🌷دست در پنجره های حرم حضرت اباعبدالله علیه السلام فرزندی خواستم تا غلام ایشان باشد. غلامحسین روز میلاد حضرت امیرالمؤمنین(ع) به دﻧﻴﺎ آمد و روز شهادت حضرت علی (ع) همان طور که خودش می خواست با بدنی پاره پاره به شهادت رسید.
ﺭاﻭﻱ : ﻣﺎﺩﺭﺷﻬﻴﺪ
🌷🌷
#ﻭﺻﻴﺖﺷﻬﻴﺪ:
بارپرودگارا از تو مي خواهم هر زمان که صلاح دانستي شهيد شوم . ضمن اين که به تمام مقربانت قسمت مي دهم که مرگ در رختخواب را نصيبم نکني و اگر شهادت را نصيبم گرداني بدنم تکه تکه شود که در صحرا محشر شرمنده نباشم .
🌷🍃🌷🍃
#شهیدغلامحسین(حمید)عارف
#شهدای_فارس
👇
#تولد:( 13 رجب) مصادف با میلاد امام علی(ع)
#شهادت: عملیات رمضان، ( 21 رمضان) مطابق با #شهادت امام ﻋﻠﻲ ع
🏴🏴🏴🏴🏴
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹🌹🌹🌹🌹:
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #براساس_زندگینامه_شهید_مهدی_زارع*
* #نویسنده_حمید_سجادی_منش*
* #قسمت_بیست_و_یکم*
✅به روایت محی الدین خادم (همرزم شهید)
مقر شلوغ و پر رفت و آمد است. بسیجیهای تازهنفس رسیدهاند.صوت قران از بلندگو پخش میشود. حاج مهدی به طرف نماز خانه میرود. برای وضو گرفتن از او جدا میشوم.نماز را به جماعت میخوانیم سلام نماز را که میدهم دنبال حاجی چشم میگردانم به اطراف. پیدایش نیست ناامید و سر را زیر میاندازم.
تسبیحات میگویم که صدایش بلند می شود. کنار محراب پشت تریبون ایستاده و تمام نگاه ها به او دوخته شده است.
میگوید: «این گردان گردان امام حسین وکارش خط شکنی برای لشکر, گردان عاشقان و دلباختگان شهادت, آنهایی که با عشق و شور به امثال من درس ایثار و فداکاری می دهند.
این گردان مال آنهاست. ورود به این گردان یعنی شهادت. انتظار دارم تعدادی از شما توی این گردان اسم نویسی کنید.البته اجباری نیست همون طوری که آمدنتون به جبهه اجباری نبوده. حالا خودتان انتخاب کنید. بعد از نماز من در خدمتتون هستم.»
نماز دوم که تمام میشود همه هجوم می برند. می خواهم طرف حاجی بروم جا و راهی به او نیست.
گردن میکشم حاجمهدی در حلقه رزمندهها محو شده است.
تازه دستم میآید که چرا حاجی آن طور پر گاز می آمد که برسد..
✔️به روایت محمدعلی شیخی(همرزم شهید)
حاج مهدی انسانی مهربان ساده و فروتن بود. کم حرف می زد به وضعیت عمل میکرد. فکر و ذکرش خشنودی خدا بود.اگرچه مسئولیتهای سنگین و خطیری را تا آخرین لحظات عمر پربرکت برعهده داشت و حتی به جرأت می توان گفت او از اولین کسانی بود که رزم در سپاه را شکل داد و در بنیانگذاری و ایجاد تیپ امام سجاد و المهدی آثار جاویدی از خود برجای گذاشت.
ولی هرگاه مسئولیت گردان یا حتی دسته ای را به او می سپردند بدون هیچ ناراحتی و اعتراضی با روی باز می پذیرفت.
حال آنکه در کار جنگ و مدیریت آن بسیار ورزیده و مسلط بود و عیب و نقصی در کارش دیده نمیشد. او واقعاً به مسئولیت ارزش میداد نه به مقام.
#ادامه دارد....
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ویژه سالروز شهادت حضرت علی
📹 ببینید | سپهبد قاسم سلیمانی: این امامی است که ما الان لباس عزا پوشیدیم در عزای او و خودمان را منتسب به او میدانیم!
🏴شهادت امیرالمومنین علی ع تسلیت باد🏴
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
🌷🍃🌷🍃🌷🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد
💫یادی از سردار شهید دکتر خانمیرزا استواری 💫
🌷ماه رمضان بود. آن روز مسابقه داشتم و ورزش حسابی مرا از پا انداخته بود، دیگر نا و توانی برای روزه گرفتن نداشتم. خانمیرزا مثل همه ی سحرهای ماه مبارک، آمد دنبالم. گفتم: خانی اصلاً امروز جانِ روزه گرفتن ندارم، ولم کن!
گفت:نه، بهانه نیار، این دلیل روزه نگرفتن نمی شه!
گفتم: من جان ندارم، اگه می خوای روزه بگیرم باید تا خونه کولم کنی!
از رختخواب بلندم کرد، خودش شلوارِ بیرون پایم کرد. زیر پایم نشست و دست هایم را دور گردن کشید و کولم کرد. تا خانه شان، دو کوچه راه بود، من را همان طور روی دوشش برد. سه چهار تا از پسر عموها، چند تا از برادرها و چند تا از دوستانش را هم جمع کرده بود کلاً می شدیم پانزده، شانزده نفر.
کار هر روزش بود. خودش که از روزهای آخر ماه شعبان روزه می گرفت. ماه رمضان هم که میشد، سحری آماده می کرد و ما را از جاهای مختلف برای سحری دور هم جمع می کرد تا تنبلی نکنیم و روزه مان ترک نشود
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔰 #سیره_شهدا | #حق_مردم
🔻ساعت دو نیمه شب بود. جلوی مسجد محمدی (در اتوبان شهید محلاتی) مشغول ایست و بازرسی بودیم.من و چند جوان دیگر، کنار ابراهیم هادی روی پله مسجد نشستیم و او برای ما صحبت می کرد.
📍یکباره از جا پرید، دوید و به سمت ابتدای خیابان مجاور که صد متر با ما فاصله داشت رفت! نشست و دستش را توی جوی آب کرد، بعدهم برگشت. با تعجب پرسیدم: “آقا ابرام چی شد؟!
🔆گفت: هیچی، یک پیت حلبی توی جوی آب افتاده بود و همینطور که می رفت، سر و صدا ایجاد می کرد.
رفتم و از داخل جوی آب برداشتم تا صدایش مردمی که خواب هستند را اذیت نکند. ”
💠او با کار خودش، به ما که نوجوان بودیم، درس بسیجی بودن و چگونه زیستن می آموخت.
🌷شهید ابراهیم هادی🌷
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🤲 نجوای عاشقانه شهید اسماعیل صادقی
✍️خدایا!
گناه کردم، مرا ببخش. اما از لطف بیکرانی که تو به من داشته ای و مرا متوجه خطاهایم ساخته ای ...
#ماه_رمضان
#بندگی
#شهدا
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌙 #ماه_رمضان
🗓 #دعای_روز_بیست_و_دوم_ماه_رمضان
🌹 #یادشهید حبیب روزیطلب
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری |
📹 #کلیپ ...
🤲 #دعای_روز_بیست_و_دوم_ماه_رمضان
🕌 #دعای_ماه_مبارک_رمضان به نیابت و هدیه به شهدا
📡نشردهید
🔹🔸🔸🔹🔸🔸🔹
http://eitaa.com/joinchat/. آرگ
🌱نمے دانم
شاید لبخندهایتان ...
تسبیح #ذڪر خداوند بود...📿
ڪہ اینگونہ دلنشین مانده است...✨
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
🔰آخرین باری که به مرخصی آمد در ماه مبارک رمضان بود خیلی بی تابی می کرد و تاب ماندن را نداشت . او با وجود جراحات جنگی که داشت بی صبرانه به جبهه بازگشت.
🔰در ﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ:
به خدا سوگند اگر مرا قطعه قطعه کنند و هر لحظه اي را در آتش انداخته و خاکسترش را به باد دهند دود اين خاکستر به هوا خواهد رفت و در آسمان نقش خواهد بست دست از #انقلاب برنخواهم داشت .
🔰19 رمضان با وضو و زبان روزه در حالی که خدمتش تمام شد و به جای يکی از دوستان خدمت می کرد در منطقه بندر فاو بر اثر اصابت ترکش به بدن به درجه رفيع شهادت نائل آمد .
