🔷 شعری زیبا و مکتبی در خصوص فرمانده جبهه مقاومت شهید یحیی سنوار
دست بسته میزند با چوبِ دستی باد را
چون سلیمان میرَمانَد باد، نه، پهپاد را
زیر آتش تکیه داده مرغِ خاکسترنشین
دوره کرده بادها ققنوسِ آتشزاد را
ذکر و تسبیح و دعا یوسفترین جرم تو بود
گرگ جیبت را درید و میبَرد اَسناد را
خون «یَحیی» زندگی بخشیده بر آوارها
رُحَمَاءُ بَيْنَ...، آتش میزند جلّاد را
تک درختی ایستاده در دلِ آوارها
زیر بالِ زخم بُرده باغِ ناشمشاد را
مرد میدان ماند در ویرانههایِ خون و خون
تا رَمانَد عنکبوتِ سست و بیبنیاد را
گرچه از داغ تو میسوزد دلِ آل علی(ع)
آتش صهیون نسوزد لالهیِ فریاد را
جمع عمرت میشود منهای دستان بشر
شصت و سه شد دست برتر، مرحبا میلاد را
بزدلان را گلّه گلّه رانده در طوفان قدس
اینکه میرانَد به چوبِ دستیاش پهپاد را
(سیده زهرا شرعی زاده)
#یحیی_سنوار
#طوفان_الاقصی
#مقتدر_مظلوم
🌹@shohadayehgepchag