eitaa logo
شهدای شهر کهریزسنگ
197 دنبال‌کننده
823 عکس
568 ویدیو
5 فایل
این کانال به منظور معرفی و ارج نهادن به مقام و منزلت شهدای شهر کهریزسنگ و خانواده های این عزیزان به طور مستقل و زیر نظر گروه رسانه ای کهریزسنگ تشکیل شده و وابسته به هیچ نهادی نمی باشد.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
28.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🕊 وقتی زمزمه عملیات به گوش می‌ رسید وقتی شبانه نیروها را جابجا می‌کردند ، وقتی کامیون‌ها و وانت‌ ها برای انتقال نیروها به خط می‌شدند. این نوحه و نوا به زبان‌ ها جاری و به قلب ها می‌نشست.... شب‌های دی‌ ماه سال شصت و پنج طنین این نوحه در فضای جنوب حاکم بود. شب‌های قدر کربلای پنج ┅✿💠❀﴾﴿❀💠✿┅ @shohadayekahrizsang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 نوزدهم دی ماه سردار رشید اسلام فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران و همرزمان گرامی باد . ┅✿💠❀﴾﴿❀💠✿┅ @shohadayekahrizsang
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 سالروز عملیات غرور آفرین در منطقه ی عمومی با رمز مبارک یاد و خاطره خصوصا این عملیات ، گرامی باد . شادی روح و ┅✿💠❀﴾﴿❀💠✿┅ @shohadayekahrizsang
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 عملیات کربلای ۵ نام عملیاتی تهاجمی از جانب نیروهای نظامی ایران علیه نیروهای نظامی عراق در جریان جنگ ایران و عراق می‌باشد. این عملیات ششمین عملیات نیروهای مسلح ایران برای فتح بصره محسوب می‌شود. نیروهای ایرانی عملیات را با رمز «یا زهرا (س)» در محور شلمچه - کانال ماهی به صورت گسترده در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۶۵ با فرماندهی سپاه آغاز نمودند. عملیات کربلای ۵ با ۱۵ روز فاصله در پی عملیات کربلای ۴ انجام شد. این عملیات پر هزینه‌ترین و پرتلفات‌ترین عملیات جنگ بود و از آن به عنوان آغازی بر پایان جنگ ایران و عراق یاد می‌کنند. در نتیجه این عملیات نیروهای نظامی ایران اگرچه از دستیابی به هدف اصلی عملیات، یعنی تسخیر شهر بصره، بازماندند با این حال توانستند حدود ۱۵۰ کیلومتر از منطقه اشغالی شلمچه را آزاد و قسمت‌هایی از جنوب عراق در تصرف خود درآورند. در انتهای عملیات خطوط پدافندی ایران در نزدیکی پتروشیمی عراق ایجاد گردد. از این عملیات به عنوان عملیات محاصره بصره نیزنام می برند. ┅✿💠❀﴾﴿❀💠✿┅ @shohadayekahrizsang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
" فیلمی ناب و زیبا از سرداران شهید و حاج_احمد_کاظمی در منطقه عملیاتی والفجر_چهار " روحشان شاد و یادشان گرامی ┅✿💠❀﴾﴿❀💠✿┅ @shohadayekahrizsang
💠 امروز ۱۹دیماه سالگرد شهادت یاردیرین حاج قاسم عزیز شهیدسرفراز سردار سرلشکر پاسدار شهید احمد کاظمی‌ شهید احمد کاظمی در سال ۱۳۳۷ در نجف آباد اصفهان دیده به جهان گشود 🔸وی همچون سایر جوانان، سرگرم تحصیل شد. با پیدایش جرقه‌های انقلاب اسلامی‌دوشادوش ملت به مبارزه علیه رژیم ستم شاهی پرداخت و در بیست و سومین بهار زندگی خود، در اوایل سال ۵۹ به کردستان رفت تا با رزمی‌بی امان، دشمنان داخلی انقلاب را منکوب نماید. 