eitaa logo
شهدای ایران
153.3هزار دنبال‌کننده
58هزار عکس
27.1هزار ویدیو
22 فایل
این کانال متعلق به پایگاه خبری شهدای ایران است www.shohadayeiran.com ارتباط با ادمین eitaa.com/shahid87 فقط تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/656146463C00fe549c86 ارتباط با سردبیر #شهدای_ایران eitaa.com/shohada_admin1 تلفن تماس: 09102095699
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 . ▪️پسرش بیسیم چی لشکر ۲۵ کربلا بود.بدست کومله تو غرب کشور اسیر شد و بر اثر شکنجه بشهادت رسید.وقتی پیکرش به زادگاهش بهشهر مازندران بازگشت ؛ مادر خودش پیکر غرق به خون و سوخته و اربا اربای علی اصغر را غسل داد و کفن کرد...عکسی که میبینید لحظه ی عاشقی مادر با فرزند شهیدش است.براستی که این مادران عظمتی خلق کردند و در پيشگاه حضرت زهرا رو سفید شدند.... . 🦋 روح علی اصغر و ... . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🌹 . 🔸ابراهیم بود ، اما مهدی صداش می‌کردند.متولد ۱۳۳۸ بابل.سال ۱۳۵۸ به عضویت رسمی سپاه درآمد. ▪️مسئول بسیج شهرستان بابل ▪️فرماندهی نبرد در غائله ی گنبد و کردستان▪️جانشین گشت و شناسایی واحد اطلاعات و عمليات▪️مسئول گروه ضربت▪️مسئول اعزام نیرو منطقه ۳ چالوس... . 💢دخترش که بدنیا اومد ؛ بهش گفتن وقتی انقدر بچه ت رو دوس داری ، چطوری میخای جبهه بری ، گفت اول خدا ؛ بعد ولایت فقیه و امر خدا ؛ بچه م رو هم این دو نگه می‌دارند.سرانجام این قهرمان وطن در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۶۲ در منطقه جفیر بشهادت رسید.شادی روحش صلوات🌷 . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🌹 وقتی به نگاهتان زل میزنیم ، حرف که هیچ، هم بند می‌آید... . ▪️ علی نجفیان جویباری : ۴ دی ۱۳۶۵_کربلای ۴_ام الرصاص . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🌹 . 🎙روایت زیبای ذیل از «شهید ابراهیم امیرصادقی» اعزامی از لشکر 25 کربلا، به زبان «نادر قلی زاده» است که خواندن آن خالی از لطف نیست. . ▪️با ابراهیم تصمیم گرفتیم تا یک روز قبل از رفتن به جبهه ی مهران، برای تفریح و هواخوری بیرون برویم؛ چون ابراهیم تازه دایی شده بود، اصرار کرد که به جای رفتن به مناطق تفریحی به منزل خواهرش برویم تا او قبل از رفتنش به جبهه، بتواند خواهرزاده جدیدش را ببیند.مخالفت من فایده نداشت و به اجبار به خانه ی خواهرش رفتیم. . ▪️ابراهیم همین که بچه را دید، فوراً آن را از گهواره بیرون آورد و شروع کرد به بوسیدن. رو به خواهرش کرد و گفت: - «آبجی! اسم این کوچولو را چی گذاشتی؟!» خواهرش گفت:- «!» ابراهیم بلند شد، رفت یک ماژیک قرمز پیدا کرد و برگشت. پشت پیراهن سفید نوزاد با آن ماژیک قرمز نوشت: «یا ! ما را .» همه شروع کردیم به خندیدن. به ابراهیم گفتم:- «ابراهیم! این چه جمله ای بود که نوشتی؟!» ابراهیم با حالت خاصی گفت: «از آنجایی که دوست دارم به کربلای حسین(ع) بروم و آرزو دارم که به دیدارش نائل شوم، برای همین این جمله را پشت پیراهن این طفل پاک که گناهی نکرده ۱نوشتم تا شاید خدا دعایش را زودتر اجابت کند و به آبروی این نوزاد، امام حسین(ع) مرا بطلبد...» . 🔹 ابراهیم امیر صادقی اهل و عضو لشکر ویژه ۲۵ بود که در سال ۱۳۶۵ کربلای ۱ بشهادت رسید.شادی روحش ...🌷🇮🇷 . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🌹رفاقت اینجوریش قشنگه....! هم رو باهم ؛ هم تو ! . 🔸فرمانده هان تخریب لشکر ویژه ۲۵ کربلا : سمت راست : سردار محمدرحیم بردبار_سمت چپ : سردار یاسر زندی .... . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🌹کاش ما نیز به این قافله می پیوستیم کاشکی جامه احرام به خود می بستیم ما که اینگونه سراپا همه حاجت شده ایم عاشقانیم که مشتاق زیارت شده ایم . اللهم ارزقنا حج بیتک الحرام ... 