eitaa logo
هیئت شهدای زنجان
478 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
4.6هزار ویدیو
27 فایل
کانال اطلاع رسانی هیئت شهدای زنجان برنامه هفتگی سه شنبه ها ساعت ۲۱
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 📖 خاطره ای کوتاه و شنیدنی از بسیجی غواص 🖌...۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ بود . خورشيد آرام آرام در بستر سنگی مغرب می خزيد تا خود را در پشت كوه های بلند باختر پنهان كند . گويا خبر از حادثه ای داشت كه در حال وقوع بود و برای همین هم سر در گريبان خجلت فرو می برد تا پرواز سينه سرخان مهاجر را به نظاره ننشينند . غواصان خط شکن گردان حضرت ولیعصر ( عج ) ، پس از صرف شام ، لباس های غواصی خود را پوشيده و همه با تجهيزات كامل آماده حركت شدند . اما هنوز فرمان حركت برای عمليات صادر نشده بود . مثل شب های عمليات ، بازار دعای توسل دوباره رونق گرفت . بچه ها مثل هميشه دست به دامن ائمه اطهار ( ع) شدند . اگر كسی آنها را نمی شناخت گمان می كرد كه از ترس مرگ و جنگ اين چنين گريه می كنند . وقتی كه دعای توسل تمام شد ، بچه ها از بسیجی غواص و بسیجی غواص علی سودی خواستند تا شعر کودکانه ( هادی هدی ، كجاييد) را با هم بخوانند . چقدر زيبا بود . آن دو به شكل قشنگی شعر را با هم می خواندند. گاهی هم بسیجی غواص شهيد رضا چمنی با آن ها همكاری می كرد و بچه ها بيت آخر را با هم دم می گرفتند . عجب منظره دل انگيزی بود . آن شب بچه ها كلی خنديدند . انگار نه انگار كه در ميدان جنگ و جبهه اند ، گويا در مجلس جشن و عروسی هستند . خدايا ! اين شور و شوق در حساس ترين لحظات زندگی ، چگونه در فهم دنيا می گنجد ؟ اصحاب دنيا اين حالت را چگونه تفسير می كنند ؟ چه جمع با صفايی بود ؟ وقتی كه آغاز شد ، بسياری از آن بچه ها از جمله بسیجی دلاور و بسیجی دلاور ، در همان شب اول در آسمان ، ستاره بی غروب گشتند و گوهر پربهای پيكرشان در صدف شهادت جای گرفت. 🌸 نامشان جاوید و یادشان گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
هدایت شده از دل باخته
💢 ✍ خاطره ای شنیدنی از غواصان خط شکن در شب حمله 🖌... ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ بود . خورشيد آرام آرام در بستر سنگی مغرب می خزيد تا خود را در پشت كوه های بلند باختر پنهان كند . گويا خبر از حادثه ای داشت كه در حال وقوع بود و برای همین هم سر در گريبان خجلت فرو می برد تا پرواز سينه سرخان مهاجر را به نظاره ننشيند . غواصان خط شکن گردان حضرت ولی عصر ( عج ) که اکثریت از رزمندگان دلاور بودند . پس از صرف شام ، لباس های غواصی خود را پوشيده و همه با تجهيزات كامل آماده حركت شدند . اما هنوز فرمان حركت برای آغاز عمليات صادر نشده بود . مثل شب های عمليات ، بازار دعای توسل دوباره رونق گرفت . بچه ها مثل هميشه دست به دامن ائمه اطهار ( ع) شدند . اگر كسی آنها را نمی شناخت گمان می كرد كه از ترس مرگ و جنگ اين چنين زاری و گريه می كنند . وقتی كه دعای توسل تمام شد ، بچه ها از بسیجی غواص و خواستند تا جهت تفریح و سرگرمی شعر کودکانه ( هادی هدی ، كجاييد ) « آهنگ برنامه عروسکی که دهه ۶۰ از تلویزیون پخش می شد » را با هم بخوانند . چقدر زيبا بود . آن دو به شكل قشنگی شعر را با هم می خواندند. گاهی هم بسیجی غواص با آن ها همكاری می كرد و بچه ها بيت آخر را با هم دم می گرفتند . ... عروسکا ، عروسکا کجائید ؟ کجائید ؟ مادربزرگ ، هادی ، هدی بیائید ، بیائید عروسکای خوبیم از نخ و میخ و چوبیم پدر کجاست؟ من اینجام مادر کجاست؟ من اینجام عروسکای نازیم قصه رو ما می سازیم سلام ، سلام راستی خودمم آق بابام عروسکای قصه ایم نون و پنیر و پسته ایم عجب منظره دل انگيزی بود . آن شب بچه ها كلی خنديدند . انگار نه انگار كه عازم جنگ و ميدان نبرد و جبهه اند ، گويا در مجلس جشن و عروسی هستند . خدايا ! اين شور و شوق در حساس ترين لحظات زندگی ، چگونه در فهم دنيا می گنجد ؟ اصحاب دنيا اين حالت را چگونه تفسير می كنند ؟ چه جمع با صفايی بود ؟ وقتی كه آغاز شد ، بسياری از آن بچه ها از جمله بسیجیان دلاور و ، در همان شب اول در آسمان ، ستاره بی غروب گشتند و گوهر پربهای پيكرشان در صدف شهادت جای گرفت. 🌸 نامشان جاوید و یادشان گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