🔸او دوران جوانی خود را با لذت حضور در جبهه‌های نبرد از کردستان گرفته تا جای جای جبهه‌های جنوب در صف مقدم مبارزه با متجاوزان بعثی در سِـمت‌هایی چون: دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان، شش سال فرماندهی لشکر ۸ نجف، یکسال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین(ع)، هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) و قرارگاه رمضان و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه را به عهده داشت 🔸در طی سالها با استفاده از مجال‌هایی از عشق به تحصیل بهره جست و کارشناسی خود را در رشته جغرافیا و کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت دفاعی گذراند و موفق شد دانشجوی دکتری در رشته دفاع ملی گردد. 🔸کفایت و شجاعت آن بزرگوار تا بدانجا بود که مقام معظم رهبری ۳ مدال فتح بر سینه پر عطش شهادت ایشان نصب نمودند. وی در اواسط سال ۸۴ از سوی فرمانده کل سپاه، به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد و توفیق خدمت را در سنگر دیگری یافت. 🔸مجروحیتهای فراوان از ناحیه پا و دست که منجر به قطع انگشت دست وی شده بود گویای ایثار وجانفشانی ایشان بود. 🔸سردار شهید کاظمی یادگار صادق و راستین سرداران شهید باکری، زین‌الدین، همت، بقایی، براستی ذره‌ای از شمیم دلنشین آن سرداران شهید بود و آرزوی شهادت، جزیی از آمال و ادعیه آن یار سفر کرده بود. 🔸این فرمانده قهرمان در آخرین دیدار خود با محبوب خویش فرمانده معظم کل قوا، تقاضای دعا برای شهادت خویش را نمود، زیرا مرغ جانش بیش از این تحمل ماندن بر این کره خاکی را نداشت و سرانجام در۱۹دیماه سال ۱۳۸۴ در پروازی دنیوی به پرواز اخروی شتافت. اوج گرفت و به ملکوت اعلی پیوست. 🍃یادش گرامی ونامش جاودان 🍃دسته گلی از صلوات به نیابت از این شهیدوالامقام هدیه می کنیم به حضرت ولیعصرارواحنا فداه به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله ┅✿💠❀﴾﴿❀💠✿┅ @shohadayekahrizsang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوندا فقط ميخواهم شوم شهيد در راه تو... خدايا مرا بپذير و در جمع قرار بده. خداوندا روزی ميخواهم كه از همه چيز خبری هست الا شهادت، ولی خداوندا تو صاحب همه چيز و همه كس هستی و قادر توانايی ،ای خداوند كريم و رحيم و بخشنده، تو كرمی كن، لطفی بفرما، مرا شهيد راه خودت قرار ده. با تمام وجود درک كردم عشق واقعی تويی و عشق شهادت بهترين راه برای دست يافتن به اين عشق. نميدانم چه بايد كرد، فقط ميدانم زندگی در اين دنيا بسيار سخت ميباشد. واقعاً جايی برای خودم نمييابم. هر موقع آماده میشوم چند كلمه ای بنويسم، آنقدر حرف دارم كه نميدانم كدام را بنويسم.. از درد دنيا،از دوری شهدا، از سختی زندگی دنيايی از درد دست خالی بودن برای فردای آن دنيا.. هزاران هزار حرف ديگر كه دریک كلام،اگر نبود اميد به حضرت حق واقعاً چه بايد میکردیم اگر سخت است،خدا را داريم. اگر در سپاه هستيم خدا را داريم. اگر درد دوری ازشهدای عزيز را داريم، خدا را داريم. ای خدای شهدا،ای خدای (ع)ای خدای فاطمه زهرا(س) بندگی خود را عطا بفرما و در راه خودت شهيدم كن. حاجی میشود برای عاقبت بخیری ما واین دلهای خستگه به گل فرورفته ماهم دعا کنید.
