eitaa logo
#شهدای_طالقان
111 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
16 فایل
#رسانه_فرهنگی #عکس_اخبار_اطلاعات #شهدا #ایثارگران #آزادگان #جانبازان (شهداء شمع محفل بشریتند) (مابه شهداء مدیونیم) ارتباط بامدیرکانال👇 #مدیر_رسانه_شهدای_طالقان👇 @K_mahmoudi_alborz @Ya_mahdi_adrekniiiii 👈ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
😄💐😄🌺😄💐😄 جزیره بودیم و جاده میزدیم . به خاطر باتلاق‌هایی که داشت ، گرازهای زیادی اون ‌طرفا بودند ، یه دیوار خرابی هم اون ‌جا بود که بچه‌ها توش سوراخی درست کرده بودند و دیده‌بانی می‌کردن . یه روز اکبر کاراته رو کرد به فرماندمون ، و گفت : حاجی! می‌خوام امشب یه گراز بگیرم . اون‌شب با این حرف اکبر ، گفتیم و خندیدیم ، با بچه‌ها نقشه کشیدیم و قرار شد سرش بازی دربیاریم . با حاجی تیغ شاخه‌های خرمارو کندیم که یه چیز عجیب غریبی از آب در اومد رفتم به اکبر گفتم : اگه گراز می‌خوای ، اون ‌طرف دیوار هست . گفت : اون‌ور که عراقی‌ها هستن . منو می‌کشن ، حالا هر وقت گراز رو دیدی خبرم کن . بعد یه مدت به اکبر گفتم : یه گراز اون‌ور سوراخه ، سرتو بکن توی سوراخ تا ببینیش ، اکبر سرشو توی سوراخ کرد و هی می‌گفت : کو این گراز چرا نمی‌بینمش ، یک ‌دفعه شاخه‌های خرما رو برد بالا و محکم کوبید پشت اکبر ، داد زدم : اکبر عراقی‌ها خوردنت ، اکبر جیغی کشید و خواست سرشو بیاره بیرون که خورد به سر سوراخ ، دوید توی جاده و داد می‌زد یا ، گراز منو خورد ، عراقی‌ها که سر و صدا رو شنیده بودن ، یه آرپی جی زدن که خورد به سر نخل ، اکبر داد زد ، ، عراقی‌ها منو خوردن !