eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.1هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
.... 👇👇👇👇 پنجشــبه/۱۴ فروردیــن/ ساعــت ۱۸ آنلاین شوید از دور انجام دهید/ زیارت عاشورا دستہ جمعے بخوانیـــم 🌷🌹🌷🌹 کرونــا شکست مے دهیم 🌷🌹🌷 پخش زنده در صفحه : https://instagram.com/shohadaye_shiraz?igshid=18bw34gt43xwk مبلغ باشـــیدلطفا 🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷این روزهــا چہ قدر دلــت تنــگ شــده 💔😔 براے هیــیت ... براے یه یاحسیــن ع دستہ جمعے.... براے شلمچہ، طلائیه یا دوکوهہ ... براے یه زیارت 💕 شاید بتوان گفت امــروز تنــها جــاے مطمئنــی کہ میشــود دلـت را به آنــجا گره بزنی . . . گلزار شهداســت کـنار لالہ هاے بے نشان و گمنــام 🌷🌹🌷🌹 امــروز👇 شویم ۱۸ 👇▫️👇 صفحــہ اینستــاے شهداے شیراز 👇 https://instagram.com/shohadaye_shiraz?igshid=18bw34gt43xwk مبلغ باشید
تا دقایقی دیگر قراعت زیارت عاشورا از گلزار شهدای شیراز آنلاین شوید... زیارت کنید 👇👇 https://instagram.com/shohadaye_shiraz?igshid=18bw34gt43xwk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام زیارت عاشوراے پنجشنبـــه ۱۴ فروردین قطعه شهدای گمنام 🌷🌹🌷🌹 همه با هم سلام بدهیم به نیت فرج مولایمــان 🌷🌷🌹🌷🌷 جای زایران هر هفتــه خالے http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اﺯ ﺩﻋﺎﻱ ﻛﻤﻴﻞ 🌹🌷🌹🌷 ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﺷﺐ ﺯﻳﺎﺭﺗﻲ اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ (ع) ➖▫️➖▫️➖ ﻛﺎﺵ اﻣﺸﺐ ﻛﺮﺑﻼ ﺑﻮﺩﻳﻢ 😭 ﺑﻪ ﺗﻮ اﺯ ﺩﻭﺭ ﺳﻼﻡ ..... 🌹🌷اﻟﺘﻤﺎﺱ ﺩﻋﺎﻱ ﻓﺮﺝ🌹🌷 : ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ: https://chat.whatsapp.com/BE71umQBe1UB84MK8aPoYv
از مردم ایران و تمام مسلمانان جهان خواستارم تا به حول و قوه الهی، رهبر فرزانه، حضرت را یاری بفرمایند تا تیر حق و عدالت را بر قلب زورگویان جهان بنشاند و زمینه حضرت بقیة‌الله را فراهم آورند. عزیزان، همنشین و دست به دامان اهل بیت باشید، مساجد را از حضور با توجهتان پر کنید و در تمام مراحل زندگی توجهتان به خدا باشد. 🕊 ﺷﻬﺎﺩﺕ 🌷یادش با 🌹🌷🌹 🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ ..,........... : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
نذر ڟهور منجے عالم بشریت مهدے فاطمه (سلام الله علیه ) 🌸🌺🌸🌺 با توجہ شــرایط موجود کشور و تعطیلے برخی مشاغل هزینہ جشــن هاے نیمــہ شعبان را صرف کمک به خانواده هاے نیازمند میکنیــم ... 👇👇 لطفا مبلغ باشید
یا مهــدی(عج) اِلهى عَظُمَ الْبَلاء ... نبودنت ، همان بلایِ عظیم است ؛ که زمین را تنگ کرده! اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج 🌸🍃 ﺑﻪ ﻳﺎﺩ اﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﺞ ﻣﻨﻮﺭ ﺑﺎﺩ 🌷🌹🌹🌷 https://chat.whatsapp.com/BE71umQBe1UB84MK8aPoYv