هدایت شده از دل باخته
💢 ✍ خاطره ای زیبا و شنیدنی از غواصان خط شکن در شب آغازین عملیات : 🖌... منطقه عملياتی ، يكی از خطرناكترين و پر مانع ترين مناطق عملياتی دوران جنگ هشت ساله بود که استحکامات نفوذ ناپذیرش توسط مستشاران چند کشور خارجی برای حفاظت از شهر بصره عراق طراحی و اجرا شده بود . دشمن به شكل گسترده از موانعی مثل رديف های متعدد سيم خاردار ، مین های آبی و منور ، تله های انفجاری ، موانع خورشيدی ، خاکریزهای نون و ب شکل و کانال های متعدد و.... در داخل درياچه های مصنوعی موسوم به استفاده كرده بود و به اعتراف اکثر كارشناسان نظامی خارجی ، خط دفاعی از نفوذ ناپذيرترين خطوط دفاعی به شمار می رفت . ولی با همه اين مسايل ، رزمندگان اسلام به كمك امدادهای خداوندی و با نثار جان و هستی خود ، اين موانع را پشت سر گذاشته و خط دشمن را شكستند. گردان حضرت ولیعصر (عج) که اکثریت از رزمندگان دلاور و بی باک بودند قرار بود در اين عمليات بعنوان نيروهای پیشرو غواص و خط شكن عمل نموده و با حمله ای غافلگیرانه خطوط اول دشمن را تصرف کنند . در شب عمليات كه بچه ها وارد آب شدند ، بنا بود پس از رسيدن به موانع ، توقف كنند تا نيروهای تخريب با بريدن سيم خاردارها و خنثی كردن مین ها و تله های انفجاری مسیر را برای پيش روی غواصان باز كنند . وقتی كه پس از طی مسافتی در داخل آبگرفتگی به موانع دشمن رسيديم ، بچه ها توقف كردند و تخريب چی ها در سکوت کامل مشغول باز کردن معبر شدند . لحظات بسيار حساس و سرنوشت سازی بود . هر لحظه امکان داشت که نیروهای دشمن متوجه حضور غواصان در چندمتری خود شده و مکان استقرار بچه ها را زير آتش خود بگيرند . در اين اوضاع خطرناک و دلهره آور که همه نگران ادامه کار بودند و از ترس خبردار شدن عراقی ها در سکوت مطلق فقط نظاره‌گر فعالیت برادران تخریبچی بودند ، غواصان دلاور و باصفا و و یکسره باهم شوخی کرده و می خندیدند . که بصورت باور نکردنی شلوغ و دوست داشتنی بود . همش شكلك های عجیب و غریب در می آورد و همه بچه‌های غواص را وادار به خنده می کرد . انگار نه انگار كه در ميدان جنگ و در چندمتری دشمن بودند و هر لحظه احتمال شهادت شأن می رفت ! اين يعنی به بازی گرفتن و مسخره كردن حيثيت مرگ كه تنها در پرتو ايمان راسخ به خداوند و ارزشهای الهی قابل توجيه و تفسير است و لا غير . هنوز معبر كاملاً باز نشده بود كه یکدفعه نیروهای دشمن متوجه حضور غواصان در پشت موانع خود شده و از زمین و آسمان چنان آتش سنگینی را بر سرمان ريختند که منطقه به جهنمی آتشین تبدیل شد. غواصان دلاور نقدی و آوندی و چمنی جایی مستقر بودند که كاملاً زير آتش تيربارها و سلاح های آتش پران دشمن قرار داشت ، ولی با این وجود باز هم از شوخی و خنده دست بردار نبودند و همش می‌گفتند و می خندیدند و جلو می رفتند و سرانجام هم هر سه نفرشان در همان شب بر اثر شدت آتش دشمن در داخل آب به شهادت رسيدند و گل خنده های سبز جاودانگی و ابديت بر روی گلبرگ سرخ لبانشان نقش بست . 🌸 روحشان شاد و یادشان گرامی 🇮🇷 شیرمردان زنجانی ، بسیجیان غواص از غواصان خط شکن گردان حضرت ولیعصر (عج) لشگر ۳۱ عاشورا در عملیات های ، از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز در جبهه های حق علیه باطل بودند که دی‌ماه ۱۳۶۵ درعملیات عاشورایی ، در منطقه عملیاتی به آرزوی دیرین خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کردند .  🌸 نامشان جاوید و یادشان گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
