعیف تر کمک می‌کردند. ✅ کانال اختصاصی شهید احمد کاظمی👇 @shahidkazemi_1384
فرمانده نیروی هوایی سپاه بود.رفته بود از یکی از پایگاه های نیروی هوایی بازدید کند،فرمانده پایگاه سفارش داده بود برای او و همراهانش از بیرون،غذا بگیرند. فرمانده پایگاه را توبیخ کرد،به غذا هم لب نزد. منبع:کتاب یادگاران ✅ کانال اختصاصی شهید احمد کاظمی👇 @shahidkazemi_1384
احمَد،احمَد،احمِد در عملیات بیت المقدس دو تا از فرمانده‌های تیپ‌های سپاه اسم کوچکشان \”احمد\” بود . احمد کاظمی‌و احمد متوسلیان . معرف هر دو در شبکه ی بی سیم قرارگاه احمد بود. تماس که می‌گرفتند از لهجه شان می‌فهمیدیم که کدام است . گاهی هم دو احمد با هم کار داشتند . احمد کاظمی‌، متوسلیان را این طوری صدا می‌زد : \” احمَد،احمَد،احمِد\”. ✅کانال اختصاصی شهید احمد کاظمی👇 @shahidkazemi_1384
حجت‌الاسلام خاموشی: در عملیات مرصاد با موتورسیکلت در حال عبور بودم که دشمن زیرپایم رگبار گرفت و من زمین خوردم. در همین حین کاظمی آمد و به من گفت: برادر بسیجی دستت را به من بده. من به ایشان گفتم شما اینجا چه کار می‌کنید؟ جواب داد: نیروها عقب هستند و من آمده‌ام ببینم که دشمن چه می‌کند. همین مساله که فرماندهی جلوتر از نیروهایش در خط مقدم حضور داشته باشد‌، نشان از تفاوت‌های جنگ ما دارد. ✅ کانال اختصاصی شهید احمد کاظمی👇 @shahidkazemi_1384
با آغاز مبارزات ملت ایران در برار رژیم شاهنشاهی، احمد هم مبارزات خود علیه شاه را آغاز می‌کند و یک بار هم توسط ساواک دستگیر می‌شود.محسن رضایی درباره مبارزات احمد کاظمی پیش از انقلاب می‌گوید: «در سال‌های 1356 و 1357 در تظاهرات و راهپیمایی و پخش اعلامیه و شعارنویسی فعال بود. در آخرین محرم قبل از پیروزی انقلاب، مأمورین ساواک او را در میان دسته عزاداری شناسایی و بازداشت می‌کنند. چند ماهی در زندان ساواک بود که به شدت او را شکنجه کرده بودند، پاسبانی با چکمه به دهان احمد کوبیده بود که تا یک ماه پس از آزادی خونریزی بینی داشت. [خودش یک کلام راجع به بلاهایی که سرش در آورده بودند چیزی نگفت هر چه مادر میگفت این از خدا بی خبرها چه به روز تو آوردن؟میگفت هیچی مادر! بینی اش را هم از خون های لخته شده ای که هر روز صبح روی بالشش میدیدیم فهمیدیم شکسته.خودش می گفت این خون ها مال اینه که تو زندان سرما خوردم! اثرات آن شکستگی بینی تا آخر عمر همراهش بود با اینکه یک بار هم عملش کردند ولی باز هم از تبعاتی مثل تنگی نفس رنج میبرد] پس از پیروزی انقلاب، مسئولین قضایی نجف‌آباد از ایشان می‌خواهند که شکنجه‌گرانش را معرفی کند تا آنها را محاکمه کنند، او زیر بار نمی‌رود و می‌گوید انقلاب، آنها را تنبیه کرده است. جالب است که یکی از همین افراد، چند سال قبل از شهادت احمد، برای انتقال فرزندش از دانشگاه آزاد یک شهر به شهر دیگر از احمد کاظمی طلب کمک کرده بود و او هم به دانشگاه آزاد توصیه کرده بود که مشکل ایشان را حل کنید.» ✅ کانال اختصاصی شهید احمد کاظمی👇 @shahidkazemi_1384
آخرین جلسه ای که سردار گذاشت،جلسه فرهنگی بود؛یک روز قبل از شهادتش.جلسه از ظهر شروع شد.موضوع جلسه،نحوه پشتیبانی کاروان های راهیان نور بود.توی آن جلسه،طرح هایی می داد و می زد که تا آن موقع برای حمایت از کاروان های راهیان نور،سابقه نداشت.همین نشان می داد که چه دیدگاه بالایی نسبت به کارهای فرهنگی دارد.سفارش کرد: «شهدا خیلی به گردن ما حق دارند، باید تلاش زیادی کنیم. باید در اردوهای راهیان نور از همه شهدا (ارتش، سپاه و بسیج) بگویید، از خودتان نگویید از دیگران بگویید. از نیروی هوایی ارتش، از هوانیروز ارتش، از شهدای ارتش و جهاد بگویید». ✅ کانال اختصاصی شهید احمد کاظمی👇 @shahidkazemi_1384
حجت‌الاسلام خاموشی: در عملیات مرصاد با موتورسیکلت در حال عبور بودم که دشمن زیرپایم رگبار گرفت و من زمین خوردم. در همین حین کاظمی آمد و به من گفت: برادر بسیجی دستت را به من بده. من به ایشان گفتم شما اینجا چه کار می‌کنید؟ جواب داد: نیروها عقب هستند و من آمده‌ام ببینم که دشمن چه می‌کند. همین مساله که فرماندهی جلوتر از نیروهایش در خط مقدم حضور داشته باشد‌، نشان از تفاوت‌های جنگ ما دارد. ✅ کانال اختصاصی شهید احمد کاظمی👇 @shahidkazemi_1384
🔹️توانمندی همه را وارد کار می کرد...⬆️ ✅ کانال اختصاصی شهید احمد کاظمی👇 @shahidkazemi_1384
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید|بیان خاطره ای از سید محمدجواد تکیه درباره به کارگیری نیروهای تخصصی عراقی توسط شهید کاظمی در زمان دفاع مقدس ✅ کانال اختصاصی شهید احمد کاظمی👇 @shahidkazemi_1384