eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.4هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
3هزار ویدیو
43 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
ﻭﻟﻲ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺑﻮﺩ ... 🌷شهید نظام دانشور می گفت: اگر خدا بخواهد به خودش بنازه, همین یک نفر آدم بس است, اگه بخواد به دسته ما لطفی کند بخاطر همین یه نفره چون با تمام وجود بنده خداست نه اهل غیبت نه اهل دروغ و نه هزار گناه که توسط همین زبان وگوش می شه! زمانی که نوبت خادمالحسینی اش باشه تمام چادر رو زیر ورو می کنه و تمام وسایل و پتو رو خانه تکانی می کنه سفر ه منظم و رسیدگی به بچه ها, مثل یه مادر انجام میده وقتی نوبت عبدالمطلب باشه همه لذت میبرن خدا حقشو گردن ما حلال کنه! 🌷 شهيد زيبايی نژاد بارها به من می گفت که من به عبدالمطلب حسادت می کنم! با خنده به او می گفتم عبدالمطلب چه چيزی داره که نسبت به او حسادت می کنی؟ گفت او همه چيز داره همين قدر کافی که نمی تواند بدی ها را بگويد وبشنود! 🌹🌷🌷🌹 باصری 🌹🌷🌹🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ *** : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
•🌱♥️• ✨ جنازه پسرشون رو که آوردند، چیزی جز دو سه کیلو استخون نبود...😔✋ پدر سرشو بالا گرفت و گفت:حاج خانوم غصه نخوری ها!!! دقیقا وزن همون روزیه که خدا بهمون هدیه دادش...💔 🌹 و ﭼﻪ اﻣﺎﻧﺖ ﺩاﺭاﻥ ﺧﻮﺑﻲ ﺑﻭﺩﻥ ﭘﺪﺭ و ﻣﺎﺩﺭاﻥ ﺷﻬﺪا .... 🌷 🌷🌷🌷 : ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ: https://chat.whatsapp.com/BWYt9AXokIyI7n5VyrsVDG
🌷سر قبر پسرعموی شهیدش نشسته بود. با زبون کر و لالی خودش با ما حرف می‌زد، ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﺸﻮﻳﻢ وقتی دید ما نمی‌فهمیم، بغل دست قبر این شهید با انگشتش یه دونه چارچوب قبر کشید و رویش نوشت: شهید عبدالمطلب اکبری. بعد به ما نگاه کرد و گفت: ‌نگاه کنید! خندید ﺧﻴﻠﻲ ﺗﻌﺠﺐ ﻛﺮﺩﻳﻢ اﺧﻪ ﭼﻂﻮﺭﻱ ﻛﺴﻲ اﺩﺭﺱ ﻗﺒﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﺭا ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻴﻜﻨﺪ! ! .... هیچی نگفت؛ یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشته‌اش را پاک کرد. سرش را پائین انداخت و آروم رفت...  فردایش هم رفت جبهه. بعد ﺷﻬﺎﺩﺗﺶ ﻭﻗﺘﻲ جنازه‌ عبدالمطلب را آوردند و دقیقاً توی همین جایی که با انگشت کشیده بود خاکش کردند ﻓﻬﻤﻴﺪﻳﻢ.اﻭ ﻳﻪ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻲ ﺭا ﻣﻴﺪﻳﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻧﻤﻴﻔﻬﻤﻴﺪﻳﻢ.....»  🌾🌷🌾🌷🌾 عبدالمطلب اکبری باصری ﻳﺎﺩﺵ ﺑﺎ ﺻﻠﻮاﺕ 🌷🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ *** : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
