🌹🌹🌹🌹🌹
کربلای 4 بود. گردان های خط شکن، خط را شکسته بودند. آتش سنگین دشمن هم شروع شده بود. از نقطه رهایی عبور می کردیم که صدای ناله و زاری شنیدم. بعضی از رزمندگان بودند که پس از مجروحیت از درد و خونریزی شدید، گریه می کردند. نزدیکتر شدم دیدم آن صدا با گریه می گوید: خدایا چرا من، چرا من را نطلبیدی، چرا نذاشتی من هم با این بچه ها برم!
شناختمش. مجتبی بود. کمتر کسی از بچه های طلبه و مسجد بود که صدای گریه های مجتبی را نشنیده باشد. درس اخلاق استاد که شروع می شد، پشت ستونی می نشست و اشک می ریخت!
مجتبی را بردند عقب. کربلای 5 که شروع شد، با اینکه جراحتش شدید بود باز برگشت و دوباره در کربلای 5 مجروح شد و برش گرداندند. همان زمان استاد ما هم به اهواز آمده بود. سراغ مجتبی را گرفت. گفتیم مجروح شد. گفت: اگر مجتبی شهید نشد، تعجب کنید!
وقتی برگشتیم، دیدیم مجتبی شهید شده است!
🌾🌷🌾
تولد:١٣٤٣- شیراز
شهادت: ١٣٦٥/١٠/٢٤ - شلمچه
🌷🌷
#شهيدطلبه_مجتبي_اجرائي
#شهداي_شيراز
🌹🌹🌹🌹🌹
#ڪانـال_ﺷﻬـــﺪاے_غریــب_ﺷﻴــﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ
@shohadaye_shiraz
✍ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺷﻬﻴﺪ ﺭﺟﺐ ﺑﻴﮕﻲ :
«خدايا پرواز را به ما بياموز تا مرغ دست آموز نشويم و از نور خويش آتش در ما بيفروز تا در سرماي بيخبري نمانيم. خون شهيدان را در تن ما جاري گردان تا به ماندن خو نکنيم و دست آن شهيدان را بر پيکرمان آويز تا مشت خونينشان را برافراشته داريم. خدايا چشمي عطا کن تا براي تو بگريد، دستي عطا کن تا داماني جز تو نگيرد، پايي عطا کن که جز راه تو نرود و جاني عطا کن که براي تو برود.»
#شبتون_شهدایی
#شهدای_شیراز
کانال مادر ایتــا:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
اي خدا، اين دلم، جانم، روحم فقط تو را ميخواهد. ديگر طاقت ماندن در ميان دنيا و دنيائيان را ندارد و ميخواهد از وادي پر از گناه و وادي ساده کوچ کند و در وادي عشق و صفاي روحاني فرود آيد. اي انسانها روح روح را الهي کنيد، از مسير دنيا طلبي خارج و در مسير رضاي خدا وارد شويد و رضاي خدا بطلبيد.»
#مناجات
#شبتون_شهدایی
#شهدای_شیراز
باماهمراه باشید در ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
باماهمراه باشید در واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/BE71umQBe1UB84MK8aPoYv
✍ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺷﻬﻴﺪ ﺭﺟﺐ ﺑﻴﮕﻲ :
«خدايا پرواز را به ما بياموز تا مرغ دست آموز نشويم و از نور خويش آتش در ما بيفروز تا در سرماي بيخبري نمانيم. خون شهيدان را در تن ما جاري گردان تا به ماندن خو نکنيم و دست آن شهيدان را بر پيکرمان آويز تا مشت خونينشان را برافراشته داريم. خدايا چشمي عطا کن تا براي تو بگريد، دستي عطا کن تا داماني جز تو نگيرد، پايي عطا کن که جز راه تو نرود و جاني عطا کن که براي تو برود.»
#شبتون_شهدایی
#شهدای_شیراز
کانال مادر ایتــا:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
اي خدا، اين دلم، جانم، روحم فقط تو را ميخواهد. ديگر طاقت ماندن در ميان دنيا و دنيائيان را ندارد و ميخواهد از وادي پر از گناه و وادي ساده کوچ کند و در وادي عشق و صفاي روحاني فرود آيد. اي انسانها روح روح را الهي کنيد، از مسير دنيا طلبي خارج و در مسير رضاي خدا وارد شويد و رضاي خدا بطلبيد.»
#مناجات
#شبتون_شهدایی
#شهدای_شیراز
باماهمراه باشید در ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
باماهمراه باشید در واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/BE71umQBe1UB84MK8aPoYv
🌹🌹🌹🌹🌹
کربلای 4 بود. گردان های خط شکن، خط را شکسته بودند. آتش سنگین دشمن هم شروع شده بود. از نقطه رهایی عبور می کردیم که صدای ناله و زاری شنیدم. بعضی از رزمندگان بودند که پس از مجروحیت از درد و خونریزی شدید، گریه می کردند. نزدیکتر شدم دیدم آن صدا با گریه می گوید: خدایا چرا من، چرا من را نطلبیدی، چرا نذاشتی من هم با این بچه ها برم!