فتح المبین.mp3
5.76M
اینجاست که تنت به تن شهیدا میخوره... ┅✿💠❀﴾﴿❀💠✿┅ @shohadayekahrizsang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدایی که در عملیات 5 به شهادت رسیدن 🖤😔 عشق را بـا خـون خـود کردی تـو معنـا ای شهیـد! خـویـش را بـردی بـه اوج عـرش اعـلا ، ای شهید! زنـدگی تسلیم تـو شد ، مــرگ خــالی از عــدم زنـده تــر از تـو نمی بینـم بـه دنیــــا ای شهیـــــد! در کـلاس عشـق تــو ، استــادهــا بنشستــه اند کـــز تـو آمـوزنــد ســــرمشق الفبـــا، ای شهید! نــور می پــاشی بسان مــاه بــــر قصر امـل عشـق می نوشد ز تـو عــاشقترین ها ای شهید! مـأمـن جــانْ پَـرورت ، ســـــرمنــزل مقصـــودها حـــاصلی از بــاورت ، روح تـجلّا ای شهیـــــــــد! عـــالمی حیـــران بـه شور و عشقبــــازی های تـو گلشنـــی حسرت بـــه دیـدار تـو رعنـا، ای شهید! جــز خــدا واقف نـشد بـــر اوج عـرفـان تــــو کس چــونکه گشتـــه عـاشقت آخـر خـدا را ای شهیـد ┅✿💠❀﴾﴿❀💠✿┅ @shohadayekahrizsang
🍃سلام‌وعرض ادب واحترام ☺️ ضمن‌تشکروسپاس‌ازحضورهمه‌ همراهان محترم که‌ازاولین‌روزافتتاح‌کانال تابه‌امروز درمهمانی‌لاله‌هاهمراه همیشگی ماشدند. خیرمقدم عرض میکنیم به همه عزیزانی که اخیراًدعوت ماراازسوی شهداپذیرفتند وبه محفل شهدایی‌ما پیوستند. ﴿حضورتک‌تک‌شماعزیزان باعث دلگرمی ماست﴾😌 ان شاءالله از امشب درکانال رمان خواهیم داشت امیدوارم که همراه ما ازاین رمان لذت ببرید البته شایدبعضیهاقبلا این رمان رو خوندن ولی فکرکنم دوست داشته باشن که یه باردیگه توفضای این رمان قدم بگذارند حالا ببینم کسی میتونه حدس بزنه اسم رمان رو؟؟😊😉 🌷🕊
کتاب «دختر شینا» یکی از آثار سوره مهر با موضوع خاطرات زنان است که با قلمی روان به روایت زندگی قدم خیر محمدی کنعان همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی می‌پردازد. درباره زندگی این شهید فعالیت‌های فرهنگی مختلفی صورت گرفته بود. با توجه به آثار به عمل آمده متوجه شدم، قدم خیر در سن 22 سالگی، همسرش به شهادت رسیده و با وجود 5 فرزند، ازدواج نکرده است و به تنهایی فرزندانش را بزرگ کرد. این بانوی نویسنده اضافه کرد: این موضوع برای من بسیار تامل برانگیز بود، زنی که در روستا زندگی می کرد به فضای شهر آمده و به تنهایی در اوج جوانی، تمام هم و غمش بزرگ کردن فرزندانش شده بود. بنابراین تصمیم گرفتم درباره فراز و نشیب های زندگی این زن با او مصاحبه کنم. 👇👇
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ 🌷🍃 ✫⇠ 🔵 پدرم مریض بود. می گفتند به بیماری خیلی سختی مبتلا شده است. من که به دنیا آمدم، حالش خوبِ خوب شد. همه ی فامیل و دوست و آشنا تولد من را باعث سلامتی و بهبودی پدر می دانستند. عمویم به وجد آمده بود و می گفت: «چه بچه ی خوش قدمی! اصلاً اسمش را بگذارید، قدم خیر.» آخرین بچه پدر و مادرم بودم. قبل از من، دو دختر و چهار پسر به دنیا آمده بودند، که همه یا خیلی بزرگ تر از من بودند و یا ازدواج کرده، سر خانه و زندگی خودشان رفته بودند. به همین خاطر، من شدم