💫یادی از سردار شهید حاج منصور خادم صادق💫
🌷از صداي ياحسيني که بلند شد، فهميدم آقا منصور فرمانده گردان ابوالفضل(ع) از منطقه برگشته. هميشه با نوای "ياحسين"، آمدنش را خبر مي داد. مثل هميشه و هر روز مرا در آغوش کشيد و بوسيد. در گوشه سنگر نشست. فوراً برايش شام آوردم، يک بشقاب پر از برنج با تکه اي بزرگ گوشت. نگاهش روي ظرف غذا قفل شد.
- به همه بچه ها همين قدر گوشت رسيده؟
- نه حاجي.
چهره اش در هم کشیده شد. چیزی نگفت، برنج را خورد بي آنکه دست به گوشت بزند. وقتی می خواست برود گفت: به من همان غذا را بده که به بسيجي هاي گردان مي دهي!
راوی برادر عندلیبی
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#هدیه_امام_رضا 💖
روح الله برای من هدیہ امام رضا بود .
همسری ڪه امام هشتم بہ آدم هدیہ بدهد و امام حسین (ع) او را بگیرد وصف نشدنی است . من عروس چنین مردی بودم .
با بچہ های دانشگاه رفتہ بودیم مشهد ،
اونجا برای نخستین بار برای ازدواجم دعا ڪردم گفتم : یا امام رضا اگر مردی متدین و اهل تقوا بہ خواستگاری ام بیاد قبول می ڪنم .
یڪ ماه بعد از اینڪه از مشهد برگشتم روح الله اومد خواستگاری ام ... و شدم عروس امام رضا (ع) .
#شهید_روح_الله_قربانی
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸🔹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
*🦋--🍃─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─🍃-🦋*
سخن امام...
🔸شهدا این هدیهی الهی را آسان و رایگان بهدست نیاوردند؛ به قیمت مجاهدت بهدست آوردند؛ در راه خدا جهاد کردند، از خودشان گذشتند و خدا این هدیه را به آنها داد. ۱۳۸۴/۰۲/۱۲
#شبتان_شهدایی
🌱🌷🌱🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌱وقتےبࢪاےِدنیاےبقیھ
ازدنیاٺگذشتے . .
میشےدنیاےِیهدنیاآدم!
همونقضیهےِعزٺبعدِ
#شھادت♥️🕊✨
#صبحتون_شهدایے
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
🌟 #چهـلہ_ولایــت_باشهـــدا🌟
✅ أَنَّ عَلِیِّ بنَ أَبی طالِب ... مَحَلُّهُ مِنِّی مَحَلُّ هَارونَ مِن مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعدِی .
✅ همانا علی بن ابیطالب ... جایگاهش نسبت به من همچون جایگاه هارون است به موسی جز اینکه بعد از من پیامبری نیست .
------------
👈 لذا بر هرکس واجب است که مُبلغ غدیر باشد وهمچنین والدین موظّف می باشند که پیام غدیر را بر فرزندان خود ابلاغ نمایند
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#سیره_شهدا 🕊🌺
🍁هر كس تهران كاري داشت به او #زنگ ميزد.
فاميـل و غريـب و همسـايه برايش #فرقي #نداشت.☝️
هر كس كه از او كاري ميخواست، انجام مـيداد
و #هـيچ_گاه بهانه ای نميتوانم و نميشود، نمي آورد.👌
هميشه به من #ميگفت هر مشكلي داري فقط به خودم بگو؛
نمي خواهد بـه كس ديگري بگويي.
برايش كه درد دل ميكردم، ميخنديد و آرامـم مـي كـرد.💔
#ﺷﻬﻴﺪﺣﺎﺝ ﺩاﺩاﻟﻠﻪ ﺷﻴﺒﺎﻧﻲ
#شهادت ٩٣/٤/٢
#نقل_از_مادرشهید
#سالروز_شهادت 🕊
ﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﺻﻠﻮاﺕ
🔺🌷🔺🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_جلال_کوشا*
* #نویسنده_فاطمه_ملاحت(کوشا)*
* #قسمت_چهل_و_ششم*
✅به روایت داوود عبدوس
شب تلفن خانه زنگ خورد.
_الو بفرمایید.
_العبدوس.
خندیدم و گفتم : جلال تویی؟؟
_العبدوس! ما داریم میریم تو نمیای؟!
_چرا فردا پس فردا حرکت می کنم میام!
_اگه نیومدی ما رفتیم.
بار سوم بود که تماس می گرفت . روز بعد پولم را بستم و عازم اهواز شدم.
توی اتوبوس حرفهای جلال و خیالات پریشان آشفته ام کرده بود. یکی از بچه ها کنارم نشست.
_داداش عبدوس با خودت خلوت کردی.این قدر رفتی شناسایی یکی از خاطره ها را برام تعریف میکنی!؟
یاد حاجی نوروزی افتادم و خاطره اولین برخوردم با جلال. حاجی حافظ قرآن بود. هم سن و سال پدرم. آن شب بین بچههای شناسایی لباس بود و با سر و دست های بسته آماده حرکت بود.