شناختمش. مجتبی بود. کمتر کسی از بچه های طلبه و مسجد بود که صدای گریه های مجتبی را نشنیده باشد. درس اخلاق استاد که شروع می شد، پشت ستونی می نشست و اشک می ریخت!
مجتبی را بردند عقب. کربلای 5 که شروع شد، با اینکه جراحتش شدید بود باز برگشت و دوباره در کربلای 5 مجروح شد و برش گرداندند. همان زمان استاد ما هم به اهواز آمده بود. سراغ مجتبی را گرفت. گفتیم مجروح شد. گفت: اگر مجتبی شهید نشد، تعجب کنید!
وقتی برگشتیم، دیدیم مجتبی شهید شده است!
🌾🌷🌾
تولد:١٣٤٣- شیراز
شهادت: ١٣٦٥/١٠/٢٤ - شلمچه
🌷🌷
#شهيدطلبه_مجتبي_اجرائي
#شهداي_شيراز
🌹🌹🌹🌹🌹
#ڪانـال_ﺷﻬـــﺪاے_غریــب_ﺷﻴــﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ
🚨اطلاعیة
با توجه به ابلاغیه ستاد ملے کرونا و شوراے هیئات مذهبے شیراز مبنے بر تعطیلے کلیه مراسمات از چهارشنبه۲۳مهر ، و با عنایت به #منویات_رهبرانقلاب در خصوص فصل الخطاب بودن نظر این ستاد ، مراسم این هفته هییت شهداے گمنام #تعطیل می باشد
⛔️⛔️⛔️⛔️
انشاءالله مراسم قراعت زیارت عاشورا وزیارت قبور شهدا به طور #مجازی و از پیچ اینستا #شهدای_شیراز انجام خواهد شد ⬇️
https://instagram.com/shohadaye_shiraz?igshid=18bw34gt43xwk
#آدرسےقبل_شهــادت
توےسنگــر با او و چند تای دیگه از بچه ها نشسته بودیم .😊
یکی از بچـه های #بسیجـی وارد شد.
پانزده – شانزده ساله به نظر میرسید.
مثل بقیه جوانترها شیــفته فرهاد شده بود و نشــانی منزل او را میخواست.☺️
فرهاد مکــثی کـرد و سرش را بالا آورد و گفت :
- شما لطــف دارین ! ما در خدمتــتون هستیــم . خیابــونای #شیرازو بلدی؟
- بلـــــــــه...
- سوار ماشـــین که شدی میگی #دارالرحمة ، قبرستون جدید . . . صدای خنده بچه ها جوان را گــیج کرده بود.😂
فرهــاد #پیـشانــی جوان را بوسید و گفــت:
بنــویس ڪاکو ... برای مزاح بود ... بنویــس :✍
دارالرحمة ، قطعـــه #شهدا ، ردیف ... ، پلاک ... بسیجی جوان رفت.
روزها گذشت . بچه ها یکی یکی شهید شدند . اکبر رفت ، حسین رفت ، فرهاد هم رفت ... جنازه او را از سردشت آوردند و شوق و شورش را به آرامگاه ابدی اش در دارالرحمة سپــردند.
وقتــے به شـــوق #زیارت مزار او به راه افــتادم ، یڪ نفر زودتر از من به آنجا رسیده بود ، هــمان بسیجی جوان #نشانے را درست آمده بود.😭
#شهید فرهاد شــاهچراغی
#شهدای_شیراز
#ﺳﺎﻟﺮﻭﺯﺷﻬﺎﺩﺕ 🌷
☘🌷☘🌷☘
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#آدرسےقبل_شهــادت
توےسنگــر با او و چند تای دیگه از بچه ها نشسته بودیم .😊
یکی از بچـه های #بسیجـی وارد شد.
پانزده – شانزده ساله به نظر میرسید.
مثل بقیه جوانترها شیــفته فرهاد شده بود و نشــانی منزل او را میخواست.☺️
فرهاد مکــثی کـرد و سرش را بالا آورد و گفت :
- شما لطــف دارین ! ما در خدمتــتون هستیــم . خیابــونای #شیرازو بلدی؟
- بلـــــــــه...
- سوار ماشـــین که شدی میگی #دارالرحمة ، قبرستون جدید . . . صدای خنده بچه ها جوان را گــیج کرده بود.😂
فرهــاد #پیـشانــی جوان را بوسید و گفــت:
بنــویس ڪاکو ... برای مزاح بود ... بنویــس :✍
دارالرحمة ، قطعـــه #شهدا ، ردیف ... ، پلاک ... بسیجی جوان رفت.
