✨ نیمه شب بود که شنیدم در طبقه بالای منزلمان صدای می آید وحشت زده بلند شدم و به طبقه دوم رفتم.
در تاریک و روشن اتاق دیدم محمد دستش را به طرف آسمان گرفته و با خلوص عجیبی راز و نیاز می کند.
چیزی نگفتم و یواش از پلهها برگشتم. همان موقع به خودم گفتم:« این بچه دیگه مال من نیست؛ مال خداست «
صبح یکی از اقوام به منزل ما آمد و گفت: ناراحت نباش که اگر دختر نداری محمد دلسوزت است.
گفتم: محمد مومن است اهل نماز شب است؛
این مطلب را که گفتم متوجه تغییر حالت چهره شدم که در هم شد ولی چیزی نگفت بعد که مهمان ما رفت گفت : مامان مگه نمیدانی نماز شب رازی بین بنده و خداست چرا گفتی؟!
💚برشی از وصیت شهید :«پدر و مادر عزيز و گراميم من نمى توانستم كارى زينبى را بخوبى انجام بدهم و بار اين مسئوليت بزرگ را بر دوش گيرم پس تصميم گرفتم تا كارى حسينى و مسئوليت خون را بعهده بگيرم تا كه شايد بتوانم اثرات خوبى در ميان كسانى كه مرا مى شناسند بگذارم .»
#شهید_محمد_دهقانی🕊
#شهدای_فارس_شیراز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•