_به به چه بازی قشنگی چقدر بهت میاد!
بلند شد و صاف ایستادن و پیشانی بند قرمز یا حسین را به پیشانی اش و گفت بریم که دیر شد امشب شب پروازه !
خندیدم و گفتم : حالا که اصرار می کنی به خاطر روی گلت فقط تا سر محور بعدش باید برگردی.
برق شادی را توی چشمان حاجی میدیدم شوق و ذوق جوان های ۲۰ ساله را داشت .وقتی رسیدیم سر محور زدم روی شانهاش.
_حاجی دیگه باید برگردی!
_نه بزار بیام!
لحنش التماس بود .منوری روی سرمان جرقه زد و روشن شد.
_حالا که اصرار می کنی بیا.
آتش پراکنده توپخانه دشمن شروع شده بود. تا رسیدیم پشت خاکریز دوجداره ، چند خمپاره اطرافمان زمین خورد. درازکش شدیم پشت خاکریز بادوربین منطقه را بررسی میکردم که یک مرتبه تیربار سنگر دشمن ما را بست به رگبار. گلوله ای خورد توی سینه حاجی و بدون آه و ناله افتاد و خون سینه اش زد بیرون . شوک زده زانو زدم . سرش را به سینه چسباندم و خیره شدم به پیشانی بند قرمز یا حسین و موهای حنا بسته اش.
_قربان غریبی است یا حسین مظلوم!
جنازه حاجی را جای مناسبی از خاکریز قرار دادم و پلاک را جدا کردم و برگشتیم عقب.
فرداشب برانکارد برداشتم و با یکی از بچه ها حرکت کردیم به طرف محور. ورود ما به ابتدای محور همراه شد با صدای خفه انفجار خمپاره و باران تیرها . گرومپ گرومپ.. گلوله های خمپاره کنارمان زمین میخوردند. تیر از اطرافم رد میشد و من متعجب بودم که چرا گلوله به من نمی خورد.
#ادامه_دارد ..
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در ایتا
@shohadaye_shiraz
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
9.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ﻛﻠﻴﭗ👆
خیـالت سـرِ وقت میرسـد
ڪہ مبـادا یادم برود
نیستی
ڪه مبـادا یادم برود
دلتنڪَ شـوم ..
#ﺷﻬﻴﺪﻣﺪاﻓﻊ_ﺣﺮﻡ
#ﺷﻬﻴﺪ ﺣﺎﺝ ﺩاﺩاﻟﻠﻪ ﺩﻫﻘﺎﻥ ﺷﻴﺒﺎﻧﻲ 🌹
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ
🌷🌹🌷🌹
و باز سالــروز شهــادت یکے از شهداے شاخص استان فارس و غریبے آنها...
📎در کمتر کانال و فضاے مجازي یاد این شهید شده است
🌷🌹🌷
یاد شهــید و دیگر شهداے مدافع حرم #صلوات
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
نشردهید
💫یادی از سردار شهید حاج منصور خادم صادق💫
🌷با آقا منصور سر موضوعی بحث می کردیم. کم کم حاجی تند شد و عصبانی، رنگ سرخی به صورتش پاشیده شده بود. یک لحظه دیدم در اوج تندی، صدایش را پائین آورد، سرش را پائین انداخت و صورتش را به سمت دیگری چرخواند بعد هم چند قدمی از من دور شد. وقتی برگشت رنگ و رویش مثل اول شده بود و از سرخی عصبانیت چیزی در آن نبود. صورتم را بوسید و گفت: شرمنده سید. تند شدم، حلالم کن!
راوی سید معین انجوی
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#سیره_شهدا
خط قرمز ایشان صیانت از بیت المال بود، در زمان کار هم خیلی بر این موضوع تاکید داشت و معمولا در قالب شوخی تذکراتی در این باره می داد و به نیروهای تحت فرمانش می گفت، "اگر بیت المال را هدر بدهید، بچه هایتان شاخ در می آوردند" که منظورش این بود که از راه راست منحرف میشوند.
ایشان با فرزندان خودمان هم با این روش عمل می کرد، به طوریکه این موضوع برایشان ملکه شده بود. با همین شوخی ها و بیان زیبا، نکات تربیتی را آموزش می داد و با بچه ها همراهی می کرد.
ﺭاﻭﻱ : ﻫﻤﺴﺮﺷﻬﻴﺪ
🌹🌷🌹
#ﺷﻬﻴﺪﻣﺪاﻓﻊ_ﺣﺮﻡ
#ﺷﻬﻴﺪﺩاﺩاﻟﻠﻪ_ﺷﻴﺒﺎﻧﻲ
#ﺳﺎﻟﺮﻭﺯﺷﻬﺎﺩﺕ 🌷
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ
🌹🌷🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
13.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 بند پوتین پسرم | #روایتگری
🎬 برشی از روایتگری امیرسرتیپ دربندی در برنامه با این ستاره ها
#انتظار_مادران_شهدای_هویزه
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
نشر دهید
✨هࢪباࢪڪہلبخندزدےصبحآمد ...
شایدڪہتو خورشیدےومݩ
بی خبࢪم🌤!
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz