eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.1هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️نقطه عطف حضور شهید رجایی در سازمان ملل به کنفرانس مطبوعاتی وی برمی‌گردد،را زمانی که رییس جمهور فقید ایران در برابر دوربین رسانه‌های جهان پای برهنه خود را روی میز گذاشت و گفت "من به مدت دو سال در زندان‌های رژیم شاه معدوم، زندانی کارتر و آمریکا بودم. آثار شکنجه و سختی‌هایی که در زندان بر من روا شد، بعد از چهار سال هنوز بر بدنم نمایان است. من دو سال تمام ضربات شلاق‌های کارتر را بر پای خود احساس کردم و این در حالی است که ما با گروگان‌ها در جاسوس‌خانه، رفتاری کاملاً انسانی داریم. " 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🚨 *مراسم میهمانی لاله های زهرایی* 🔹گرامیداشت شهیدان مهدی ظل انوار و حاج منصور خادم صادق🔹 *🚨و محکومیت فاجعه اهانت به خانواده معظم شهدا🏴* 🎙 : *استاد حاج شیخ علیرضاحدائق* برادر *کربلایی محمد شریف زاده* 💢 : *◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام* : ◀️ *پنجشنبه ۱۰ شهریور ماه/ از ساعت ۱۸* 🔺🔺🔺🔺🔺 🔺🔺🔺🔺🔺 لطفا *مبلغ مجلس شهدا باشید*
چقدر جایت خالی است سردار! همین الان در عراق! شبانه خودت را به ابومهدی برسانی و غائله را تمام کنی. 💔🕊💔 «ای شهید! ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود برنشسته ای، دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادت سخیف را از این منجلاب بیرون کش.(شهید آوینی)» 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔰مهدی ظل انوار میگفت : وقت هایی که به شیراز می روم دختر کوچکم را در آغوش می کشم، روی شانه هایم می گذارم و هر چی گفت انجام می دهم. مادرش خیلی شاکی می شود، می گه بچه را لوس نکن، شما که نیستی من دیگه نمی تونم جواب گوی این بچه باشم! من هم می گم خانم، من رفتنی ام. بچه ام یتیم می شه، خدایی نکرده می زنن تو سرش. بذار آن زمان یادش بیاد که بابایی هم داشته! *** 🔰حاج منصور شرط ازدواجش را ازدواج با همسر شهید و سادات گذاشت و گفته بود همسر شهید دو فرزند هم داشته باشد. وقتی خانواده شهید ظل انوار را بهش معرفی کردیم خیلی خوشحال شد‌ و قبول کرد. یکی دو سال به خواستگاری می رفتیم تا حاج خانم قبول کرد. یک روز حاج منصور را دیدم. از خوشحالی داشت در آسمان ها پرواز می کرد. گفتم: چی شده؟ گفت: امروز بچه های شهید، راضیه و مرضیه، به من گفتن"بابا ".... حاج منصور نگذاشت دختران شهید ظل انوار طعم یتیمی و بی پدری را بچشند و امانت دار خوبی بود ... 🔰✍ وحالا بعد از ۳۰ سال، شهید ظل انوار شرمنده ایم که دخترت را در شهر خودت کتک زدند و چادر از سرش کشیدند 😭 و حاج منصور شرمنده ایم که مثل تو نتوانستیم امانت های شهید مهدی را مراقبت کنیم ...😭 🔰هدیه به شهیدان مهدی ظل انوار وحاج منصور خادم صادق صلوات 🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 من همه سینه زن هامو از فراز نيزه دیدم...🥹 💢مداحی 💢در 🙏دعابرای زیارت اربعین فراموش نشود😭 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢سخنان مهم حجت الاسلام شیخ علیرضاحدائق.. 