شهید محسن خیلی‌ تودار بود. وقتی برای شهید محسن مراسم گرفته بودیم یک مردی از سیستان آمده بود ومی گفت شهید ماندنی به مردم منطقه ما کمک زیادی کرده است. ما اوضاع مالی خوبی نداشتیم اما این شهیدخیلی به  مردم ما کمک می‌کرد. خیلی برایم سخت است که الان می‌فهمیم انقدر کم شهید محسن را شناختم.  ﺭاﻭﻱ :همرزم ﺷﻬﻴﺪ👆 ▫️◾️▫️◾️▫️ ﻗﺴﻤﺘﻲ اﺯ ﻭﺻﻴﺖ ﺷﻬﻴﺪ : ﭘﻴﺮﻭ ولایت فقیه باشید. اگر دنبال این مسیر باشید به آن چیزی که می‌خواهید می‌رسید همانطور که من رسیدم.... 🌷🌹🌹🌷 🌷 ﺷﻬﺎﺩﺕ 🌹🌷🌹🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ *** : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
تمام حواس شان به حرفهای «حمید خلیل نژاد» مسئول اتحادیه انجمن اسلامی بود .یکی از بچه‌هایی که خط فکری اش با آنها فرق میکرد سر و کله اش پیدا شد .قدش به زور تا نصف ایشان می‌رسید .خنده از سر تمسخر کرد. بادی به غبغب انداخت و گفت: شما هم بالاخره به زباله دان تاریخ می پیوندید .احسان جلویش ایستاد و جواب داد:« جدی؟!» سپس دو طرف کمر شلوارش را گرفت و با سرعت انداختنش داخل بشکه بزرگ ۲۲۰ لیتری که آنجا بود. _فعلاً توی این زباله‌دان باش، تاریخشش هم خداکریمه. داخل بشکه دست و پا میزد و کمک می خواست صدای بچه ها بلند شد و بعد از آن داخل کتابخانه شدند حمید شروع کرد به صحبت: «به نام خدا .تا احسان میرسه اولش یکم راجع به نشریه باهم صحبت کنیم» نشریه را کشید تا وسط میز لوگوی درشتش به چشم می آمد «بافت هایی از مغز» حمید در خود فرو رفت و بعد از چند دقیقه دوباره پی حرف‌هایش را گرفت. _بشر دوباره به جنگل پناه خواهد برد به کوه خواهد زد غار خواهد رفت تو کودکانت را بر سینه می فشاری گرم و همسرت را چون کولیان خانه به دوش میان آتش و خون می کشانی از دنبال و پیش پای تو از انفجارهای مهیب دهان دوزخ بهشت گشوده خواهد شد و شهرها همه در دود و شعله خواهد سوخت و آشنایی آنها بر روی خاک خواهد ریخت حمید ادامه شعر فریدون مشیری را محکمتر خواند. «خیال نیست عزیزان ،صدای تیر بلند است ناله ها پیگیر و برق اسلحه خورشید را خجل کرده است چگونه این همه بیداد را نمیبینی؟ چگونه این همه فریاد را نمیشنوی؟ صدای ضجه خونین کودک عدنی ست و بانگ مرتعش مادر ویتنامی در عزای عزیزان خویش می گرید چند روز دیگر نیز نوبت من و توست که یا به ماتم فرزند خویش بنشینیم و یا به کشتن فرزند خلق برخیزیم و یا به کوه، به جنگل، به غار ،بگریزیم سکوت در جلسه حاکم بود بچه ها به فکر فرو رفته بودند که همه دوباره گفت: «همان طور که میدونید مدتی که ما توی یک اسم به ظاهر علمی ،حرفامونو تو نشریه میزنیم. بیشتر تاکید ما هم روی قسمت‌های پایانی شعر چگونه این همه فریاد را نمی شنوی..» صحبت های حمید صدای احسان در فضای کتابخانه پیچید. حمید به نیک منش گفت :برو ببین چه خبره؟ صدا از داخل حیاط مدرسه بود مدیر داشت با احسان کل کل میکرد همه به سمت پنجره رفتن د. _به به !خوشم باشه! خوب به خودتون میرسید! نظم مدرسه را به هم می زنین هر ساعت می‌نشینید باهم چی پچ پچ می‌کنین؟ تا یه دسته گل دیگه آب بدین؟! _داریم به تکلیف عمل می کنیم _تکلیف شما این که به درس و مشقتون برسین.شما را چه به سیاست بازی؟! _سیاست ما عین دیانت ماست. با نعره مدیر تمام کیک یزدی هایی که احسان برای جلسه خریده بود ،کف حیاط مدرسه پخش شد. _یک مشت گدا گشنه انجمن اسلامی راه انداخته اند! احسان دستهایش را به سمت آسمان کرد و گفت: «خدایا تمام گدایان را ثروتمند کن» مدیر که از حرکت احسان خونش به جوش آمده بود پس گردنی به احسان زد _برو از مدرسه بیرون.!!یالا‌‌.. زبون درازی می کنی؟ برو بیرون... احسان را هل میداد سمت در و بد و بیراه نثارش می‌کرد. احسان را از مدرسه بیرون انداخت و در مدرسه را به هم کوبید. سرش را از پنجره بیرون کرد و با صدای بلند گفت: «برای سلامتی آیت الله خمینی صلوات» بچه‌ها سرهایشان را بیرون کردند و با تمام وجود صلوات فرستادند مدیر نگاه خشمگین ش را به بالا دوخت. 🌷 🌷 🌷 🌷 در واتس آپ 👇 https://chat.whatsapp.com/F4LSvAcL2g99PP58OICsAO در ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
چہ و استــان فارس 🌸🌺🌸🌺 امروز سالروز ولادت سردار بے سر مدافع حرم شهرمان است 🌹🌷🌹🌷 چہ زیباست وقتے ولادت و شهادت شهداے شاخص استانهاے مختلف از روزها قبل اعــلام مےشـود و برنامہ هاے مختلف حتے در شهر شیراز برایشان برگزار مے شود ✅✅✅ ولے افسوس کہ سرداران شهید گمنام اســتانمان همچنان غریبــند حتے در شهر خودشــان 💕🎊🎊🎊🎊🎊💕 سردار بزرگ شهــرمان 💐🌸💐🌸💐 🌼🌷🌼🌷🌼 🌹🌷🌹 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🌹🌹🌹🍃 🍃🌹🌹🍃 🍃🌹🍃 🍃🍃 🍃 می گفت شب قبل از شهادتش تو مقر نشسته بودیم. صحبت از شهادت بود . یهو حاج عبدالله گفت : " من شهید شدم ، منو با همین لباس نظامی ام خاکم کنید. " بچه ها زدن زیر خنده و شروع کردن به تیکه انداختن . حالا تو شهید شو .. ! شهیدم بشی تهران بفرستنت باید کفن بشی . سعی میکنیم لباس نظامی ات رو بزاریم تو قبر .. ! تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت رو شنیدیم . محاصره شده بودن ، امکان برگشتشون هم نبود . شهید شد و پیکرش هم موند دست . سر از تنش جدا کرده بودن و عکس هاش رو هم گذاشته بودن تو اینترنت . بحث تبادل اجساد رو مطرح کرده بودیم که تکفیری ها گفته بودن خاکش کردیم . چون پیکر سر نداره دیگه قابل شناسایی نیست ... حاج عبدالله به آرزوش رسید ... ❤️شهید حاج عبدالله اسکندری استان فارس 🍃🍀🍀🍃🍀🍀🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 🌷🌷 🍃🍃 🍃🌹🍃 🍃🌹🌹🍃 🍃🌹🌹🌹🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃
در فرازی از وصیت نامه شهید لبنانی مدافع حرم، مهدی رعد آمده است: «وصیت من به دخترانی که عکس‌هایشان را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذارند📲 این است که این کار شما باعث می شود خون گریه کند...»💔😔 🍃🌸🍃 ﻣﻬﺪﻭﻱ 🌹🌷🌹🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔺🔺🔺 ❂○° °○❂ 🍂به والله قسم اگر ببینم باب شهادت درهرگوشه از جهان باز شده است. با آغوش باز به آنجا رفته و تاشهادت رادرآغوش نکشم باز نخواهم گشت حافظ دین، قرآن و اسلام باشید، همیشه به فرزندان و دوستان توصیه می کنم که نمازشان را اول وقت بخوانند، به خواهران هم توصیه می کنم که حجابشان را رعایت کنند. 🍂 🌷* 📎سـالروز ولادت . ﺑﺎ 🌺🍁🍁🍁🍁🌺 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ ..,........... : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
