eitaa logo
#شهدای_طالقان
112 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
16 فایل
#رسانه_فرهنگی #عکس_اخبار_اطلاعات #شهدا #ایثارگران #آزادگان #جانبازان (شهداء شمع محفل بشریتند) (مابه شهداء مدیونیم) ارتباط بامدیرکانال👇 #مدیر_رسانه_شهدای_طالقان👇 @K_mahmoudi_alborz @Ya_mahdi_adrekniiiii 👈ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤از آسمان قدوسیان آواز کردند ❤درهای رحمت را دوباره باز کردند ♥درموسم میلاد یاس باغ عصمت ❤در باغ جنت بلبلان آواز کردند میلاد با سعادت حضرت فاطمه (س) و روز زن و مادر مبارک باد❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایت کرده اند که صبح روز هبوط، آدم نزد پروردگار آمد و گریه ای😭 کرد از ، به طراوت باران بهمنی و گفت « ای معبود و معشوق یکتای من، اکنون که ما را به تبعیدگاه نامعلومی می فرستی، گیرم که من در همه سختیهای ناشناخته در عالم آب و گل شکیبا باشم، با من بگو که آخر فراق تو را چگونه تحمل توانم کرد؟» خدواند آهسته در گوش آدم گفت: «من خود با تو می آیم» آدم پرسید: « این چگونه باشد؟» فرمود: « تو در سیمای آن (همسرت) که همراه توست خورشید لبخند من و برق نگاه من و صدای مهربان و شیرین من و اطوار و تجلیات جمال من که هردم تجدید می شود خواهی یافت. حوّا اقیانوسی است آکنده از درّ و گوهر که آن را هیچ پایان نیست اما بدان که گوهر را در کنار ساحل نمی توان یافت. غوّاصی باید، چالاکی، نیکبختی، تا دردانه ❤️ را در ژرفای وجود او صید کند.» ❤️ دردانه است و من غوّاص و دریا میکده سر فرو بردم در اینجا تا کجا سر بر کُنم 👤 دکتر الهي قمشه اي به خدا گفتم تورا چگونه میتوانم ببینم؟! خدا گفت: تو نمیتوانی من را ببینی اما کسی را برایت گذاشتم که نیمی از من است و آن “مادر” است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 💠باید تا چهل روز از خدیجه کناره گیری کنی و تمام آن را به عبادت مشغول باشی ، تا برای تحفه_الاهی ، لایق شوی. جبرییل این را گفت و رفت ، بی آنکه بداند چه غوغایی در دل محمد به پا کرده است. شور شیرین وصالِ هدیه خداوند از یک سو و تلخی هجران خدیجه از دیگر سو. سر شب ، عمار را فرستاد : سلام مرا به خدیجه برسان و بگو خدیجه این دوری مرا به پای خویشتن نگذار ، من به امر پروردگار و برای هدیه اش ، تن به این عزلت داده ام. تمام چهل شبِ پیامبر ، جز لَختی استراحت ، به عبادت گذشت و تمام چهل شبِ خدیجه ، به اشک در غم دوری محمد. چهل روز گذشت. اینک افضل آفریده های خدا ، آماده تر از پیش و لایق تر از قبل ، انتظار هدیه بزرگ الاهی را می کشد. جبرییل بر پیامبر وارد شد. یا محمد ! امشب عبادت بر تو حرام است. امشب نباید کسی را بر سر سفره ات بنشانی ، که این سفره ، مخصوص تست و بر غیر تو حرام! دست هایت را جلو بیاور. جبرییل آب ریخت و میکاییل به آب_کوثر ، دستانش را شستند. جبرییل سیبی را که به دشواری از بهشت آورده بود در حالی که عرق جبرییل هنوز بر آن بود ، پیش روی پیامبر گذاشت.. یارسول الله سیب را بخور وبه سوی خدیجه شتاب کن.. به سوی خانه شتافت، خانه ، خانه خدیجه. حلقه در را کوفت. صدای خدیجه بلند شد : چه کسی حلقه دری را می گوید که جز محمد نباید بر آن بکوبد. صدای بغض گرفته پیامبر بلند شد : منم محمد. پشت در لبخند بر لب خدیجه نشست اما در که باز شد این دو یار دلداده ، ساعتی به تماشای هم ، اشک_شوق ریختند. فراق پایان یافت ، تو اینک لایق مادریِ شده ای.. 😍🎉🎊🎈 🤩🎉🎊🎈 💞 💞
‍ ❤بایک 💕 🌹دنیا 💕 ❤عشق💕 🌹تقدیم 💕 ❤مادران💕 🌹گـل💕 ❤گـروه💕 ❤️مامان های گل روزتون مبارکــــــــَ💕🤩🎉🎊🎀🎊🎉🎊🎀🎉🎊🤩🎉🎊🤩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر تو 🌱 ای مولایی که سینه مبارکت گنجینه علم اولین و آخرین است. سلام بر تو و بر روزی که به تمام جهانیان 🌏 جرعه های حکمت خواهی نوشاند. ⚜️ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَ مُسْتَوْدَعَ حِكَمِ الْوَصِيِّينَ...
