🌷🕊🍃
•بامن ڪہ بہ چشم تو گرفتارم و محتآج
•حرفۍ بزن اے قلب مرا برده بہ تاࢪآج
#حاج_قاسم💔
#صبح_وعاقبتتون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌟 #چهـلہ_ولایــت_باشهـــدا🌟
7⃣ 2⃣ روز تا عیدالله الاکبر، #عید_بزرگ_غدیر باقی مانده است...
✅ بدانید که بالاترین امر به معروف و نهی از منکر این است که سخن مرا (در مورد سخنان علی ابن ابیطالب و فرزندانش) دریابید و به آنان که نیستند برسانید . آن ها را به پذیرش آن فرمان دهید و از مخالفت با آن نهی کنید . زیرا این سخن، هم فرمان خدای عزّوجل و هم فرمان من است .
📚فرازی از بخش دهم #خطابه #غدیر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👈 #مبلغ_غدیـــــر باشیـــد
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#شهیدعماربهمنی و لبخند #شهید_هادی
🎁یک شب مانده به شب تولد عمار در سال ۹۴ وقتی به خانه آمد بستهای همراهش بود، داخل آن کتاب کادو شدهای قرار داشت.
پرسیدم کتاب چیست؟ گفت: یکی از دوستانم به خاطر تولدم هدیه داده است.
📦کاغذ کادوی کتاب را که باز کرد دیدم برای لحظهای خیره شد به عکس روی آن و چنان صورتش سرخ شد که سرخی چهره اش را تا نزدیکی گوشش دیدم!
عمارلبخندی زد.پرسیدم کتاب چی هست؟ چرا خندیدی و سرخ شدی؟
کتاب رابرگرداند و عکس روی آن را نشانم داد، دیدم کتاب سلام برابراهیم است.
پرسید این شهید را میشناسی؟
گفتم بله، ابراهیم هادی یکی از شهدای آشنای دفاع مقدس است که خداوند همه صفات خوب را درنهادش قرار داده. همانطور که کتاب دستش بود گفت: این شهید به من لبخند زد!
جدی نگرفتم، گفت باور کن بهم لبخند زد، گفتم باباجان اگر به تو لبخند زده پس یعنی از طرف شهید دعوت شدی به بهشت، همانطور که رهبر معظم انقلاب گفت این شهدا ستارگان درخشان آسمان هستند و اگر به آنان تمسک بجویی راه را نشان میدهند.
خیلی خوشحال شد. چند روزی گذشت که این کتاب را خواند و این مدت برنامهای برای رفتن به سوریه نداشت.
یک شب در جمع خانواده عنوان کردم قرار است اگر خدا بخواهد با یکی از دوستانم برویم سوریه. تا این را گفتم عمار دستش را به علامت اعتراض بالا آورد و گفت دیگه نوبت ما جووناست، شما به اندازه کافی در زمان دفاع مقدس به جنگ رفتید، کمی با هم بحث کردیم، گفت امکان ندارد بگذارم بروید.
عمار به سوریه اعزام شد و در جمع مدافعین حرم قرار گرفت و با دعوت شهید هادی به کاروان شهدا ملحق شد.
#شهیدمدافع_حرم
#شهید عمار بهمنی
#شهدای_فارس
🌱🌷🌱
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_غلامعلی_دست_بالا*
#نویسنده_بیژن_کیا*
#قسمت_سی
مادر رو به من کرد و گفت محمد سالک کیه؟!
گفتم یک رزمنده افغانی بود دوست غلامعلی.
_افغانی؟!
_بله خیلی مودب و مومن و با اخلاق بود .در عملیات رمضان شهید شد.
چینی به پیشانی مادر اضافه شده و سر تکان داد و پرسید: «زن و بچه اش کجان؟؟»
گفتم :کسی رو این جا نداشت غریب بود.
نامه را تا کردم و گفتم: خودم سفره را جمع می کنم .اما هنوز سفره را جمع نکرده بودم که تلفن زنگ زد.
حاجی نیم خیز شد که گوشی را بردارد که پیش دستی کردم و گفتم من جواب میدم.
بابا همون جا نشست اما زیر لب گفت :شاید غلامعلی باشه.
گوشی را برداشتم .خودش بود اما با صدای آرام نمی خواست کسی متوجه شود.
_سلام منم غلامعلی .ولی چیزی نگو نمیخوام دلواپس بشن.
_من خیلی خوشوقتم .شما دوست آقا غلام هستین دیگه خوب امرتون را بفرمایید.
حاجی داد زد کیه ؟
گفتم :دوست غلامه! پرسید: از غلامعلی خبری داره ؟!
گفتم :بذار بپرسم ,شما از آقای غلامعلی دست بالا خبری دارید؟؟
غلام خندید و گفت: اگه دستم بهت برسه...
رو به بابا کردم و گفتم :میگن حال غلام خوبه و کنسرو های جبهه بهش ساخته.