👈در خصوص فاجعه توهین به خانواده شهید خادم صادق و ظل انوار .. در شیراز ❌قابل توجه مسؤلین استانی و شهری .... 📢مطالبه گری اجرای قانون حجاب در حکومت اسلامی 👇👇👇👇 🔶تجمع اعتراضی در هتک حرمت آمرین به معروف 👈امروز ساعت ۱۸ .‌چهارراه سینما سعدی شیراز 🚨هرکس غیرت دینی دارد بیاید... 🔅♻️🔅♻️🔅 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
نشر دهید 🚨
💫یادی از سردار شهید مرتضی جاویدی 🌷دائم الوضو بود. هيچ وقت نديدم قبل از اذان براي گرفتن وضو بيايد، مشخص بود که هميشه وضو دارد. مدتي دقيق رفتار مرتضي شدم،‌ يك عادت عجيب داشت. شب ها قبل از خواب، بعد از مسواك زدن وضو مي گرفت و دو ركعت نماز مي خواند. روزي نيت اين دو ركعت نماز را از او پرسيدم، گفت: « برايم خوب است، عهدي دارم كه بايد ادا كنم.» راز اين دو ركعت نماز را بعد از عمليات كربلاي 4 فهيمدم. براي كربلاي 5 آماده مي شديم ‌و او براي ما سخنراني مي كرد: «‌ هيچ وقت شهدا را فراموش نكنيد، ‌هميشه به ياد آنها باشيد آنها خيلي به گردن ما حق دارند. حتي اگر شده با 2 ركعت نماز براي آنها ‌دين خود را ادا كنيد.» 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
یک روز من به سپاه رفتم و می خواستم وارد آن جا شوم که دیدم «کرامت» درب موتوری سپاه نگهبانی می دهد. خندیدم و گفتم:"آقای نگهبان ،اجازه هست؟!" او جلو آمد و زنجیر را انداخت و من داخل شدم با تعجب گفتم:"کرامت،چرا نگهبانی می دی؟! تو فرمانده ی گردان بوده ی، در جبهه مسئول محور بوده ی، حالا داری نگهبانی می دهی؟!"کرامت خندید و گفت:"خدمت، خدمته؛ انسان باید خدمت کنه، هرجا که باشه!" بعد من به نزد مسئولان سپاه رفتم و گفتم: "ایشان از فرماندهان قدیمی در سپاه و جنگ هستند و یکی از مسئولان محوری لشکر المهدی(عج)، آن وقت شما او را به عنوان نگهبان دم در گذاشتید؟! آن ها گفتند:"ما او را نمی شناختیم؛ از او سئوال کردیم که شما چه کاری از دستتان بر می آید؟ "او گفت : "نگهبانی!" وقتی دوباره به پیش کرامت برگشتم و موضوع را برایش توضیح دادم، گفت:"من فرماندهی سپاه را با نگهبانی عوض نمی کنم!" منبع : کتاب هزار و یک شب عاشقی /فسا 🌷🍃🌷🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
نگاههایتان ... ✨تسبیح ذکرخداوند بود... که اینگونه دلنشین مانده است 🌤صبح دلنشینی میشود با نگاه شما 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🥀قبل از عمليات فتح‌المبين دشمن اقدام به پاتك كرده بود و ما در بحراني‌ترين وضعيت قرارداشتيم. بطوري‌كه از لحاظ مهمات و تجهيزات جنگي با كمبود شديد مواجه شديم. در آن شرايط سخت و دشوار دشمن در فاصله صدمتري ما قرار داشت. مطمئن شديم كه چند لحظه ديگر در محاصره كامل نيروهاي عراقي هستيم. در اين هنگام احد با قدرت تمانم و با توكل به خداوند، بدون هيچ ترس و دلهره‌اي از روي زمين مشتي خاك بلند و بطرف نيروي دمشن جلو رفت و با زبان عربي با آنها صحبت كرد كه تسليم شوند وگرنه نارنجك را پرتاب و ...  