#شهيد زين العابدين_حاجيان
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ
#ﺷﻬﺪاﻱ ﺭﻣﻀﺎﻥ
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #براساس_زندگینامه_شهید_مهدی_زارع*
* #نویسنده_حمید_سجادی_منش*
* #قسمت_بیست_و_دوم*
حاج مهدی به همراه یار دیرینه اش سید محمد کدخدا راهگشای گره ها و بن بست های خطیر بودند. لحظه لحظه زندگی برای حاجمهدی ارزش داشت.هیچ گاوی کارش نمی دیدی. یا کاری انجام میداد یا قرآن تلاوت می کرد.البته عشق تمام بچه ها به کلام خدا مثالزدنی بود ولی حاجی و شهید مهدی بقایی گل سرسبد بودند.اخلاقش بوی گل محمدی میداد و خلق و خویش بچه ها را شاداب و زنده میکرد.
به یاد دارم جیپی داشت که فقط با هل دادن روشن میشد.به همین علت همیشه در جای بلند خاموشش می کردیم تا در سراشیبی به راحتی روشن شود. روزی با او و چند تا از بچه ها حرف می زدیم. نمی دانم چه شد که حاجی صحبت جن را پیش کشید.
هنوز چند دقیقهای نگذشته بود و بچهها میخواستند حرف بزنند که یکمرتبه جیب بدون راننده راه افتاد.
ما فریاد زدیم و دنبال ماشین دویدیم هر کاری که کردیم نتوانستیم متوقفش کنیم تا اینکه خودش در جایی ایستاد.
حاج مهدی که از دویدن نفس نفس میزد با خنده گفت:بابا هر چه به شما میگویم جناب جن تشریف دارند باور نمیکنین. دیگه دلیل و مدرک از این واضح تر که اومد نشست پشت فرمون»
تقارن بحث جن و حرکت ماشین و حرفهای حاجی برای لحظاتی واقعاً شیرین و شادی بخش بود.
همه می دانستند که حاج مهدی شنا کردن را به خوبی بلد نیست و به فکر هیچ کس هم نمی رسید که او در ماموریت های آبی شرکت کند،تا اینکه دو هفته قبل از عملیات کربلای ۴ با اراده قوی آموزش شنا را آغاز کرد و تا جایی پیش رفت که در شب عملیات فرماندهی گره غواصان را برعهده گرفت و شجاعانه به صف دشمن زد و در همان شب درحالی که شوق شهادت در جلسه داشت با بالهای عشق به سوی معبودش پر کشید.
حاج برنامه ریز موفق بود و همیشه پیشنهاد هایش کارساز می افتاد.بزرگانی چون شهید اسلامی نسب، شهید سپاسی ،شهید اعتمادی و دیگران بر نظریات و آراء و مورد تایید می زدند. با این حال خیلی متواضع آرام و متین بود.
حتی یک بار ندیدم که صدایش را برای کسی بلند کند. او آمیزهای از صلابت و عاطفه بود.در عملیات چنان پر خروش بر دشمن می تاخت که اگر او را نمیشناختی باور نمی کرد که این همان فرماندهی است که با آرامش و در سکوت درد دل بسیجیان را میشنود و آرام با آنان حرف می زند.
#ادامه دارد....
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان شهید ردانی پور در شب قدر
#شب_قدر
#شهادت_بخواهیم
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💫یادی از سردار شهید دکتر خانمیرزا استواری 💫
🌷ماه مبارک رمضان بود. خانمیرزا و دوستش حیدر در اتاق نشسته بودند. خانمیرزا سرگرم درس و مشق خودش بود.
حیدر گفت: خانمیرزا ان شاالله به زودی دندانپزشک میشی، پولدار میشی و از این فقر خلاص!
خانمیرزا ابرو درهم کشید گفت: من به خاطر پول درس نمی خونم، من به خاطر خدا درس میخونم!
صدایی صاف کرد و ادامه داد: یادت باشه اگه برای رضای خدا کاری انجام دادی عبادته. این درس خواندن من الان عین عبادته، درست مثل خواندن قرآن و نماز!
بعد از نماز شب، کتاب را دست می گرفت، از خانه میزد بیرون. زیر نور زرد رنگ چراغهای وسط خیابان درس می خواند و راه می رفت. آن قدر می رفت تا به محدوده شهر می رسید. همانجا زیر نور آخرین تیرچراغ برق درس میخواند تا هوا روشن شود. تا اذان ظهر درس می خواند، نمازش را در مسجد میخواند، نیم ساعتي استراحت می کرد و دوباره درس تا غروب. خودش می گفت برای قبولی در دانشگاه روزی 17 ساعت درس می خواندم!
کنکور سال 64، دانشگاه سراسری، با رتبه دو رقمی، رشته دندان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز قبول شد.