_خدا را شکر
_خوب امرتون رو بفرمایید.
_زود خودت رو برسون اینجا .مهمونی داریم. میایی؟!! خودت رو برسون عین خوش, لشکر ۱۹ فجر اینجا مستقر شده .بیا واحد آموزش. کاری نداری؟!
_نه قربان خیلی ممنون.به اون برادر ا سر به هوای من خیلی سلام برسون.
خیلی سریع وسایلم را جمع کردم و همان روز عصر به راه افتادم .صبح روز بعد رسیدم عین خوش .هوا هنوز گرم نشده بود که خودم را به واحد آموزش رساندم .آنجا نبود. با پادگان آموزشی تیپ امام سجاد تماس گرفتم گفتند رفته میدان تیر .یکی دو ساعت گذشت دیگر داشتم نگران میشدم که از دور دیدمش.
_سلام من همیشه باید دنبالت بگردم؟!
خندید و مرا در آغوش گرفت و گفت :سلام من که همیشه با شمام کاکا جون..
مرا به چادرش برد و نقشه عملیات را برایم تشریح کرد و گفت :یک گروه خط شکن می خوام.
همان شب در چادر محمد اسلامی نسب عده زیادی از رزمنده آمدند و گروههای مختلفی تشکیل شد .غلامعلی همه را برای عملیات توجیه کرد.
#ادامه_دارد
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
12.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹👆 این سخنرانی شهید بهروز مردای برای ساعاتی قبل از شهادتش در شلمچه هست ...
👌ولی انگار نه انگار که چهل سال گذشته، انگار برای همین امروزه...
#شهید_بهروز_مرادی
🌱🍃🌱🍃🌱🍃
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از استاد شهید حاج علی کسائی⭐️
🌹مرکز آموزش پیاده حدود 65 نفر کارمند خانم داشت. قبل از انقلاب این خانم ها بدون حجاب در محل کار حاضر می شدند، بعد از انقلاب هم با مانتو و مقنعه.
آقای کسائی وقتی به مرکز پیاده آمدند و این نوع پوشش را دیدند. یک دوره کلاس تفسیر سوره نور براي خانم ها گذاشت. آیات حجاب را برای این خانم ها خواند و شرح و تفسیر کرد.
بعد از جلسه سوم گفت: حالا که لزوم و وجوب حجاب را متوجه شدید، از روز بعد همه باید با چادر و مقنعه به محل کار تشریف بیاورید. این را هم به صورت اجبار مطرح کردند که اگر کسی با این پوشش نیاید، دژبان اجازه حضور در پادگان را نمی دهد. یعنی در بحث حجاب اول تببین کردند بعد از قدرت استفاده کردند!
نتیجه هم داد و با درایت ایشان همه کارمندان خانم ما چادری شدند.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔰 #تلنگر| #برای_خدا
🔻شهید حاج حسین خرازی:
یادمون باشه!
هرچقدر در نظر خدا
افتادگی و کوچیکی کنیم
خدا در نظر دیگران بزرگمون می کنه.
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃
ࢪفیقشهیدیعنی:
توےاوجِ ناامیدے..،
یکی پارتےبینتووخـدابشه
|
وجـورےدستت روبگیره
که متوجهنشی
خآصیت رفییقه🌿
#صبح_وعاقبتتون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌟 #چهـلہ_ولایــت_باشهـــدا🌟
6⃣ 2⃣ روز تا عیدالله الاکبر، #عید بزرگ غدیر باقی مانده است...
✅ اَلا اِنَّهُ الْباقى حُجَّةً وَ لا حُجَّةَ بَعْدَهُ، وَ لا حَقَّ اِلّا مَعَهُ، وَ لا نُورَ اِلّا عِنْدَهُ.
✅ هشدار! اوست (#علی_ابن_ابیطالب) حجت پایدار و پس از او حجتش نخواهد بود و راستی و روشنایی جز با او نیست .
📚فرازی از بخش هشتم خطابه غدیر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👈 #مبلغ #غدیـــــر باشیـــد
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#سیره_شهدا
🌹 نمازهایش به موقع بود و به نماز اول وقت خیلی اهمیت می داد.
نماز شبش هیچ وقت ترک نمی شد و حتی در سوریه که خیلی خسته بودند و با کمبودِ آب هم مواجه بودند. دوستانش می گفتند ته مانده آب های بچه ها را جمع می کرد و در آن سوز و سرما تجدید وضو می کرد و نماز شب می خواند.
🌹نیمه شب که برای نماز شب بیدار میشد بعد از نماز شب، زیارتنامه همه ائمه راکه در گوشیِ موبایلش داشت می خواند و به زیارت حضرت زینب که می رسید با دو دست به سرِخودش می زد و ضجهه می زد و گریه می کرد
و آخر هم فدایی بی بی شد...
#شهیدمدافع_حرم
#شهید قدرت اله عبودی
#شهدای_فارس🌷
#ایام ولادت🎊
🌷🌱🌷🌱
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد