eitaa logo
#شهدای_طالقان
112 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
16 فایل
#رسانه_فرهنگی #عکس_اخبار_اطلاعات #شهدا #ایثارگران #آزادگان #جانبازان (شهداء شمع محفل بشریتند) (مابه شهداء مدیونیم) ارتباط بامدیرکانال👇 #مدیر_رسانه_شهدای_طالقان👇 @K_mahmoudi_alborz @Ya_mahdi_adrekniiiii 👈ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 💠باید تا چهل روز از خدیجه کناره گیری کنی و تمام آن را به عبادت مشغول باشی ، تا برای تحفه_الاهی ، لایق شوی. جبرییل این را گفت و رفت ، بی آنکه بداند چه غوغایی در دل محمد به پا کرده است. شور شیرین وصالِ هدیه خداوند از یک سو و تلخی هجران خدیجه از دیگر سو. سر شب ، عمار را فرستاد : سلام مرا به خدیجه برسان و بگو خدیجه این دوری مرا به پای خویشتن نگذار ، من به امر پروردگار و برای هدیه اش ، تن به این عزلت داده ام. تمام چهل شبِ پیامبر ، جز لَختی استراحت ، به عبادت گذشت و تمام چهل شبِ خدیجه ، به اشک در غم دوری محمد. چهل روز گذشت. اینک افضل آفریده های خدا ، آماده تر از پیش و لایق تر از قبل ، انتظار هدیه بزرگ الاهی را می کشد. جبرییل بر پیامبر وارد شد. یا محمد ! امشب عبادت بر تو حرام است. امشب نباید کسی را بر سر سفره ات بنشانی ، که این سفره ، مخصوص تست و بر غیر تو حرام! دست هایت را جلو بیاور. جبرییل آب ریخت و میکاییل به آب_کوثر ، دستانش را شستند. جبرییل سیبی را که به دشواری از بهشت آورده بود در حالی که عرق جبرییل هنوز بر آن بود ، پیش روی پیامبر گذاشت.. یارسول الله سیب را بخور وبه سوی خدیجه شتاب کن.. به سوی خانه شتافت، خانه ، خانه خدیجه. حلقه در را کوفت. صدای خدیجه بلند شد : چه کسی حلقه دری را می گوید که جز محمد نباید بر آن بکوبد. صدای بغض گرفته پیامبر بلند شد : منم محمد. پشت در لبخند بر لب خدیجه نشست اما در که باز شد این دو یار دلداده ، ساعتی به تماشای هم ، اشک_شوق ریختند. فراق پایان یافت ، تو اینک لایق مادریِ شده ای.. 😍🎉🎊🎈 🤩🎉🎊🎈 💞 💞