eitaa logo
شهدای هنزاء🇮🇷🇵🇸
131 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
17 فایل
پایگاه شهدایی،معرفتی،بصیرتی وسیاسی
مشاهده در ایتا
دانلود
✖️ماجرای از زاویه ای دیگر 👈لابد شنیدید که چه افتاد ! ☝خلاصه ماجرا بر اساس آنچه که در خبرها آمده اینگون است : 🔹راننده به که در خودروی او کرده بود تذکر می دهد که قانون را رعایت و را درست کند ! 🔹زن در مقابل تذکر راننده مقاومت می کند ! 🔹گویا راننده اسنپ بعد از این تذکر داشته تا خانم مسافر را به برگرداند ! ☝اما این خانم پیاده میشود و به پلیس زنگ میزند و میگوید راننده مزاحمش شده و ... 👈 آخر سر هم راننده را در منتشر و به حسب ظاهر او را می برد ! ☝اما در ادامه ماجرا خیلی می شود ! 😊 سردبیرفلان خبرگزاری در توییتر خود از دعوت به راننده اسنپ که به دلیل امر به معروف از کار برکنار شده خبر می دهد ! 😊یک آدم خیًر پیدا می شود و برایش بلیط رفت و برگشت به تهیه می کند ! 😊جمعی از وکلا و حقوقدانان برای پیگیری مسائل حقوقی راننده اسنپ در مقابل شخص قانون‌شکن اعلام آمادگی می کنند ! 😊به تلوزیون می شود و اینگونه به شهرت می رسد ! 😊هزاران نفر به یاری او می آیند و در نه به اسنپ شرکت می کنند و یک کار خوب اینگونه تبلیغ می شود ! 😊و صدها مورد دیگر از این دست برایش می دهد ! ✋🏻متوجه شدید می خواهم چه بگویم !؟ 🔹او در جایی که بجز خودش و آن زن و کس دیگری نبود اول از همه را رعایت کرد ! 🙏🏻حالا ببینید خداوند چگونه به این برخاست ! 👌و نکته کار اینجاست : 👈عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد ! ▪️خدا به دست اینهمه را برایش می زند تا به این بشر نشان دهد که اینقدر نگوئید مگر فلان کار ممکن است !؟ ▪️زن به قصد و هتک آبروی مرد راننده عکس او را منتشر می کند اما می بینید که چگونه همه چیز به سود راننده تمام می شود ! ان ربک لبالمرصاد 💐✋🏻 ✍️ 🆘 @shohadayehanza
🔶 نعمت حسین(ع) را ساده نگیر! 🔶 ❣شما در معرض بزرگترین نعمت هستید؛ «نعمت اباعبدالله الحسین(ع)»، این نعمت را دست کم نگیرید! 🚩در این محرم، مدام دورِ خیمۀ اباعبدالله الحسین(ع) بگرد، به خودت بپیچ و بگو: «خدایا! آخر من چطور باید از تو تشکر کنم؟! من مثل مادر بچه‌مرده برای حسین فاطمه گریه می‌کنم! می‌سوزم! دوستش دارم! من چطور تشکر کنم؟!» ▪️یک محرم، ده روز از خدا تشکر کن! یک‌بار سجدۀ شکر به‌جا بیاور! یک‌بار! بگو: خدایا ممنونتم که به من حسین(ع) داده‌ای. می‌فرماید: «قیمت گریۀ برای حسین(ع) این است که با یک قطره‌اش بهشت بر انسان واجب می‌شود؛ یک قطره‌اش!» نسبت به نعمت اباعبدالله الحسین(ع) سراسر شکر باش، این نعمت نعمتِ کمی نیست! این نعمت محبت اباعبدالله الحسین(ع) را ساده نگیر... ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ @shohadayehanza
🔴عباس بابایی؛ جوان حزب‌اللهی که مخالفان انقلاب را هم جذب میکرد ✍ : سال ۶۱ شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان. درجه‌ی این سرگردی بود، که او را به سرهنگ تمامی ارتقاء دادیم. آن‌وقت آخرین درجه‌ی ما سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را می‌تراشید و ریش می‌گذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختی بود. دل همه می‌لرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، می‌لرزید، که آیا می‌تواند؟ اما توانست. ⛔️ وقتی فرمانده بود، کار مشکل‌تر بود. افرادی بودند که دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت می‌کردند؛ حرف می‌زدند، اما کار نمی‌کردند؛ اما او توانست همان‌ها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونه‌یی از این قضایا را نقل کرد. 👨🏻‍✈️ خلبانی بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم شد. او جزو همان خلبان‌هایی بود که از اول با نظام داشت. ☀️ شهید عباس بابایی با او گرم گرفت و کرد؛ حتی یک شب او را با خود به مراسم دعای کمیل برده بود؛ با این‌که نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمامِ چند ساله بود؛ سن و سابقه‌ی خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامی‌ها این چیزها خیلی مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود. 🏅 شهید بابایی می‌گفت دیدم در دعای کمیل شانه‌هایش از گریه می‌لرزد و اشک می‌ریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! ! این را بابایی پس ازشهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد. ۸۳/۱۰/۲۳ 🗓 سالگرد شهادت ۱۵مرداد ۶۶ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ ⚫️ کانال شهدای هنزاء رابادیگران به اشتراک بگذارید👇 https://eitaa.com/joinchat/708247553C64cd1dac54
حجاب زیباییست ، امنیت است. کردن 🔴 کانال شهدای هنزاء رابادیگران به اشتراک بگذارید👇 https://eitaa.com/joinchat/708247553C64cd1dac54
🔴عباس بابایی؛ جوان حزب‌اللهی که مخالفان انقلاب را هم جذب میکرد : سال ۶۱ شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان. درجه‌ی این سرگردی بود، که او را به سرهنگ تمامی ارتقاء دادیم. آن‌وقت آخرین درجه‌ی ما سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را می‌تراشید و ریش می‌گذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختی بود. دل همه می‌لرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، می‌لرزید، که آیا می‌تواند؟ اما توانست. ⛔️ وقتی فرمانده بود، کار مشکل‌تر بود. افرادی بودند که دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت می‌کردند؛ حرف می‌زدند، اما کار نمی‌کردند؛ اما او توانست همان‌ها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونه‌یی از این قضایا را نقل کرد. 👨🏻‍✈️ خلبانی بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم شد. او جزو همان خلبان‌هایی بود که از اول با نظام داشت. ☀️ شهید عباس بابایی با او گرم گرفت و کرد؛ حتی یک شب او را با خود به مراسم دعای کمیل برده بود؛ با این‌که نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمامِ چند ساله بود؛ سن و سابقه‌ی خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامی‌ها این چیزها خیلی مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود. 🏅 شهید بابایی می‌گفت دیدم در دعای کمیل شانه‌هایش از گریه می‌لرزد و اشک می‌ریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! ! این را بابایی پس ازشهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد. ۸۳/۱۰/۲۳ 🗓 سالگرد شهادت ۱۵مرداد ۶۶ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🔴 کانال شهدای هنزاء رابادیگران به اشتراک بگذارید👇 https://eitaa.com/joinchat/708247553C64cd1dac54