عزیزکرده پدر و مادرم؛ مخصوصاً پدرم. ما در یکی از روستاهای رزن زندگی می کردیم. زندگی کردن در روستای خوش آب و هوا و زیبای "قایش" برایم لذت بخش بود. دور تا دور خانه های روستایی را زمین های کشاورزی بزرگی احاطه کرده بود؛ زمین های گندم و جو، و تاکستان های انگور. از صبح تا عصر با دخترهای قدّ و نیم قدِ همسایه توی کوچه های باریک و خاکی روستا می دویدیم. بی هیچ غصه ای می خندیدیم و بازی می کردیم. عصرها، دمِ غروب با عروسک هایی که خودمان با پارچه و کاموا درست کرده بودیم، می رفتیم روی پشت بام خانه ما. تمام عروسک ها و اسباب بازی هایم را توی دامنم می ریختم، از پله های بلند نردبان بالا می رفتیم و تا شب می نشستیم روی پشت بام و خاله بازی می کردیم. نویسنده: 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
🌷🍃 🔵 بچه ها دلشان برای اسباب بازی های من غنج می رفت؛ اسباب بازی هایی که پدرم از شهر برایم می خرید. می گذاشتم بچه ها هر چقدر دوست دارند با آن ها بازی کنند. شب، وقتی ستاره ها همه ی آسمان را پر می کردند، بچه ها یکی یکی از روی پشت بام ها می دویدند و به خانه هایشان می رفتند؛ اما من می نشستم و با اسباب بازی ها و عروسک هایم بازی می کردم. گاهی که خسته می شدم، دراز می کشیدم و به ستاره های نقره ای که از توی آسمان تاریک به من چشمک می زدند، نگاه می کردم. وقتی همه جا کاملاً تاریک می شد و هوا رو به خنکی می رفت، مادرم می آمد دنبالم. بغلم می کرد. ناز و نوازشم می کرد و از پشت بام مرا می آورد پایین. شامم را می داد. رختخوابم را می انداخت. دستش را زیر سرم می گذاشت، برایم لالایی می خواند. آن قدر موهایم را نوازش می کرد، تا خوابم می برد. بعد خودش بلند می شد و می رفت سراغ کارهایش. خمیرها را چونه می گرفت. آن ها را توی سینی می چید تا صبح با آن ها برای صبحانه نان بپزد. صبح زود با بوی هیزم سوخته و نان تازه از خواب بیدار می شدم. نسیم روی صورتم می نشست. می دویدم و صورتم را با آب خنکی که صبح زود مادر از چاه بیرون کشیده بود، می شستم و بعد می رفتم روی پای پدر می نشستم. همیشه موقع صبحانه جایم روی پای پدرم بود. او با مهربانی برایم لقمه می گرفت و توی دهانم می گذاشت و موهایم را می بوسید. 💟 :ادامه_دارد... نویسنده: 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلم "بهشتـی" را میخواهد که ساکنانش "شهـدا" هستند گوشه ای کنارشان بنشینم و برای خود " فاتحه ای " بخوانم 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 امروز به نیت شهید نام پدر :محمد عملیات :خط پدافندی ┅✿💠❀﴾﴿❀💠✿┅ @shohadayekahrizsang
امروز مهمون این شهیدمون هستیم قبل از شروع استغفار کنیم ابراز پشیمانی بعدش حمد وشکر خداوند بعدش بانیت ظهور و زمینه سازی حاجت مدنظرتون رو انشالله در ذهن داشته باشیم وبخوانیم به امید گشایش رحمت الهی بارش باران دعا کنیم راستی یادمون نره که دعا برای دیگران، دعای خودمون رو زودتر به اجابت نزدیک میکنه ┅✿💠❀﴾﴿❀💠✿┅ @shohadayekahrizsang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا