eitaa logo
کانال‌ شهدای‌ خمین
1.9هزار دنبال‌کننده
930 عکس
441 ویدیو
1 فایل
"تا ابد مدیون شهداییم" 📝 خاطرات و وصیت‌نامه‌ شهدای خمین 📢 اطلاع‌رسانی یادواره‌های شهدای شهر و‌ روستا 🎬 کلیپ و استوری از شهدای‌ خمین ممنونیم به جهت نشر‌سیره‌شهدا کانال را به بقیه هم معرفی کنید ؛ کپی مطالب ایرادی نداره ؛ @ya_zeynab_madad✍️
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀دومین شهید انقلاب در خمین 🔸می‌رفت سرکار کار می‌کرد و با دست‌مزدش رساله و اعلامیه امام چاپ می‌کرد و بین مردم پخش می‌کرد، ساواک فهمید. شبانه ریختن داخل منزلشان و تعدادی اعلامیه از لا‌به‌لای کتابهای حسن پیدا کردند و حسن را با خودشان بردند. تا شش ماه کسی از او خبر نداشت تا آخرش به پدرش گفتند در زندان قصر است. بعد از یکی دوبار ملاقات دیگر نگذاشتند خانواده حسن را ببیند تا اینکه یک روز گفتند بیایید جنازه‌اش را تحویل بگیرید. اجازه ندادن کسی در مراسم تدفین شرکت کند، به پدرش گفتن فقط خودت باید بدن پسرت را تدفین کنی. در غیر اینصورت جنازه را می‌بریم آتش می‌زنیم و به خانواده نمی‌دهیم. پدر حسن قبول کرد. پدر‌ شهید دست تنها مانده بود بالای سر حسن، راه به جایی نداشت، چندتا مامور ایستاده بودن بالاسرش و نمی گذاشتند کسی جلو برود. هم گریه می‌کرد و هم تک نفری بدن پسرش را به سختی گذاشت داخل قبر و با دست خودش خاک ریخت روی پسر ۲۴ ساله‌اش. از داخل قبر که آمد بیرون دیگر آن پدر سابق نشد، رمق به زانوهایش نمانده بود، زیر بغلش را گرفتیم تا خانه بردیمش. به نقل از: رزمنده و دوست شهید آقای عباس حامدی 🗓شهادت: ۱۲ شهریور ۱۳۵۴ علت شهادت: شکنجه‌های ساواک در زندان قصر تهران 🇮🇷کانال جامع خاطرات شهدا و رزمندگان شهر خمین _ عضو شوید 🔻 @shohadayekhomein
🥀دومین شهید انقلاب در خمین با دست‌مزد وحقوق کارگری‌اش رساله و اعلامیه امام را چاپ می‌کرد و بین مردم پخش می‌کرد. ساواک فهمید. شبانه ریختن داخل منزلشان و تعدادی اعلامیه از لا‌به‌لای کتابهای او پیدا کردند و حسن را با خودشان بردند. تا شش ماه کسی از او خبر نداشت تا آخرش به پدرش گفتند در زندان قصر است. بعد از یکی دوبار ملاقات دیگر نگذاشتند خانواده‌اش او را ببیند. تا اینکه یک روز گفتند بیایید جنازه‌اش را تحویل بگیرید. اجازه ندادن کسی در مراسم تدفین شرکت کند، به پدرش گفتن فقط خودت باید بدن پسرت را تدفین کنی. در غیر اینصورت جنازه را می‌بریم آتش می‌زنیم و به خانواده نمی‌دهیم. پدر‌ شهید دست تنها مانده بود بالای سر حسن، راه به جایی نداشت، چندتا مامور ایستاده بودن بالاسرش و نمی گذاشتند کسی جلو برود. هم گریه می‌کرد و هم تک نفری بدن پسرش را به سختی گذاشت داخل قبر و با دست خودش خاک ریخت روی پسر ۲۴ ساله‌اش... از داخل قبر که آمد بیرون دیگر آن پدر سابق نشد، رمق به زانوهایش نمانده بود، زیر بغلش را گرفتیم تا خانه بردیمش. 💫به نقل از: رزمنده و دوست شهید آقای عباس حامدی 🗓شهادت: ۱۲ شهریور ۱۳۵۴ علت شهادت: شکنجه‌های ساواک در زندان قصر تهران 🌹کانال خاطرات شهدای خمین @shohadayekhomein