إِلَهی كأنِّی بِنَفْسِی وَاقِفةٌ بَيْنَ يَدَيْكَ خدایا ! گویی من با هـمه‌ی هستی‌ام در برابرت ایستاده‌ام. 🌹🌷 ... ﻋﺠﻞ ﻟﻮﻟﻴﻚ اﻟﻔﺮﺝ 🌹* ➖▫️➖▫️➖▫️ ว໐iภ ↬ http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤 توضیحات مهم استاد درباره 👌ﺗﺒﺪﻳﻞ ﭼﻠﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﻗﺮﻥ ﺑﻪ ﭘﻮﻳﺶ اﺳﺘﻐﺎﺛﻪ ﺑﻪ اﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﺞ 👈 نحوه عمل به این استغاثه و طرح عظیم چیست؟؟؟ 👈 انشالله همه نیروهای انقلابی با کنار گذاشتن اختلافات چند روزه ، این طرح مهم را که اصلاحیه طرح چله است انجام می دهیم ❇️ پس در حد توان تبلیغ کنید . نام طرح 👈 🌹🌷🌹🌷 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ: https://chat.whatsapp.com/BE71umQBe1UB84MK8aPoYv 👇👇👇
بیش از حد به و تاکید می‌کرد☝️ و خانه دوم و یا بهتر بگویم سنگرش مسجد بود. از همان دوران کودکی خوش خلق و خوی و با معرفت بود. گفتار و کردارش در بین همسایگان خوب و صمیمی بود به طوری که هیچ وقت کسی از او گلایه و شکایتی نداشت.👌 متواضع بود و در پیش‌دستی می‌کرد و در کمک کردن به فقرا پیش‌قدم بود. انسانی وارسته و فداکار بود🍃او برای از حرم حضرت زینب(س) به سوریه سفر کرد و گفت: ما مدیون هستیم و باید از حرم حضرت زینب(س) دفاع کنیم.🌺 *اﻳﺎﻡشهادت* ﺷﻬﺪاﻱ اﺳﺘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺱ - ﻣﺪاﻓﻌﻴﻦ ﺣﺮﻡ 🌺🍁🌺🍁🌺 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ ..,........... : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🚩رهبرانقلاب: هر وقت که دل امام حسین (علیه السلام) براى پیامبر(ص) تنگ مى‌شد، به حضرت علی اکبر (علیه السلام) نگاه مى‌کرد. 🌸🌺🌸🌺 آنقدر حضرت علےاڪبر😍 شفاعت میڪند ڪه نوبت به امام حسین (ع) نمیرسد.‌‌..☘🌻 👆 🍃🌸🍃 (س)ﻣﺒﺎﺭﻙ... 🌸🌹🌸🌹🌸 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔻 بوی عطر عجیبی داشت. 🔅هر وقت اسم عطرش رو میپرسیدیم  سربالا جواب میداد  وقتی شهید شد تو وصیت نامه اش نوشته بود :  «بخدا قسم به خودم عطر نزدم هروقت میخواستم معطر بشوم از ته می گفتم  " یا حسین (ع) "  🌷 ✍ از کتاب: تا کرﺑﻼ 🌺🌷🌺🌷🌺 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ *** : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ: https://chat.whatsapp.com/BWYt9AXokIyI7n5VyrsVDG
۱۳۵۹/۹/۹ صدای دورگه و بلند احسان وسط سالن مدرسه پیچیده بود: «ما خون دادیم.. *ابوذر فیروزی* رو چطور لب تشنه تو ماه رمضان شهید کردند!!؟ چطور مردم را تو شهرها به خاک و خون کشیدند؟! همه را بریزید بیرون هرچی کتاب و مجله و نشریه شاهنشاهی و حزبه بریزید بیرون. دفترشون را خالی کنید باید مدرسه از وجودی ناپاک بشه» تمام بچه ها در تکاپو بودند‌ گروه گروه وارد دفتر حزب های مختلف شده بودند‌ گروهی هم به کتابخانه مدرسه رفتند و هرچه کتاب درباره رژیم و حرف ها بود بیرون کشیدند. احسان دستی به کمر عبدالله زاده زد و گفت: «چند تا از بچه ها را بفرست جلوی در مدرسه. کسی حق خروج و ورود ندارد» چشمی گفت و دوید سمت حیاط. پشت در بسته مدرسه خدا می‌دانست چه خبر بود! مدیر و معاون ها و دبیران طرفدار شاه چه جلز ولزی می‌کردند. کاغذ نشریه و کتاب بود که از پنجره مدرسه به کف حیاط می ریخت. احسان مدام می دوید و بچه ها روحیه می‌داد: _بدو پهلوان ....ماشالا جوانمرد..... درود بر خمینی..... برای شادی روح شهدا صلوات» احسان مشتی کاغذ دستش بود و می دوید که سعید ابوالاحرار به سمتش رفت و گفت: _مدیر تهدید کرده اگر در مدرسه را باز نکنیم، زنگ میزنه شهر بانی بریزن اینجا» احسان نفسش را چاق کرد _هیچ کاری نمیتونه بکنه بزار بچه ها کارشان را بکنند. تلی از کاغذ وسط حیاط مدرسه جمع شده بود سعید کبریتی زیر کاغذها کشید تمام بچه ها دور آتش حلقه زدن احسان مشتهایش را گره کرد. _برای شادی روح شهدا صلوات.. همه کاغذهایی که همه کاغذهایی که توی آتش می سوخت نگاه می کردند که احسان دوباره گفت: _«اسم مدرسه را هم عوض میکنیم اسم شاپور باید عوض بشه» فردا در جلسه انجمن اولین اسمی که به زبان آمد «ابوذر » بود. مستجابی روی پارچه با زغال اسم جدید مدرسه را نوشت. احسان بالا رفت تا پارچه را روی تابلوی اصلی مدرسه وصل کند هنوز پای بشر به زمین نرسیده بود که صدای مدیر بلند شد: «آخر سرت را به باد می‌دی آقای حدائق !!! غلط های زیادی....» وسط حیاط مدرسه دنبال احسان می دوید. 🌷 🌷 🌷 🌷 در واتس آپ 👇 https://chat.whatsapp.com/F4LSvAcL2g99PP58OICsAO در ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 📹 شهوت شهادت را بخُشکانید! 🎙 به روایت حاج حسین یکتا 🌹🌷🌹🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻛﻠﻴﭗ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ 🔺▫️🔺▫️🔺 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ: https://chat.whatsapp.com/BWYt9AXokIyI7n5VyrsVDG
🌷چهره ای ارام و دوست داشتنی داشت, اهل حرف زدن نبود. علاقه عجیبی هم به نماز و به خصوص سجده داشت, گاهی تا ساعتی در سجده بود . من از نظام کوچکتر بودم, همیشه به من می گفت دعا بخوان, من هم برایش دعای کمیل و توسل می خواندم و او اشک می ریخت... خیلی تمیز و مرتب بود, اما یکبار که به مرخصی امد, لباسی کهنه و مندرس به تن داشت. پدر شاکی شد, گفت این چه لباسیه, پوشیدی؟ کمی شرم کرد.گفت راستش با یکی از دوستان با هم به مرخصی امدیم, دوستم مادر ندارد و قرار بود به جشنی برود. لباس خودم را به او دادم, حالا همین لباس را می شورم و درستش می کنم! 🌾🌷 🌹🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ *** : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔻 ✍ﺳﺨﻦ ﺷﻬﻴﺪ: پدر و مادرم ...! شما چشمان من هستید و امام ، قلب من . بدون چشم می‌توان زندگی ڪرد ولی بدون قلب نمی‌توان زندگی ڪرد‌ ... ♥️ 🌹🌷🌹🌷 ﺻﻠﻮاﺕ 🌺🌹🌹🌺 https://chat.whatsapp.com/BWYt9AXokIyI7n5VyrsVDG ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