هدایت شده از دل باخته
💢 ✍ خاطره ای زیبا و شنیدنی از غواصان خط شکن در شب آغازین عملیات : 🖌... منطقه عملياتی ، يكی از خطرناكترين و پر مانع ترين مناطق عملياتی دوران جنگ هشت ساله بود که استحکامات نفوذ ناپذیرش توسط مستشاران چند کشور خارجی برای حفاظت از شهر بصره عراق طراحی و اجرا شده بود . دشمن به شكل گسترده از موانعی مثل رديف های متعدد سيم خاردار ، مین های آبی و منور ، تله های انفجاری ، موانع خورشيدی ، خاکریزهای نون و ب شکل و کانال های متعدد و.... در داخل درياچه های مصنوعی موسوم به استفاده كرده بود و به اعتراف اکثر كارشناسان نظامی خارجی ، خط دفاعی از نفوذ ناپذيرترين خطوط دفاعی به شمار می رفت . ولی با همه اين مسايل ، رزمندگان اسلام به كمك امدادهای خداوندی و با نثار جان و هستی خود ، اين موانع را پشت سر گذاشته و خط دشمن را شكستند. گردان حضرت ولیعصر (عج) که اکثریت از رزمندگان دلاور و بی باک بودند قرار بود در اين عمليات بعنوان نيروهای پیشرو غواص و خط شكن عمل نموده و با حمله ای غافلگیرانه خطوط اول دشمن را تصرف کنند . در شب عمليات كه بچه ها وارد آب شدند ، بنا بود پس از رسيدن به موانع ، توقف كنند تا نيروهای تخريب با بريدن سيم خاردارها و خنثی كردن مین ها و تله های انفجاری مسیر را برای پيش روی غواصان باز كنند . وقتی كه پس از طی مسافتی در داخل آبگرفتگی به موانع دشمن رسيديم ، بچه ها توقف كردند و تخريب چی ها در سکوت کامل مشغول باز کردن معبر شدند . لحظات بسيار حساس و سرنوشت سازی بود . هر لحظه امکان داشت که نیروهای دشمن متوجه حضور غواصان در چندمتری خود شده و مکان استقرار بچه ها را زير آتش خود بگيرند . در اين اوضاع خطرناک و دلهره آور که همه نگران ادامه کار بودند و از ترس خبردار شدن عراقی ها در سکوت مطلق فقط نظاره‌گر فعالیت برادران تخریبچی بودند ، غواصان دلاور و باصفا و و یکسره باهم شوخی کرده و می خندیدند . که بصورت باور نکردنی شلوغ و دوست داشتنی بود . همش شكلك های عجیب و غریب در می آورد و همه بچه‌های غواص را وادار به خنده می کرد . انگار نه انگار كه در ميدان جنگ و در چندمتری دشمن بودند و هر لحظه احتمال شهادت شأن می رفت ! اين يعنی به بازی گرفتن و مسخره كردن حيثيت مرگ كه تنها در پرتو ايمان راسخ به خداوند و ارزشهای الهی قابل توجيه و تفسير است و لا غير . هنوز معبر كاملاً باز نشده بود كه یکدفعه نیروهای دشمن متوجه حضور غواصان در پشت موانع خود شده و از زمین و آسمان چنان آتش سنگینی را بر سرمان ريختند که منطقه به جهنمی آتشین تبدیل شد. غواصان دلاور نقدی و آوندی و چمنی جایی مستقر بودند که كاملاً زير آتش تيربارها و سلاح های آتش پران دشمن قرار داشت ، ولی با این وجود باز هم از شوخی و خنده دست بردار نبودند و همش می‌گفتند و می خندیدند و جلو می رفتند و سرانجام هم هر سه نفرشان در همان شب بر اثر شدت آتش دشمن در داخل آب به شهادت رسيدند و گل خنده های سبز جاودانگی و ابديت بر روی گلبرگ سرخ لبانشان نقش بست . 🌸 روحشان شاد و یادشان گرامی 🇮🇷 شیرمردان زنجانی ، بسیجیان غواص از غواصان خط شکن گردان حضرت ولیعصر (عج) لشگر ۳۱ عاشورا در عملیات های ، از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز در جبهه های حق علیه باطل بودند که دی‌ماه ۱۳۶۵ درعملیات عاشورایی ، در منطقه عملیاتی به آرزوی دیرین خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کردند .  🌸 نامشان جاوید و یادشان گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab