هدایت شده از 🕋 کشکول معنوی 🕋
قبری به اندازهی بدن بی سر
شهید حاج شیر علی سلطانی در زاویه ی مسجد، خاک های نمناکی بود که رد خاک ها نشان می داد از داخل کتابخانه باشد.
گفتم: «حتما می خواهند به کتابخانه سر و سامانی بدهند. نمی دانم؟» نمی خواستم داخل شوم ولی انگار حس غریبی مرا به داخل هل داد. صدای نبض زمین با صدای کلنگی یکنواخت شده بود. گودالی حفر شده بود به اندازه ی یک انسان که با دیدن آن دلم مانند شن ریخت. به داخل گودال خم شدم. هنوز مرا ندیده بود. صدای نبض زمین هنوز به گوش می رسید. به داخل گودال خم بود. چهره اش معلوم نبود. هیکل حجیمش تمام گودال را پر کرده بود.
سرش را بلند کرد. عرق پیشانی را با آستینش خشک کرد. دیگر لازم نبود چهره اش را ببینم. از هیکل حجیمش معلوم بود که حاجی است.
گفتم: «سلام حاجی، خسته نباشی»
انگار از آمدن من خوشش نیامده بود، سری به عقب برگرداند و گفت: « سلام علیکم و رحمة الله .»
از گودال بیرون آمد. سر زانوانش را تکاند عرق هایش بر پشت محاسن پرپشتش پنهان می شدند.
حالا که حاجی بیرون آمده بود درست مثل قبر بود. لبه و لحد هم داشت. گفتم: «پناه بر خدا این برای کیست...؟ »
گفت: «پناه بر خداندارد مؤمن.» و بعد به من گفت: «این قبر حقیر فقیر، شیر علی سلطانی است.»
در حالیکه سعی می کردم تعجبم را پنهان کنم، در قبر نگاهی کردم. به نظر می آمد انگار برای قد رشید حاجی خیلی کوچک باشد.
ولی وقتی که حاجی شهید شد، پیکر بی سرش را همانجا دفن کردند و به درستی معلوم بود که آن قبر برای پیکر بی سرش اصلا کوچک نبود
رسم خوبان معرفت ص 41
#شهدا_شرمنده_ایم
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
هدایت شده از از گـــنـــاه تـــا تـــوبـــه
طبق عادت همیشگیش گوشیشو برداشت و رمزو نزده وارد اینستا شد ...
چشماش برق زد
تو پوست خودش نمیگنجید
عکسی ک دیروز کنار مزار شهدا گرفته بود و با هشتک #شهدا_شرمنده_ایم پست کرده بود قریب ب 3هزار تا لایک خورده بود
سریع رفت تاریخو نگاه کرد ک ببینه توی روز های آینده چ مناسبتی در پیشه تا از الان پستشو آماده کنه
سرش شلوغ شده بود ،از گذاشتن پست ها گرفته تا جواب دادن ب کامنت هایی ک قربون صدقش میرفتن و این لاب لا التماس دعا هایی ک رد و بدل می شد
فرشته اومد دم گوشش گفت :اذانه ...
گفت:الان میام ،جواب اینم بدم اومدم ......
.
.
کاش ... چشممون برای لبخند آقا برق بزنه💔
کاش ...توی هر روز تاریخ مینوشتن ک چ واقعه عظیمی توی راهه تا آدم پُست هاشو برای اون روز آماده کنه 😔
کاش ... کامنتای شیطان ما رو از نماز اول وقت نندازه ،،اونقدر برای ی کار خوب قربون صدقه میره ک مست از #من_چه_آدم_خوبیم میشیم
غافل از اینکه ترازوی خوب و بد داستانش اینجا نیست
داستانش وقتیه ک با دوست داشتنی هات محشور شدی
حواست باشه رفیق ...