‍ ‍ 🌱آب را گِل نکنید ...! شاید یک مادر ... با چشمانِ کم سو ... در زلالی رود ... در پی فرزندِ مفقودش ... طی طریق می کند ...✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 کلاه زمستانی که را نجات داد به صورت لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد. آنقدر اتوبوس تکان می‌خورد که کودکِ کُردی که همراه پدرش کنار آنها نشسته بود دچار استفراغ شد. او کلاه زمستانی‌اش را زیر دهان کودک گرفت. کلاه کثیف شد. پدر بچه خواست بچه‌اش را تنبیه کند. با لبخند، مانع شد و گفت: کلاه است می شوییم پاک می‌شود... مدت‌ها بعد در عملیاتی سردار خرازی و رفقایش محاصره شدند. کاری از دستشان برنمی‌آمد. رئیس گروه دشمن که با نیروهایش به آن‌ها نزدیک شده بود ناگهان اسلحه‌اش را کنار گذاشت، سردار را در آغوش گرفت و بوسید؛ صورتش را باز کرد و گفت: من پدر همان بچه‌ام... با رفتار آن روزت مرا شیفته‌ی خودت کردی. حالا فهمیدم که شما دشمن ما نیستی. 📚 حدیث خوبان، صفحه ۲۵۴ شادی روح و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 🌺اللهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفرَج
به نام خدای مهربان 💞 یک روز دیگـر... 🌸 یک سجده شکر دیگر 💞 و فرصت دیگری براے زندگے 🌸 خداے مهربانم تو را سپاس 💞 بخاطر روزے دیگر و آغازے نو💗‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: برخی گمان می‌کنند اگر دست‌ِباز باشند و انفاق نمایند، دیگر برای آنان مال و ثروتی جمع نمی‌شود وباقی نمی‌ماند!! اگر با سـخــاوت، مال جمع نمی‌شود، پس چطور حضرت ابراهیم علیه‌السلام با آن همه بخشـش که بدون میهمان غذا نمی‌خورد، آن همه اموال و دارایی داشت؟!
- تعابیر خدا و مفاهیمش، با تعابیر ما فرق می‌کند! ✦ فقیر از نگاه ما کسی است که پول ندارد ... و از نگاه خدا کسی است که توکل ندارد. ✦ بیمار از نگاه ما کسی است که نشاط جسم ندارد... از نگاه خدا کسی است که نشاط روح ندارد. ✦ غریب از نگاه ما، انسان دور از وطن است... و از نگاه خدا ؛ انسان بی‌خداست ! - چشمها را باید شست / جور دیگر باید دید.
پسرم؛ تو به اندازه کافی جبهه رفتی. دیگه نرو؛ بزار اونایی برن که تا حالا نرفتن. ⚘چیزی نگفت و یه گوشه ساکت نشست. صبح که خواستم نماز بخونم اومد جانمازم رو جمع کرد، بهم گفت: “پدر جان! شما به اندازه کافی نماز خوندی بذارین کمی هم بی‌نمازها، نماز بخونن" خیلی زیبا منو قانع کرد و دیگه حرفی برای گفتن نداشتم. 🌹 شهید حسین مشتاقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😰 ناله‌های جانسوز کودک یمنی زیر خروارها آوار پس از حمله جنگنده های ائتلاف سعودی دوست عزیز برای یمن حتما تمام تلاش رسانه ایی خود را انجام بدهید زیرا به گردن مسلمانان جهان برای کمک به ظهور حق دارند این ملت😔🙏 🔻اینجاست که سازمان حقوق بشری ملل متحد نشون میده فقط از حقوق کسانی دفاع میکنه که مواجب این سازمان را پرداخت میکنن و باقی ماجرا شعاری بیش نیست. 👈مابقی مهدور الدم اند🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 ✍چوپانی به عالِمی که در صحرا تشنه بود، کاسه‌ای شیر داد. سپس رفت و بزی برای او آورد و ذبح کرد. عالِم از سخاوت این چوپان که تعداد کمی بز داشت در حیرت شد. پرسید: چرا چنین سخاوت می‌کنی؟ چوپان گفت: روزی با پدرم به خانه‌ی مرد ثروتمندی رفتیم. از ثروتِ او حسرت خورده و آرزوی ثروت او را کردم. آن مرد ثروتمند لقمه‌ی نانی به ما داد. 💠پدرم گفت: در حسرت ثروت او نباش هر چه دارد و حتی خود او را، روزی زمین به خود خواهد بلعید و او فقط مالک این لقمه‌ی نان بود که توانست به ما ببخشد و از نابودی نجاتش دهد. بدان یک مرد آن است که می‌تواند و با خود از این دنیا به آن دنیا بفرستد. چوپان در این سخنان بود و بز را برای طبخ حاضر می‌کرد که سیلی از درّه روان شد و گوسفندان را با خود برد. چوپان گفت: خدایا! شکرت که چیزی از این سیلاب مرا مالک کردی که بخشیدم و به سرای دیگر فرستادم. 💠عالِم که در سخن چوپان حیران مانده بود گفت: از تو چیزی یاد گرفتم که از هیچ‌کس نیاموخته بودم مرا ثروت زیاد است که ده برابر آنچه این سیلاب از تو ربوده است احشام خریده و به تو هدیه خواهم کرد. چوپان گفت: بر من به اندازه‌ی بزهایم که سیلاب برد کن که بیش از آن ترس دارم اگر ببخشی، دستِ احسان مرا با این خود بخاطر تیزشدن چاقوی بریده باشی. 👆