فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗دختر که باشی میدانی:
محکم ترین پناهگاه دنیا
آغوش گرمِ پدر است...💔
#ببینید
شهید جاویدالاثر سیدمصطفی صادقی🌷
🔰وصیت شهید به همسرش:
دخترانم را زینبی تربیت کن.✅✅
#روز_دختر🌸
#دختر_شهید❣
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 🤲🌺
🌹چکار کنیم که با عالم غیب ارتباط برقرار کنیم و امامان معصوم و شهدا را بتوانیم ببینیم؟
⏪بخشی عجیب از وصیت نامه یک شهید:
«همیشه با وضو باشید ، قرآن بخوانید . حجاب ها را از قلب خود بردارید تا با عالم غیب ارتباط داشته باشید و اسرار غیبی را بدانید و ببینید ، نگاه های خود را کنترل کنید تا بتوانید حسین و ائمه شهداء را ببینید و زیارت کنید . بینی خود را از بوهای حرام نگه دارید تا بوی حسین ( ع ) و عشق را بشنوید و با زبان خود غیبت نکنید و تهمت نزنید تا بتوانید با مولایتان صحبت کنید»
📙برگرفته از کتاب بی خیال. خاطرات شهید علی حیدری. اثر گروه شهید هادی
✍ و اما نکته : گاهی شهدا آنچه را خودشان تجربه کرده اند و دیده اند برای دیگران توصیه میکنند..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎈روزتون مبارک دختران شهید
🎈 روزتون مبارک ای نازدانه های شهدا،😭
وقتی تماس میگرفت، بعد از دوسه کلمه احوالپرسی، معمولا اولین حرفش دخترش بود. با آب و تاب تعریف میکرد که کوثر چقدر بزرگ شده و چه کارهای جدیدی انجام میدهد.
به دوستان خودش هم که زنگ میزد، اگر دختر داشتند، با آنها درباره اینکه «دختر من بهتر است یا دختر تو» بحث میکرد. عشق «محمودرضا» به دخترش، مثل عشق همهی پدرها به دخترشان بود، اما محمودرضا پُز دخترش را زیاد میداد.
یکبار در شهرک شهید محلاتی قرار گذاشته بودیم. آمد دنبالم و راه افتادیم سمت اسلامشهر. توی راه گفت: کوثر را برده آتلیه و ازش عکس گرفته. مرتب درباره ماجرای آن روز و عکاسی رفتنشان گفت. وقتی رسیدیم اسلامشهر، جلوی یکی از دستگاههای خودپرداز نگه داشت. پیاده شد. رفت پول گرفت و آمد، تا نشست توی ماشین گفت: «اصلا بگذار عکسها را نشانت بدهم» ماشین را خاموش کرد. لپتاپش را از کیفش بیرون آورد و عکسهای کوثر را یکییکی نشانم داد.
درباره بعضی هایشان خیلی توضیح داد و با دیدن بعضی هایشان هم میزد زیر خنده. شبی که برای استقبال از پیکر محمودرضا رفتیم اسلامشهر، در منزل پدرخانمش جلسهای بود، چند نفر از مسئولان یگانی که محمودرضا در آن مشغول خدمت بود هم آنجا حاضر بودند. یکی از همان برادران به من گفت: «محمودرضا رفتنش این دفعه، با دفعات قبل فرق داشت.
وقتی داشت میرفت، پیش من هم آمد و گفت: فلانی این دفعه از کوثر دل بریدهام و میروم. دیگر مثل همیشه شوخی و بگوبخند نمیکرد و حالش متفاوت بود.
راوی: احمدرضا بیضائی (برادر شهید)
🌷شهید مدافع حرم محمود رضا بیضایی
┈┈•≜⊱⌾༄❥⟿🌹🍃●⊰≛┈┈
⏰ با سلام به یاری خداوند وشهدا از امشب اگر عمری بود رمان داریم
👇👇👇
#به_وقت_رمان📖
#رمان
🔥دهه شصت...نسل سوخته👨🏿
✍نوشته ی شهید مدافع حرم، سید طاها ایمانی🌷
➫⇣ʝσɨŋ
➤ @shohadazendeaand✪
╠═══ 🦋✨🌿 ═══╣
⃟🤍⚘⃝🕊˼ ᭄ꪆ.•
🔥#دهه_شصت...نسل سوخته👨🏿
#قسمت اول
🌷نوشته ی شهید مدافع حرم، سید طاها ایمانی
✍هیچ وقت نتونستم درک کنم چرا به ما میگن نسل سوخته...
ما نسلی بودیم که هر چند کوچیک، اما تو هوایی نفس کشیدیم که شهدا هنوز توش نفس می کشیدن...ما نسل جنگ بودیم ...
آتش جنگ شاید شهرها رو سوزوند ... دل خانواده ها رو سوزوند ... جان عزیزان مون رو سوزوند ... اما انسان هایی توش نفس کشیدن که وجودشون بیش از تمام آسمان و زمین ارزش داشت ... بی ریا ... مخلص ... با اخلاق ... متواضع ... جسور ... شجاع ... پاک ... انسان هایی که برای توصیف عظمت وجودشون ... تمام لغات زیبا و عمیق این زبان ... کوچیکه و کم میاره ...