روزها گذشت . بچه ها یکی یکی شهید شدند . اکبر رفت ، حسین رفت ، فرهاد هم رفت ... جنازه او را از سردشت آوردند و شوق و شورش را به آرامگاه ابدی اش در دارالرحمة سپــردند.
وقتــے به شـــوق #زیارت مزار او به راه افــتادم ، یڪ نفر زودتر از من به آنجا رسیده بود ، هــمان بسیجی جوان #نشانے را درست آمده بود.😭
#شهید فرهاد شــاهچراغی
#شهدای_شیراز
#ﺳﺎﻟﺮﻭﺯﺷﻬﺎﺩﺕ 🌷
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#آدرسےقبل_شهــادت
توےسنگــر با او و چند تای دیگه از بچه ها نشسته بودیم .😊
یکی از بچـه های #بسیجـی وارد شد.
پانزده – شانزده ساله به نظر میرسید.
مثل بقیه جوانترها شیــفته فرهاد شده بود و نشــانی منزل او را میخواست.☺️
فرهاد مکــثی کـرد و سرش را بالا آورد و گفت :
- شما لطــف دارین ! ما در خدمتــتون هستیــم . خیابــونای #شیرازو بلدی؟
- بلـــــــــه...
- سوار ماشـــین که شدی میگی #دارالرحمة ، قبرستون جدید . . . صدای خنده بچه ها جوان را گــیج کرده بود.😂
فرهــاد #پیـشانــی جوان را بوسید و گفــت:
بنــویس ڪاکو ... برای مزاح بود ... بنویــس :✍
دارالرحمة ، قطعـــه #شهدا ، ردیف ... ، پلاک ... بسیجی جوان رفت.
روزها گذشت . بچه ها یکی یکی شهید شدند . اکبر رفت ، حسین رفت ، فرهاد هم رفت ... جنازه او را از سردشت آوردند و شوق و شورش را به آرامگاه ابدی اش در دارالرحمة سپــردند.
وقتــے به شـــوق #زیارت مزار او به راه افــتادم ، یڪ نفر زودتر از من به آنجا رسیده بود ، هــمان بسیجی جوان #نشانے را درست آمده بود.😭
#شهید فرهاد شــاهچراغی
#شهدای_شیراز
#ﺳﺎﻟﺮﻭﺯﺷﻬﺎﺩﺕ 🌷
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
📸وداع زیبای شهدایی با ماه رمضان
در #قطعه_شهدای_گمنام_شیراز
💢با حضور و اطعام بیش از ۸۰۰ نفر از زائرین و خادمین شهدا.....
☘گسترده شدن سفره زیبای اطعام شهدایی
🔹هییت شهدای گمنام شیراز
#همدلی
#وداع_با_ماه_رمضان
#شهدای_شیراز
#سفره_افطار
☘🌿☘🌿☘
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#آدرسےقبل_شهــادت
توےسنگــر با او و چند تای دیگه از بچه ها نشسته بودیم .😊
یکی از بچـه های #بسیجـی وارد شد.
پانزده – شانزده ساله به نظر میرسید.
مثل بقیه جوانترها شیــفته فرهاد شده بود و نشــانی منزل او را میخواست.☺️
فرهاد مکــثی کـرد و سرش را بالا آورد و گفت :
- شما لطــف دارین ! ما در خدمتــتون هستیــم . خیابــونای #شیرازو بلدی؟
- بلـــــــــه...
- سوار ماشـــین که شدی میگی #دارالرحمة ، قبرستون جدید . . . صدای خنده بچه ها جوان را گــیج کرده بود.😂
فرهــاد #پیـشانــی جوان را بوسید و گفــت:
بنــویس ڪاکو ... برای مزاح بود ... بنویــس :✍
دارالرحمة ، قطعـــه #شهدا ، ردیف ... ، پلاک ... بسیجی جوان رفت.
روزها گذشت . بچه ها یکی یکی شهید شدند . اکبر رفت ، حسین رفت ، فرهاد هم رفت ... جنازه او را از سردشت آوردند و شوق و شورش را به آرامگاه ابدی اش در دارالرحمة سپــردند.
وقتــے به شـــوق #زیارت مزار او به راه افــتادم ، یڪ نفر زودتر از من به آنجا رسیده بود ، هــمان بسیجی جوان #نشانے را درست آمده بود.😭
#شهید فرهاد شــاهچراغی
#شهدای_شیراز
#ﺳﺎﻟﺮﻭﺯﺷﻬﺎﺩﺕ 🌷
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید