eitaa logo
◦•●◉✿شُهَدایی✿◉●•◦
157 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
349 ویدیو
3 فایل
ارتباط با مدیر @Manenghelabiam78
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 🌴 خدایا همیشه خواستم به چیزهایی که از آن‌ها آگاه هستم عمل کنم ولی در این دنیای فانی به ‌قدری غرق گناه و آلودگی بودم که نمی‌دانم لیاقت قرب به خداوند را دارم یا نه ؟ 🍀 خدایا گناه‌های من را ببخش ، اشتباهاتم را در رحمت و مغفرت خودت ببخش و تا وقتی‌که مرا نبخشیدی از این دنیا مبر . 🌴 خدایا تا وقتی ‌که راهم راه حق هست مرا بمیران. 🍀 خدایا کمکم کن تا در راه تو قدم بردارم و در راه تو جان بدهم. •••----☆♥️☆----••• 🌸@shohadayei🌸
🌹🥀💐🌷💐🥀🌹 سردار رشید اسلام برادرا جلوی ما بزرگی حرکت کرد ما در مقابل مسولیت داریم در قبال که آنها را می شناختیم •••----☆♥️☆----••• 🌸@shohadayei🌸
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 که برای آب می نوشت هر روز می دیدم گوشه ای نشسته و می نویسد . با خودم می گفتم که کسی را ندارد ، برای چه کسی می نویسد؟ آن هم هر روز ! یک روز گفتم : نامه ات را پست نمی کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل برد. را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت. چشمانش پر از شد و آرام گفت : من برای آب می نویسم، را ندارم که … •••----☆♥️☆----••• 🌸@shohadayei🌸
15.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊🏴🌹🌴🌹🏴🕊 روایت اشک‌آلود از کمک حضرت زهرا در روزهای سخت جنگ ۳۳روزه که منجر به پیروزی شد. در آن کوران حوادث که خیلی سخت بود، یکی از برادرهای حزب‌الله که اهل تدین و تشرع بود و در جنوب مسئول بود، در حالتی که به تعبیر خودش حالت خواب نبوده گفت «دیدم یک بانویی آمد و یک یا دو بانوی دیگر هم در کنارش بودند. من در عالم خواب حس کردم حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) است . رفتم به سمت پاهای مبارکشان؛ به ایشان گفتم که ببینید وضع ما را، ببینید ما چه وضعی داریم. حضرت فرمودند که « درست می‌شود ». گفتم نه . من مُصر بودم به پای ایشان بیفتم و اصرار داشتم از ایشان چیزی بگیرم . بعد از اصرار کردن، ایشان فرمودند «درست می‌شود» و یک دستمال از داخل روپوشی که داشتند بیرون آوردند و تکان دادند و فرمودند «تمام شد». یک لحظه بعد یک هلی‌کوپتر اسرائیلی با موشک زده شد و بعد از این، زدن تانک‌ها شروع شد » و زدن تانک‌ها همان نقطه‌ی شکست رژیم در جنگ بود . •••----☆♥️☆----••• 🌸@shohadayei🌸