#طنز_جبهه
ترکش ریزی، آمبــ🚑ــولانس تیزی...
وقتی عملیات نمیشد و جابجایی صورت نمیگرفت نیروها از بیکاری حوصلهشان کم میشد🙁، نه تیر و ترکشی نه شهید و مجروحی و نه سرو صدایی، منطقه یکنواخت و آرام بود آن موقع بود که صدای همه درمیآمد و بعضیها برای روحیه دادن به رزمنده ها، دست به سوی آسمان بلند کرده و میگفتند: «اللهم ارزقنا ترکش ریزی😁، آمبولانس تیزی😅، بیمارستان تمیزی🤣، و غذاها و کمپوتهای لذیذی...😂😂»
... و همینطور قافیه سر هم می کرد و بقیه آمین میگفتند.😅
در ادامه :
حالا یه روز یکی ازاون بچه هایی که دعامیکرد یهویی مجروح شد😰
چیکارکرد اون بنده خدا ☹️
گریه میکرد ومیگفت:
اللهم غلط کردیما به مجروحی ما😖
آمبولانس نخواهی ما🤢
کامپوت نخواهی ما....😅
یکی ازبچه هاوسط دعاش پرید وگفت اللهم شفاعش بدها🤕
وگرنه مارامیکشدها😶
دیگه ازاون روزبه بعدهیچکی دعای بدنمیکرد همه وقتی حوصلشون سرمیرفت میگفتند🤐
اللهم از این غلط ها دیگه نمیکنیم ما😆😝😝