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹 توصیه مهم مقام معظم رهبری به دعای فرج در شب قدر :
⬇️⬇️⬇️
«امیدواریم خدای متعال ما را به آنچه رضای او و نصرت او در آن هست موفّق بدارد و انشاءالله بتوانیم این راه را برویم و خداوند ما را از دعای ولیّ عصر (ارواحنا فداه) و رضایت آن بزرگوار برخوردار کند.
⬅️ این شبها دعا برای تعجیل #فرج مهم است، دعا برای وجود مبارک امام زمان (سلام الله علیه و عجّل الله فرجه و ارواحنا فداه) #خیلی_مهم است؛
⬅️آن بزرگوار هم شما را دعا خواهند کرد؛ وقتی شما دعا میکنید ایشان را، ایشان هم شما را دعا میکنند و دعای آن بزرگوار دعای مستجابی است؛
🔰 انشاءالله خداوند ما را از دعای آن بزرگوار برخوردار کند و ارواح طیّبهی شهدای بزرگوار و روح مطهّر امام بزرگوارمان که حقّاً جای ایشان خالی است، از ما راضی و شاد کند. »
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
#شب_قدر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
╔═ 🍃🌺🍃 ═══╗
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
نشر حداکثری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب شبِ آغاز سفر و هجرته!
رفقا ابدیت در پیشه...
سفر دور و دراز و خطرناکی در پیش داریم...
باید از زیر قرآن رد بشیم، که سفرمون به سلامت باشه...
مثل اون رزمندههایی که شب عملیات از زیر قرآن رد میشدن و راه هزارساله رو یه شبه میرفتن!
«وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ»
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
#شهدا
#حسین_یکتا
🌷🌱🌷🌱
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💠چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی، آن#شب_قدر که#تقدیر_شهادت دادند...
💢و چه شود سرنوشت ما هم با #شهادت تمام شود ...
🔹️#سردار_شهید_سلیمانی
🔹 #شهادت_آرزومه
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
شهدای غریب شیراز
#کمک_مومنانه #به_نیابت_امام_زمان عج و شهدا #نذرظهورمنجی_موعود عج 👇👇 💢در این ایامی که با نام کریم اه
*صدقه در شب قدر فراموش نشود....👆👆👆*
شماره کارت جهت واریز صدقات :
6037997950252222
بنام مرکز نیکوکاری شهدای گمنام شیراز
🌙 #ماه_رمضان
🗓 #دعای_روز_بیست_و_سوم_ماه_رمضان
🌹 #یادشهید حجت الاسلام شیخ محمد خرسند
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری |
📹 #کلیپ ...
🤲 #دعای_روز_بیست_سوم_ماه_رمضان
🕌 #دعای_ماه_مبارک_رمضان به نیابت و هدیه به شهدا
📡نشردهید
🔹🔸🔸🔹🔸🔸🔹
http://eitaa.com/joinchat/. آرگ
🌱اگرپرستش
✨جز ذاتِ خدا مجاز میبود
مسلّما علی را می پرستیدم !
علی خدا نیست ولی وجودِ علی را
چیزی جز خدا پُر نکرده است...
#شهید_مصطفی_چمران🕊
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
🌷روز #شهادت امیرالمومنین(ع) به #دنیا آمد. او را برای نام گذاری بردیم پیش ایت الله حق شناس...
آقا اذان و اقامه در گوشش گفت و بعد قرآن باز کرد و گفت: نامش را بگذارید محمود!
پسر آقا بعد ها می گفت:وقتی از منزل خارج شدید آقا گفت:
«این پسر پدرش را عاقبت به خیر می کند و باعث خیر دنیا و آخرت ایشان می شود.»
از آقا علت را پرسیدیم... 🤔
فرمودند:« محمود به معنای پسندیده و اخلاق نیکوست و مورد پسند خداست مطمئناً این پسر روزی به #شهادت🌹 می رسد.»
ﺁﺧﺮ ﻫﻢ ﺗﻮ ﻭاﻟﻔﺠﺮ 8 ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﻴﺪ... روز #میلاد امیرالمؤمنین(ع) با پیکری غرقه به خون به خاک سپرده شد!🌷
هدیه به شهید محمود وحید نیا
#شهدای_فارس
🌷🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد
🌹🌹🌹🌹🌹:
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #براساس_زندگینامه_شهید_مهدی_زارع*
* #نویسنده_حمید_سجادی_منش*
* #قسمت_بیست_و_سوم*
✔️به روایت جعفر مومن باقری (همرزم شهید)
از لحظه خداحافظی از مدینه و حرکت به سوی مکه برای چندمین بار است که بر میخیزد به عقب نگاه میکند و دوباره آرام مینشیند.