🌺تعدادي از نيروهاي عراقي كه حدوداً به چهل نفر مي‌رسيدند همگي اسلحه‌ها را زمين گذاشته و تسليم شدند. بعد از جمع آوري اسلحه‌ها، جلو چشمان همه، دست را بهم ماليده و گل را به زمين مي‌ريزد. اينجا بودكه نيروهاي عراقي متوجه شدند كه مادر آن لحظه با كمبود حتي نارنجك هم مواجه بوديم و با دست خالي با آنها روبرو شديم. در واقع آرامش همراه با توكل اين چهره پرآزرم چنان بود كه حتي نيروي بيگانه هم ياراي مقابله با او را نداشتند.  کازرون 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * ❄️زمستان به چله رسیده است. ابرهای تیره تمام آسمان را در بر گرفته اند گوی سیاه چادری به وسعت دشتستان شهر گرمسیری فسا را دربرگرفته است .هوا دم کرده و آه دود آسایی تمام اتاق ۱۲ ظهر را ، چون شامگاهی سرد و تاریک فرا میگیرد. زن جوان آه دومش را در سینه فرو می خورد و بی اختیار رادیو دو موج کهنه را در آغوش می گیرد. شعله‌های والور نور تند سرخ رنگش را به چهره او پاشیده است. او باردار است و زن مسن دیگری مدام دور و برش را می گیرد و سفارش و توصیه! 📻شنوندگان عزیز توجه فرمایید! لشکریان دلاور مرد اسلام یک بار دیگر در مناطق عملیاتی غرب اروند و ابوالخضیب حماسه آفریدند. صدای گریه کودک ،و مارش رادیو در هم آمیزد .شاید این بچه هم چیزی به دلش برات شده باشد .او حالا تقریبا دو سالش شده و بیشتر طول عمرش در جاده‌های جنوب گذشته است .خرمشهر ،آبادان، اهواز ،کازرون ،شیراز ،فسا و روستای جلیان که زادگاه پدر و مادرش است. تا حالا چندین بار از این مسیر تقریبا ۷۰۰ کیلومتری رفته مانده و بازگشته است. آیا زینب کوچولو و مادرش بالاخره از این دربه دری ها در خانه به دوش ها خلاص خواهند شد؟! اینها چیزهایی هستند که برای لحظه‌ای مثل باد از ذهن زن جوان میگذرد‌. زن مسن تر صدایش می کند او دستپاچه بچه را بغل می کند و در اتاق مجاور می خزد. 📞داره میاد ..یک لحظه گوشی لطفا ... دارد http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 | ➖ چریک مبارز مسلمان... 🔻 روایت حضرت آقا از ۱۴سال مبارزه مخفیانه یک چریک مبارز مسلمان به نام سید علی اندرزگو 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🍃مناعت طبع🌱 🔵دکتر باهنر با اینکه فردی ساده زیست بودند اما از مناعت طبع بلندی برخوردار بود و هیچگاه کسی نمی فهمید که وضع مالی ایشان خوب نیست. در دوران طلبگی روزی یکی از دوستانش، مهمانی را که طلبه بود به منزل مشترک طلبگی آورد. آقای باهنر که مسئول خرید بود انار تازه با ارزش و گران قیمت برای مهمان خرید. در واقع پول آخر ماه را داده بود؛ به طوری که بعد از اینکه مهمان می رود، دیگر پولی برای آخر ماه نمانده بود. یکی از دوستان به این عمل ایشان اعتراض می کند و دکتر باهنر در پاسخ می گویند: «ارزش مهمان بالاتر از این حرف ها است و باید برای او سنگ تمام گذاشت» این نمونه هایی از مناعت طبع ایشان است. ایشان گاهی گرسنه می ماند اما آبروی خود را حفظ می کرد. دکتر باهنر در کتمان فقر الگویی بی نظیر بود. همیشه با گردن افراشته، لباس خیلی تمیز و زیبا راه می رفتند. وزیر شهید محمد رضا باهنر 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🚨 *مراسم میهمانی لاله های زهرایی* 🔹گرامیداشت شهیدان مهدی ظل انوار و حاج منصور خادم صادق🔹 *🚨و محکومیت فاجعه اهانت به خانواده معظم شهدا🏴* 🎙 : *استاد حاج شیخ علیرضاحدائق* برادر *کربلایی محمد شریف زاده* 💢 : *◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام* : ◀️ *پنجشنبه ۱۰ شهریور ماه/ از ساعت ۱۸* 🔺🔺🔺🔺🔺 🔺🔺🔺🔺🔺 لطفا *مبلغ مجلس شهدا باشید*
🌷شہیــدان هوایے دگــر داشتند ز غیرت دلے شعلہ ور داشتنـد شہیدان ڪہ دل را بہ دریا زدند عجب پُشتــ پایے بہ دنیا زدنــد 🕊💔🕊 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
موقعی که عباس می خواست به جبهه برود شناسنامه‌اش را توی گونی برنج قایم کردم تا نتواند ثبت نام کند. او رفت و وقتی برگشت گفت ثبت نام کردم. گفتم: خودم می‌دانم که شناسنامه کجاست خاطر جمع هستم که پیداش نمیکنی. گفت: من شناسنامه یحیی رو بردم و ثبت نام کردند و البته میدونم که تو شناسنامه را داخل گونی برنج قایم کرده ای! وقتی که شهید شد به نام یحیی بود .حتی روی سنگ قبرش هم نام یحیی نوشته بودند تا اینکه ما خیلی اصرار کردیم آنها هم سرانجام ماجرا را پذیرفتند و سنگ را عوض کردند. شیراز 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
AUD-20220828-WA0005.mp3
1.96M
🔹لشکرسلیمانیم.... 🔊 مداحی حاج سعید حدادیان در مراسم یادواره شهدای شیراز ⤵️⤵️ 🔸پنجشنبه ۳ شهریور 🔸
AUD-20220828-WA0008.mp3
6.95M
🔹اللهم الغفر لشیعتی.... 🔊 مداحی حاج سعید حدادیان در مراسم یادواره شهدای شیراز ⤵️⤵️ 🔸پنجشنبه ۳ شهریور 🔸
AUD-20220828-WA0007.mp3
9.12M
🔹ای برادر شهیدم راهت را ادامه میدم 🔊 مداحی حاج سعید حدادیان در مراسم یادواره شهدای شیراز ⤵️⤵️ 🔸پنجشنبه ۳ شهریور 🔸
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * 📞 مکالمه تلخی بود .همیشه دلش را کنده و زانوهایش را سست کرده بود نوای مهربان و زنانه آن سوی خط.♥️ با تمام اشتیاقی که داشت آن صداها وحشت زده اش می کرد. با این همه ناچار بود. نه دل تنگ خودش می‌گذاشت که تماس نگیرد، نه دلواپسی های مدام آن سوی خط . ولی اینبار تصمیم خودش را گرفته بود .سنگین ترش کرده بود صدای جیغ و آه بچه که تنها یاد گرفته بود دهانش را در گوشی بگذارد و بگوید.. بابا..🥺 پرسید: حالت چطوره؟! _حالم دیدار تو ...دیر کردی !!!مگه نمیخوای بیای مرخصی؟! دلمون برات یه ذره شده... می خواهیم ببینیمت...💔 _مگه شما تلویزیون نگاه نمی‌کنید...؟! همین چند روز پیش عکسم را نشان دادند. _شوخی نکن پسر.. همین لحن زنانه بود که بارها چون ترکشی دلش را کنده و با خود برده بود تا دعاهای نیم شب گردان.. _توروخدا مواظب خودت باش. بعد از تولد بچه انشالله اگه عمری بود دوباره میام شما را میارم اهواز. دیگر قادر به حرف زدن نبود. سکوت ممتدی مکالمه را فرا گرفته بود .میشد صدای نفس ها را شنید بالاخره سکوت را شکست. _گوشی را بده به زینب...📞 «......» _آهای بابا!!! زینب!! گل بابا!! جواب بده.. _مگه سر کوهی این همه داد میزنی؟! بچه که زبون نیامده هنوز! همان صدای شیرین مهربان که مرد تاب شنیدنش را نداشت. میخواست بپرسد که حال بچه اش بهتر شده ؟ آیا باز هم تب دارد ؟ مادرش چطور است؟ پدر... اما دیگر نمی‌توانست یا نخواست.😢 _بچه ها را خوب تربیت کن.. برو به خاطر خدا صبر کن... تا صدای آن سوی خط بخواهد چیزی بگوید چیزی بگوید و دوباره مرد دست و دلش بلرزد زود خداحافظی کرد. گوشی را گذاشت و از کابین بیرون زد و خودش را در قاب این سربازان گم کرد دارد http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ توصیه مهم عارف ملکوتی آیت‌الله ناصری به طلاب 🔹 ما سرباز امام زمان هستیم؛ لسانا که می‌گیم؛ البته من که قابل نیستم شما رو عرض می‌کنم! 🔺 خیر دنیا و آخرت را می‌خواهید توسل به امام زمان (عجل‌الله فرجه) 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
💫یادی از سردار شهید مرتضی جاویدی 💫 🌷مرتضي هميشه قبل از شروع هر عمليات يک جمله را مرتب تکرار مي کرد: بچه ها اگر کسي شهيد يا مجروح شد نگذاريد جا بماند، سريعاً با هر وسيله اي که شده ، او را به عقب بياوريد. مرحله دوم عمليات کربلاي 5 بود. همه در يک صف به سرعت به سمت دشمن در حال حرکت بوديم. ناگهان گلوله اي کنار صف به زمين نشست و يکي از سربازان گردان که اتفاقاً روزهاي آخر خدمتش بود شهيد شد. جنازه شهيد را کناري کشيديم و به راه خود ادامه داديم. کار خود را انجام داديم و به عقب برگشتيم. بعد از عمليات، خبر آن شهيد به مرتضي رسيد. يکدفعه رنگ و روي مرتضي سرخ شد. تا به حال او را چنين برافروخته نديده بودم، گفت: مگر من به شما نگفتم کسي را زمين نگذاريد، چرا اين عزيز را به عقب نياورديد؟ همين طور که زير لب مي غريد، با يکي از برادران سوار ماشين شد و به خط زد. در زير آتش سنگين پاتک عراقي ها، خودش رفت جنازه آن سرباز و چند شهيد ديگر را که جا مادنده بود، به عقب منتقل کرد. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🍃این بنده ی کوچک ! 🔷بخشی از وصیتنامه شهید رجایی: 💠این بنده كوچك خداوند بزرگ با اعتراف به یك دنیا اشتباه، بی‌توجهی به ظرافت مسئولیت از خداوند رحیم طلب عفو و از همه برادران و خواهران متعهد تقاضای آمرزش خواهی می‌كنم. وصیت حقیقی من مجموعه زندگی من است. به همه چیزهایی كه گفته‌ام و توصیه‌هایی كه داشته‌ام در رابطه با اسلام و امام با انقلاب تأكید می‌نمایم... 💠خدای را به وحدانیت، اسلام را به دیانت، محمد صلی الله علیه و آله را به نبوت و علی و یازده فرزندان معصومین علیهم‌السلام را به امامت و پس از مرگ را به قیامت و خدای را برای حسابرسی به عدالت قبول دارم و از دریای كرمش امید عفو دارم. 💠این مختصر را برای رفع تكلیف و تعیین خط ‌مشی برای بازماندگان و بر حسب وظیفه شرعی نوشتم وگرنه وصیت‌نامه این‌ بنده حقیر با این همه تحولات در زندگی در این مختصر نمی‌گنجد و مكّه، حج بیت‌الله بر من واجب شده بود امكان رفتن پیدا نشد. اینك كه به لقاءالله شتافتم این واجب را یكی از بندگان صالح خداوند به عهده بگیرد. 🌷🍃🌷🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75