یابن الحسن (عج) پا بر زمین بکوب ای اسماعیـل زمان شاید خداوند راهِ نجاتی بگشاید.. اللّهم عجل لولیک الفرج واجعلنا من انصاره و عوانه 🌹🌷🌹🌷 ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪا ﻣﺰﻳﻦ ﺑﺎﺩ یابن الحسن (عج) پا بر زمین بکوب ای اسماعیـل زمان شاید خداوند راهِ نجاتی بگشاید.. اللّهم عجل لولیک الفرج واجعلنا من انصاره و عوانه 🌹🌷🌹🌷 ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪا ﻣﺰﻳﻦ ﺑﺎﺩ 🌹🌷🌹🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ *** : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ: https://chat.whatsapp.com/BWYt9AXokIyI7n5VyrsVDG
در خیابان‌های اطراف شهربانی تا چشم کار می کرد مردم ایستاده بودند. صدای آه و ناله زخمی‌ها با صدای تیر ها قاطی شده بود. «حمید خلیل نژاد »هاج و واج بود .به یاد« خلوصی »افتاد که جلوی باغ موزه شهید شد .کنار گوشش تیری زوزه کشید.نیم خیز شد‌ دوباره ناله ای کنار دستش بلند شد. نگاه کرد خون تازه از سینه «خلوصی» بیرون میزد.اشک توی چشم هایش دوید. خشم و غم هر دو در وجودش بود به اطراف نگاه می کرد که صدایی او را به خود آورد. «حمید !حمید! حمید خلیل نژاد» سرش را به سمت صدا چرخانده احسان به سمتش دویدم چه دستش را گرفت و گفت: «نامردها، از روی ارگ و شهربانی مردم را نشانه گرفتند باید کاری کنیم» بالای ارگ کریم خان زند  سرباز ها سر مسلسلها را سمت مردم داده بودند تک تیراندازها هم هر لحظه آماده شلیک بودند. _چه کار میشه کرد؟ احسان نگاهی به اطرافش انداخت و گفت :بیا بریم یه فکری به ذهنم رسید. همین طور که می رفتند.احسان خم شد و از روی زمین یک کلاه اسباب بازی سربازی برداشت .دلش لرزید .فکر اینکه نکند بچه راهم نشانه رفته باشند .سرش را به اطراف چرخاند. تا انتهای شعاع دید خبری، از جسد بچه نبود با نگرانی گفت: «چیکار می کنی حمید؟ بدو سریع!» پشت سر احسان می دوید طرف دیگر خیابان جلوی بانک ملی ایستادند. احسان نگاهی به ساختمان بانک انداخت و گفت: «باید بریم بالای پشت بام» _چطوری میشه رفت بالا! _از طریق خونه رئیس بانک میشه رفت مردم آنجا را گرفتند. _میخوای اونجا چیکار کنی؟! _تو بیا می فهمی. خودشان را به بالای بانک ملی رساندند بانک دقیقا روبروی ارگ قرار داشت نیم خیز خودشان را به بلندی جلوی پشت‌بام رساندند. _حمید هم اینجا باش الان برمیگردم! رفت و چند لحظه بعد با یک آهن بلند برگشت کلاه را سر میله ای داد و آرام از پشت پرچین بالا برد .هنوز چند دقیقه نگذشته بود که گلوله های مسلسل به سمت  کلاه شلیک شد. احسان کلاه را پایین آورد انگشتش را کرد داخل سوراخی که ایجاد شده بود. _نامسلمونای بی مروت!! لااقل اینجوری یکم حواسشون را پرت می کنیم تا به سمت مردم نشونه نرن! حمید ،کلاه و میله را از احسان گرفت به طرف دیگر پشت‌بام رفت. کلاه را بالا برد این بار تک تیراندازها شلیک کردن دوباره کلا همه را به سمت احسان که طرف دیگر پشت بام قرار داشت سر داد.صدای همهمه جمعیت بلند شد. از لای شکاف دیوار نگاهی به آن طرف خیابان انداختند مردم به سمت در شهربانی هجوم آورده بودند. _احسان فکر کنم مردم شهربانی را گرفتند. حمید کلاه را بالا برد از تیرها خبر نبود. دوباره به جلوی شهربانی نگاه کردند. _مردم ریختن داخل شهربانی اسلحه ها را هم گرفتند بعضی ها اسلحه دستشونه. چند ساعتی تا غروب آفتاب مانده بود احسان بلند شد و خاک روی لباسش را تکاند.