و من یک دهه شصتی هستم ... یکی که توی اون هوا به دنیا اومد. توی کوچه هایی که هنوز شهدا توش راه می رفتن و نفس می کشیدن ... کسی که زندگیش پای یه تصویر ساده شهید رقم خورد ...
من از نسل سوخته ام ... اما سوختن من ... از آتش جنگ نبود ...
داشتم از پله ها می اومدم بالا که چشمم بهش افتاد ... غرق خون ... با چهره ای آرام ... زیرش نوشته بودن ... "بعد از شهدا چه کردیم؟ ... شهدا شرمنده ایم" ...
چه مدت پای اون تصویر ایستادم و بهش نگاه کردم؟ ...
نمی دونم ...
اما زمان برای من ایستاد ... محو تصویر شهیدی شدم که حتی اسمش رو هم نمی دونستم ...
مادرم فرزند شهیده. همیشه می گفت. روزهای بارداری من از خدا یه بچه می خواسته مثل شهدا. دست روی سرم می کشید و اینها رو کنار گوشم می گفت ...
اون روزها کی می دونست ... نفس مادر، چقدر روی جنین تاثیرگذاره ... حسش ... فکرش ... آرزوهاش ... و جنین همه رو احساس می کنه ...
ایستاده بودم و به اون تصویر نگاه می کردم ... مثل شهدا ...
اون روز ... فقط 9 سالم بود ...
.
✅ادامه دارد....
#کپی_با_نام_نویسنده🌷
⚘⃝🕊˼ ᭄ꪆ.@shohadazendeaand🇮🇷
⚘شهــدا زنـده اند⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دعای_سلامتی_امام_زمان_عج🌼
بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم🌱
۞اَللّهُمَّ۞
۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞
۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞
۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞
۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞
۞وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً۞
۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞
۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞
۞طَویلا۞
════✧🌸✧════
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🤲🏻🕊
🍃یازهراسلام الله علیها 🍃یا شهیده 🥀
✋️زیارتنامه ی #شهدا🥀🌷
#رفیق شهیدم⚘️
#شهید_مهدی_صابری🌷🕊
🍃🌷🕊
🍃اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم.🌱🌷🌱🥀🌱🌷
#🌱الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ بِحق زینب کبری سلام الله علیها ❣️
🌺اللہمـ.صلےعلےمحمد وآل.محمدوعجل.فرجہمـ وحشُرنامَعَهُم ولعَن اعدائَهُم 🌺
هر گونه کپی وانتشار حتی با حذف لینک حلال میباشد
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها
🍃یاعلی علیه السلام🍃 یاشهید 🌷
🍃یازهرا سلام الله علیها 🍃یا شهیده 🥀
💎منتظران ویاران واقعی بقیة الله عج اینگونه اند ✔️
#وصیت_نامه_شهید🌱
#خاطرات_شهدا🌱
#سیره_شهدا 🌱
#شهید_میثم_نجفی🌷🕊
خیلے شلوغ بود و همیشه در منزل شعر و آواز🎵 میخواند. یادم هست یڪبار ڪه میخواستم نماز بخوانم، گفتم:« چقدر سر و صدا میڪنے! ڪمے آرام باش» چون شلوغ میڪرد و تمرڪز نداشتم.
با خنده گفت: « زهره! روزے بیاید آنقدر خانه ساڪت باشد ڪه بگویے اے ڪاش سروصداهاے میثم بود»." 💔
#بهروایتهمسرشهید..
#شهیدمیثمنجفی..
🌷#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وعَجِّل فَرَجَهُم🕊
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃یاعلی علیه السلام🍃 یاشهید 🌷
#سلام_امام_زمانم ✋
#یا_صاحب_الزمان_عج 💚
صدها گله پيش يار بردن عشق است
با عشق تو چوب طعنه خوردن عشق است
ای قلب تپنده جهان، مولا جان
يکبار تو را دیدن و مردن عشق است
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
"بحق فاطمه(س) "
خواب دیدم بیرون خانه همهمه و شلوغ است ، درب خانه هم زده می شد!!
در را باز کردم ، دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد.
نوزادی در آغوش داشت، رو به من گفت:
این بچه را قبول می کنی؟
گفتم: نه، من خودم فرزند زیاد دارم!!
آن آقای نورانی فرمود:
حتی اگر علی اصغر امام حسین (ع) باشد!
بعد هم نوزاد را در آغوشم گذاشت و رو چرخاند و رفت...
گفتم: آقا شما کی هستید؟
گفت: ✨علی ابن الحسین امام سجاد (ع)!
هراسان از خواب پریدم ،
صبح رفتم خدمت شهید آیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم.
آقا فرمودند: شما صاحب پسری می شوی که بین شانه هایش نشانه است ، آن را نگه دار!
