eitaa logo
◾️عرشیان خاکی🏴◾️
135 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
266 فایل
🍃🌷🕊✨ ☘️وقتی #عقل عاشق شود #عشق عاقل می‌شود؛♥ و #شهید می‌شوی..!🕊 ✅ خاطرات، وصایا، سیره عملی شهدا 📩 انتقادات و پیشنهادات: @khadem_zahra @Jihad_1228 تبادل: @Jihad_1228
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🕊🌷 #مادرانہ 🌷🕊🌷 هـرگز بہ تو دستم نرسد ، ماہ بلندم اندوہ بزرگی ست زمانی ڪہ نباشی . . . 🌷🕊🌷 #شهـدا_را_یاد_ڪنید #با_ذڪر_صلوات 🌷🕊🌷 🕊 @shohadayeestahban 🕊
🕊🌹🌹🕊🌹🌹🕊 سلام مادر ! 🕊🌹 دوباره روز شد ... و شروع شد ، انتظار و انتظار و باز انتظار .... 🕊🌹 هر چند ، می‌دانمت ... مادری و یڪ عُـمر ، چشم بہ راه پارۀ تنت ...... 🕊🌹 #بہ_یاد_مادران_صبور_و_دلسوختہ_شهدا 🌹 #مادرانه 🕊🌹🌹🕊🌹🌹🕊 @shohadayeestahban
🕊🕊🕊 #مادرانه 🕊🕊🕊 پنجشنبه هـا نفسم تنگ می شود فـردا که جمعـه شد چه کـنم با غروبِ آن ؟! 🕊🕊🕊 #شهـدا_را_یاد_ڪنید #با_ذڪر_صلوات 🕊🕊🕊 @shohadayeestahban
پنجشنبه هـا نفسم تنگ می شود فـردا که جمعـه شد چه کـنم با غروبِ آن ؟! 🕊 🌷 •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈• @Shohadayeestahban •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈•
#مادرانه پنجشنبه ها را دوست دارم قرار است تمامِ روز را با من باشی #پنجشنبه‌های_دلتنگی #شهدا_را_یاد_ڪنید #با_ذڪر_صلوات •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈• @Shohadayeestahban •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈•
می کِشَد با گریه صورت بر کَف پایت حسین لااقل برخیز و این تشنه لَبت را ناز کن صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین ✋🏻 🏴 •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈• @Shohadayeestahban •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈•
✨🌷🕊🍃🌸 پنجشنبه‌ ات بخیر ... ای آرزوی نداشتهٔ تمامِ هفته‌ی من ✨🌷🕊🍃🌸 •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈• @Shohadayeestahban •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈•
🥀🌷🌴🌹🌴🌷🥀 بی‌قراری در قطعه این سنگ قبری که تو می‌بینی و روی آن نشانی از بی نشانی جوانی است حاصل عمر یک مادر است ... 🕊🌷✨ •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈• @Shohadayeestahban •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈•
🔆 روز اعزامش به من گفت: "مادر برایم نان نیاوردی؟ گفتم تو نان نخواستی!! 🔆 رفتم تا برایش نان بگیرم وقتی برگشتیم دیدیم که حرکت کردند و رفتند ... 🔆 بعدها فهمیدم به یکی از اقوام گفته بود که " نمی‌خواستم گریه‌‌ ی مـادرم را موقع خداحافظی ببینم". 🔆 🔆 🔆 •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈• @Shohadayeestahban •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈•
🕊منِ بی تو را ؛ باران گرفته است ...🕊 🕊علیرضا عابدی که این عکس متفاوت را از یک مادر شهید ثبت کرده، درباره آن نوشته: 🕊« مادر شهید مفقودالاثر مجید امیدی ، هر وقت بارون می‌اومد می‌رفت زیر بارون می‌ایستاد و چشمای اَبریش بارونی می‌شد. 🕊وقتی ازش می‌ پرسیدن آخه مادرِ من چرا وایستادی زیر بارون؟ آروم زیر لب زمزمه می‌ کرد، گلی گم کرده‌ام می‌ بویم او را ... 🕊آخه الان بدن مجید من زیر بارونه .... بدن مجید من معلوم نیست کجاست ... می‌خوام بگم مادرم، عزیزم، من به یادتم...»🕊 🕊 🕊 🕊 •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈• @Shohadayeestahban •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈•
✨🕊🌷☘🌸🌼 ✨ 🕊 ✨🕊 یکی از دوستان احمدرضا با منزل همسایه مان تماس گرفت ، احمدرضا رفت و بعد از چند دقیقه برگشت ! پرسیدم احمدرضا که بود؟! گفت ، یکی از دوستانم بود ، پرسیدم ، چکار داشت؟! گفت ، هیچی ، خبر قبول شدنم را در داد! گفتم ، چی؟؟ ، گفت ، می گوید رتبه اول کنکور شده ای !! من و پدرش با ذوق زدگی گفتیم ، رتبه اول؟؟ ، پس چرا خوشحال نیستی؟؟!! احمدرضا گفت ، اتفاق خاصی نیفتاده است که بخواهم خوشحال شوم ! در همان حال آستین ها را بالا زد وضو گرفت و رفت مسجد !!! یادم هست با اینکه دانشگاه قبول شده بود ، همراه عمو بزرگش می رفت بنّایی ، می گفتم احمدرضا تو الان ، پزشکی قبول شده ای ، چه احتیاجی هست که به بنّایی بروی؟! می گفت ، می خواهم ببینم کارگرها چقدر زحمت می کشند! می خواهم سختی کارشان را لمس کنم!... ✨راوی؛مادرشهید 🕊☘ •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈• @Shohadayeestahban •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈•
مادر یعنی آغوش و بوسه حرف‌های در گوشی مواظب خودت باش و زود برگرد و دنیایی دلهره .... 🌸 🕊 🕊 •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈• @Shohadayeestahban •┈┈••✾❀🌷❀✾••┈┈•