نمی دانم اما هر وقت که مسیر نگاهش را می گیرند به گنبد سبز میرسم که همه ما دلمان را آنجا گذاشته ایم.
میگویم: «حاجی اینقدر نگاه نکن به فکرم مکه باش.به فکر عرفات به فکر منا الذله ذات شیرینی که در پیش داریم.
دستم را می گیرد .دستهایش گرم اند .انگار منتظر همین حرف بود تا بگوید:«زیارت کعبه بی تابم کرده اما نمیدونم...»
آه دلش را پر صدا بیرون می دهد.
«اما غم غربت بقیع..»
سر تکان می دهد اشک زیر پلکش می جوشد.
«همش پیش چشممه.. با ضریح گمشده زهرا ...نه برام آسون نیسظ
ت فکر اینکه دیگه اینجا رو نبینم. اصلا آسان نیست. لحظهای از ذهنم بیرون نمیره. آتش شده تو دلم.»
نگاه می کند و باز می گوید: «حدیث عشق مدینه پایانی نداره»
چشم هایش برق می زنند نگاهش را از من می دزدد.
این اولین بار نیست که او را میبینم برای همین است که با او همراه شده ام.و از میان این همه دوست و همرزم او را انتخاب کردم.
از مدینه بیرون می رویم.در اندیشه شهر مدینه و خاطرهای هستم که همراهان با اشارت انگشت،مسجد شجره را به یکدیگر نشان می دهند. به محل شروع مناسک حج رسیدهایم.
جایی که باید احرام بپوشیم اولین عمل واجب حج را انجام دهیم و بعد راهی مکه شویم.
همراه بقیه از اتوبوس پیاده می شوم بی تاب و هیجان زده خود را به مسجد می رسانم اما هرچه جستجو می کنم حاج مهدی را نمی بینم.عظمت و شکوه مسجد و لذت اعمال واجب همچنان به شوق واداشته که به هیچ چیز فکر نمیکنم.
آوای تلبیه احرام پوشان زمزمه ها و گریه ها شوری در فضای مسجد انداخته است.احرام پوشیده به نماز می ایستم مثل دیگران لبیک میگویم.
#ادامه دارد....
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 #کلیپ | #مناسبتی
🔻 امام خمینی(ره): نباید بیدار بشوند آنهایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاوردهاند؟ نباید بیدار بشوند؟ کی این هلیکوپترهای آقای کارتر را که میخواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند ...
📅 به مناسبت سالروز شکست سنگین آمریکا در طبس
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💫یادی از سردار شهید دکتر خانمیرزا استواری 💫
🌷با خانمیرزا رفته بودیم دانشکده دندانپزشکی. تیم فوتبال دانشکده بازی داشت. عقب بودند. خانمیرزا با لباس بسیجی و پوتین رفت توی زمین دو تا گل زد و برنده شدند. همه دانشجو ها خانمیرزا تشویق می کردند. بعد بازی گفتم: خانمیرزا این دخترها هم کلاسی های تو هستن؟
با شرم گفت: سه ساله من اینجا هستم، هنوز قیافه یکی از اینها را ندیدم، تو هم اشتباه کردی چشمت رفت روی دختر مردم!
بعد از شهادت خانمیرزا یک خانم دکتر که از اساتید ایشان بود به خانه ما آمد. تعریف می کرد هیچ وقت نشد آقای استواری بعد از من وارد کلاس شود، مبادا که در حین ورود چشمش به من بیافتد. قبل از من سر کلاس می نشست، کلاه اورکتش را تا روي پيشاني پايين می کشید و ضبطش را روشن می کرد. وقتی من از کلاس بیرون میرفتم، سرش را بلند میکرد و نوشته های روی تخته را می نوشت!
وقت هایی هم کلاس نداشتیم در حیاط، کنار بوته های گل می نشست و قرآن می خواند. روزی به رئیس دانشگاه گفتم: من خیلی دوست دارم یه بار هم شده صورت این دانشجو را ببینم!
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ | #روایتگری
🔻جایی که نسل دیروز و نسل امروز بهم رسیدند
🎙راوی: حاج #حسین_یکتا
🌱🌷🌱🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75