آخرین پسرم ، روز میلاد امام سجاد(ع) به دنیا آمد و نام او را ✨علی اصغر گذاشتند در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود!!!
علی اصغر، در عملیات محرم سال ۶۱ ، در روز شهادت امام سجاد(ع) ، در تیپ امام سجاد (ع) شهید شد!
🌷شهید علی_اصغر_اتحادی
#شهدا #امام_زمان(عج)
🍃یازهراسلام الله علیها 🍃یا شهیده 🥀
✋️زیارتنامه ی #شهدا🥀🌷
#رفیق شهیدم⚘️
#شهید_محمود_مراد_اسکندری🌷🕊
🍃🌷🕊
🍃اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم.🌱🌷🌱🥀🌱🌷
#🌱الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ بِحق زینب کبری سلام الله علیها ❣️
🌺اللہمـ.صلےعلےمحمد وآل.محمدوعجل.فرجہمـ وحشُرنامَعَهُم ولعَن اعدائَهُم 🌺
هر گونه کپی وانتشار حتی با حذف لینک حلال میباشد
🍃یاعلی علیه السلام 🍃یاشهید🌷
🌷شهید! سنگر چشمان بی قرار توام
شکسته شمع شب جمعه مزار توام
چگونه قصه چنین شد، چرا نفهمیدم؟
چگونه اسیر زمین شد چرا نفهمیدم؟!
به نام خدا ، صبحتون زیبا ، یاد کنیم از شهدا🌹
🌷عکس از آلبوم امیر سرلشگر شهید سیدمحمد قاسمی #سالگردشهادت " نفر سوم از راست " از شهدای عملیات علی ابن ابیطالب (ع) و از شهدای محله علمدار بابل که در تاریخ 1360/3/1 در منطقه عملیاتی سوسنگرد به فیض شهادت نائل شدند.
روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد❤️
دوشنبه اول خرداد 1402 .
#شهدای عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات🌷
🍃یازهرا سلام الله علیها 🍃یا شهیده 🥀
💎اوایل سال 65 بود. مراسم چهلم لطف علی زارع را در گلزار شهدای شیراز گرفته بودند. در بین جمعیت چشمم به سید محمد افتاد که گوشه ای مغموم ایستاده بود. به سمتش رفتم. متوجه من که شد،
سید محمد دست من را گرفت و آرام، قدم زنان از جمعیت فاصله گرفتیم. با هم به سمت ردیفی از قبر های تازه حفر شده در گلزار شهدا رفتیم. قبر ها خاکبرداری شده و با تابوک های سیمانی دیواره آنها چیده شده بود تا اگر شهیدی را از جبهه آوردند، قبر آماده باشد. روی لبه یکی از قبرها، روی تابوک های سیمانی نشستیم. سید محمد به قبر خالی خیره شده بود. گفت: محمد چیزی به تو می گم، اما تا شهید نشدم به کسی نگو!
با تعجب گفتم: تو شهادت... چی؟
به قبری که لبه آن نشسته بودیم اشاره کرد و گفت: هفته دیگه، چهارشنبه من را تشییع می کنید و در این قبر دفن می کنید!
با تعجب، نا باورانه به سید محمد و قبر خالی نگاه کردم و گفتم: ان شاالله سال ها زندگی می کنی، این حرف ها چیه می گی!
بلند شدیم تا سر قبر لطف علی برگردیم.به قبری که لبه آن نشسته بودیم نگاه کردم. چهارمین قبر در آن ردیف بود.
یک هفته گذاشت، شب چهارشنبه بعد پسر عمویم، [شهید] ابوالفضل غلامپور، خبر شهادت سید محمد را داد و گفت: فردا تشییع می شود. صبح برای تشییع رفتیم. هر شهید را به سمت قبری بردند. سید محمد را هم پای قبری گذاشتند و برای تلقین پائین دادند. یک لحظه یاد صحبت های هفته قبل افتادم. همان ردیف بودیم. قبر ها را شمردم، سید محمد را در قبر چهارم دفن کردند. صدای آه و ناله ام بلندشد.
#شهید سید محمد شعاعی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃یاعلی علیه السلام🍃 یاشهید 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
『
🔹لاله ای که پس از۱۶سال پژمرده نشد
🌹شهیدے که سرباز عراقے رابه شدت به گریه آورد
#محمدرضا_شفیعی
#منتظران_حضرت_مهدی_عجل_الله_تعالی_فرج_الشریف
⭕️ زمان مراسم تشییع #شهید_ناصر_حیدریدژ در قوچان اعلام شد.
🔹مراسم شهیدناصر حیدری دژ فردا مورخ ۰۲/۰۳/۱۴۰۲ در قوچان و از بیمارستان شهدا به سمت میدان امام از ساعت ۱۵:۳۰ برگزار خواهد شد.
#شهید_ناصر_حیدریدژ
#شهید_دهه_هشتادی
┄┄┅┅❅.💠.❅┅┅┅┄