هدف از پشت بام پایین آمدن مشتاق بودند داخل شهربانی را ببینند .به مردم نگاه می‌کردند و بعضی از ۱۰ یا فشنگ دستشان بود بعضی هم از لامپ و پریز برق را نگذاشته بودند .غرق در جمعیت بودند که حمید احساس کرد احسان کنارش نیست نگاهی به پشت سرش انداخت.احسان  کلاه را گذاشت همان‌جایی که برداشته بود داشت میرفت که حمید صدایش زد:«احسان کجا؟!» _اینجا دیگه کاری ندارم. راهش را گرفت و رفت. 🌷 🌷 🌷 🌷 در واتس آپ 👇 https://chat.whatsapp.com/F4LSvAcL2g99PP58OICsAO در ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید| 🌷شهادت پایان نیست، آغاز است. تولدی دیگر است، در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدس آن راه یابد... 🎙شهید آوینی 🌷 ۲۰ فروردین ماه سالروز 🌹🌷🌹🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ *** : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توضیحات بسیار مهم استاد در مورد طوفان توییتری 🗓 چهارشنبه، ۲۰ فروردین، ساعت ۲۱ الی ۲۳ ، شب ولادت امام زمان عملیات عظیم، ویژه و جهانی توییتر. توییت هاتون رو آماده کنید.. 🌸 🌷🌹🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ *** : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷 می دانستم این بار اگر برود شهادتش حتمی است مانعش شدم، اما... امام زمان(عج) را در خواب دیدم. آقا فرمود چرا مانع رفتن فرمانده لشکر من شدی؟ گفتم: بچه ام از ترکش جای سالم در بدنش نیست. فرمودند: مانعش نشو. گفتم: بچه ام امتحان داره! فرمودند: اگر راهی اش نکنی به مادرم زهرا(س) می گویم قیامت از تو رو بگیرد! گفتم: پسرم فدای شما و مادر شما... صبح روز بعد راهی اش کردم. ☝راوی مادر شهید 📚 منبع:راز یک پروانه!(جلد دهم از مجموعه شمع صراط) 🌿🌺🍃🌺🌿 سمت: فرمانده گردان امام رضا(ع) شهادت: 20/1/1366 – شلمچه عملیات کربلای 8 🌷🌷🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ *** : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"... اِنَّهم یَرَونَه بَعیدا و نَراهُ قَریبا ..." حتے فڪرش را هم نمیےڪنند که اینقدر آمدنتـ نزدیڪ است. صدای قدمھایت را میےشنویم،🌱 اےعالیجنابـ عشق ...♥ 🌒 🌈🌷 🌷 🌷 🌷میلاد منجی عالم بشریت مبارک در واتس آپ 👇 https://chat.whatsapp.com/F4LSvAcL2g99PP58OICsAO در ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
👇🔺👇🔺 به حمداللہ خرید و بستہ بندے اقلام بهداشتے و غذایے توسط خادمین شهــدا انجام شد ... انشاءالله در روز ولے عصر (عج) به نیابت شهدا توزیع بین خانواده هاے نیازمنــد انجــام خواهد شد ... 🌹🌹🌷🌹🌹 با توجه به اینکه هنوز مبلغی از اقلام تسویہ حساب نشده باز هر کے میخواهد در این امر شریک باشد باب خیــر باز است: 6362141080601017 بانك آينده بنام محمد پولادي 👇➖👇➖👇➖ انشاالله به شادے دل این خانواده هاے نیازمند ، خدا فرج و را برساند ▫️🌸▫️🌸▫️🌸 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😔 مسجد جمکران... امشب ... الهنا نشکوا الیک... 🌹☘🌹☘ قدر است دعا براے ظهور فراموش نشود 🌹🌷🌹🌷 https://chat.whatsapp.com/BWYt9AXokIyI7n5VyrsVDG