شفق ز خون شهیدان عشق رنگین است
تمام دشت و دمن لاله زار و خونین است
زخون شهیدان راه آزادی
ببین که نقش کنون نام رهبر دین است 💐
زماه بهمن پنجاه و هفت هجری شمسی
وطن برون زلجنزار و زنده ائین است 💐
زعکس روی بخون خفتگان در ره دین
تمام کوچه و بازار شهر رنگین است💐
به دست خالی و پیکار امت حق جو
ببین که فتح و ظفر بی قرین و چندین است 💐
قبول ذلت و خواری بزیر چکمه ظلم
برای امت بیدار دین ننگین است 💐
هدایت شده از محمدرضا رحمانی
🇮🇷بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🇮🇷
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ
سلام
بسیجی شهید 🌷محمد رضا عبدی هستم،
تاریخ۱۳۴۵/۳/۱۰ در شهرخلیل آباد ودر خانواده ای
زحمتکش ومتدین متولدشدم، تحصیلات را تا مقطع دیپلم در شهر های خلیل آباد و کاشمر ادامه دادم، درس دینداری، و محبت به خاندان نبوی (ع)را در خانواده آموختم،در همسایگی مسجد جامع شهر خلیل آباد بزرگ شدم،بیشتر اوقات،نماز
را در مسجد و با جماعت اقامه می کردم،شروع کننده ادعیه های مذهبی در مسجد بودم،در برگزاری مجالس و جلسات انجمن اسلامی دانش آموزان،حضور فعال داشتم،و در زمینه های هنری به خطاطی،علاقه داشتم، با آغازجنگ تحمیلی پس از گذراندن دوره آموزش نظامی، به جبهه اعزام و مدت حدود بیست ماه در جبهه انجام وظیفه کردم،و در عملیات های مختلف شرکت داشتم، و چندین مرتبه مجروح شدم که بعد از بهبودی نسبتی به جبهه برگشتم، ومدت شش ماه از طرف سپاه به سوریه ا عزام شدم، سرانجام در تاریخ ۱۳۶۵/۱۱/۶ در عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه براثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسیدم،شهدا جسم شان را به خاک، روحشان را به خدا و راهشان را به ما سپردند 🇮🇷
خدایا 🤲 قلبم، قدمم وقلمم را درمسیرشهیدان قرارده