📸 سردار حاج حسین بصیر و سردار حاج جعفر شیرسوار در سال ۱۳۶۳ ... . . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 . بسم الله الرحمن الرحیم... ۵ سال پیش رفته بودم دیدار خدمت حاج خانم حامدی...▪️مادرش میگفت : داشتیم ناهار می‌خوردیم ، فرج یهو گفت : مامان میدونی من پسر فاطمه زهرام.بهش گفتم فرج لوس نشو ؛ ناهارتو بخور...چند وقتی از اون روز گذشت و جنگ شد و پسرم رفت جبهه و شد و وقتی آوردنش سرش قطع شده بود. . ▪️خیلی بی تابی میکردم.۲۰ سال منتظر بودم که فقط یک شب هم شده خوابش و ببینم. تا اینکه یه شب خواب دیدم تو گلزار نزدیک مزارشم.از اون دور مشخص بود که خانمی سر مزارش ایستاده با کلی رزمنده.صدای فرج اومد که برو جلو پیش خانم فاطمه زهرا...سراسیمه رفتم جلو خدمت خانم .بعد از سلام و احوالپرسی ، حضرت زهرا گفت : مادر انقدر بی تابی نکن ؛ پسرت و در راه پسرم دادی مثل سر جدا شد ، اونم پسر منه ؛ ببال به خودت که شدی مادر ، ما انتخاب میکنیم که چه کسی بشه مادر ، همسر ، پدر شهید و ..... . ▪️بعد گفت میخای جایگاه پسرتو ببینی ؟ گفتم آره، قبرش باز شد و رفتم داخل و فضایی رو که دیدم آرامش عجیبی به وجودم تزریق شد.اومدم بیرون از خانم تشکر کردم و گفتم برم ، حین رفتن دیدم صدای پسرم دوباره اومد و گفت : مامان دیدی گفتم من پسر فاطمه زهرام ......( 📝 احمدی اتویی) . 💢 شادی روح شهید فرج الله حامدی دلاور قائم شهری لشکر ویژه ۲۵ کربلا و طول عمر مادر شهید صلوات.... . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🌹 . ▪️چند سال پیش رفته بودیم روستای قراخیل خدمت والدین شهید صادق نوراللهی بسیجی لشکر ویژه ۲۵ کربلا.پدرش میگفت : عید قربان سال ۱۳۶۷ بود.یک روز قبل گوسفندی رو آوردم خونه مون واسه قربونی...پسرم صادق جبهه بود. صبح گوسفند و آوردم که ذبح کنم ، گوسفند از دستم فرار کرد.گرفتمش ، ولی باز دوباره فرار کرد ، برای بار سوم گوسفند و آوردم آماده کردم برای قربونی اما دیدم انگار چاقو نمیخواد سر این گوسفند و ببره ، منصرف شدم و رو به آسمون گفتم خدا چه مصلحتیه.راضیم به رضات ، مثل اینکه تو هم نمیخوای این حیوون ذبح کنم.غروب همون روز برام خبر آوردن صبح همون لحظه که می‌خواستم قربونی کنم ؛ پسرم صادق تو جبهه(عملیات مرصاد) در راه خدا قربونی شد و شهید شد.خدا همون یه قربونی رو ازم قبول کرد. . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🌹 چ ناز نماز می‌خواندید. جزیره که از اول جزیره بود. شما آن را مجنون کردید ... . 📷 #هورالعظیم_ سمجنون ۱۳۶۴ _ خواندن سردار قربانعلی زمانی‌ پور ؛و محسن احمد زاده.( چند ماه بعد هر دو در والفجر ۸ رسیدند) . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🌹 . 🔸عهدنامه و سه ؛ سه ؛ سه ... . 🌷شهید مجتبی سعیدی ( رزمنده نشسته_شهادت :فروردین ۱۳۶۵ فاو 🌷 شهید احمد مختاری ( بالا چپ) شهادت : مرداد ۱۳۶۷ مرصاد 🌷شهید علی سراج ( بالا راست) شهادت : دی ۶۵ شلمچه ... . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🌹 . 🔸یک روز دیدم شهید مهرزادی(1) در ستاد لشکر از فرط خستگی و بی خوابی، خوابش برد.تا آن موقع نمی دانستم که زن و بچه های ایشان در پایگاه شهید بهشتی اهوازند.یکی از برادرها به من گفت:- «ایشان مدتی است زن و بچه هایش را آورده اهواز.» وقتی بیدار شد، پرسیدم: «حاجی! چرا اینجا؟ چرا نمی روی خانه پیش زن و بچه ات؟» گفت:«خجالت می کشم.» گفتم:«از کی؟»جواب داد: «از نگهبان پایگاه که زن و بچه اش این جا نیستند و فرسنگ ها از او فاصله دارند.» ( راوی سردار مرتضی قربانی) . 💢کانال خبری @shohadayeiran57