eitaa logo
·· | بٰا شُــهَدٰا ٰتا شـَهٰادت ْ| ··❤
567 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
77 فایل
برای نخبهای ایرانی برای موندن و نترسیدن برای شهیدای افغانی برای حفظ خاک اجدادی🇮🇷 به عشق قاسم سلیمانی💔 من افتخار دارم به دختری که #چادرش تو سختی ها باهاشه من افتخاردارم به #ایران به سرزمین #شیران به بیشه ی #دلیران خـღـادم و تبـღـادل : shohda1617@
مشاهده در ایتا
دانلود
من به بغض خود سفارش کرده بودم نشکند! سینه ام اتش فشان نیمه فعال تو بود.. @shohda_shadat
بجان دلبرم کز هر دو عالَم تمنای دگر جُز دلبرم نیست... #باباطاهر @shohda_shadat
8.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃دوباره مضطرم ... 🍃حرم ... حرم ... حرم... 🎤 #حمیدعلیمی ⏯ #شور 🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله 🌷 #شب_جمعه @shohda_shadat
شب جمعه هوایت نکنم میمیرم ....♥ آه ای کرببلا سخت تر ازهجران چیست دل من آمده درصحن تو جامیخواهد تنگدستم ولی از برکت آقا شاهم بی نیاز است ولی باز مرا میخواهد. @shohda_shadat
❤️ نگران بودم نمیدونم چرا...😔 اول من و بعد محمدجواد از اتاق اومدیم بیرون... همه لبخند میزدن حتی مامانش ولی یه دلخوری عمیق توی چشماش بود... فاطی: دهنمونو شیرین کنیم عایا😉 به محمدجواد نگاه کردم که با یه لبخند قشنگ سرش پایین بود. _بفرمایید☺️ همه دست زدن و روبوسی کردیم.😍 این لحظه رو نمیتونم باور کنم... یعنی خدایا همه چیز درست شد... خدایا شکرت... 😍 قرار شد محمدجواد اینا یک هفته کرمان بمونن و توی این یک هفته بیشتر باهم صحبت کنیم و همو بشناسیم برای همین اون شب باباش بین ما صیغه محرمیت خوند... رو ابرا سیر میکردم اون شب... باورم نمیشد... خدایا مرررسی😘 روی تخت دراز کشیدم و دارم به فردا فکر میکنم... قراره محمدجواد بیاد دنبالم بریم بیرون... اولین روز محرمیتمون... وای خدا باورم نمیشه یعنی الان اون چشمای عسلی مال منه؟؟؟ شرعا عرفا... آره اون چشما دیگه مال منه...😍 صبح با صدای آلارم گوشیم بلند شدم. مختصر صبحانه ای خوردم و رفتم آماده شدم. روی مبل نشسته بودم که اس داد اومد روی گوشیم (سلام خانومم.دم درم بیا بیرون. راستی دوست دارم) خیر کیف شدم شدیدددد😍 عین فنر از جام پریدم و سریع کفشامو پوشیدم و چادرمو سر کردم و رفتم. در خونه رو که باز کردم محمدجواد با یه لبخند خوشگل پشت در وایساده بود و یه شاخه گل دستش بود😍 _سلام.صبح بخیر☺️ محمدجواد: سلام خانومم. صبح شمام بخیر.( نکه کلا تاحالا از این بشر مهر و محبت ندیده بودم باز خرکیف شدم شدیددد😍نقطه ضعف منم که کلمه ♡خانومم♡ کلا ضعف کردم😊) _کجا بریم حالا؟ محمدجواد: هرجا امری کنی😊 _خب برید... وسط حرفم پرید تا دیشب که سنگین و جدی حرف میزدم تو نامحرم بودی توی مرام منم نیست با نامحرم با عشق و دلبری حرف بزنم من آقامحمدجواد بودم و تو هم فائزه خانوم ولی وقتی محرم شدیم یعنی خانوممی باید همه محبتمو خرجت کنم از این به بعد من محمدجوادم و تو هم فائزه. اوکی😉 یکم سکوت کردم و سبک سنگین کردم. منتظر بود اسمشو صدا بزنم. دلو زدم به دریا و با ناز گفتم. _محمدجواد...☺️ محمدجواد: جانم😊 _بریم هفت باغ...😍 محمدجواد: چشم😍 ولی من به خیابونای اینجا وارد نیستم ها😁 _تو حرکت کن من آدرس میدم😉 @shohda_shadat
❤️ طبق یه تغییر نظر کلی از جانب بنده مقصد از هفت باغ به جنگل قائم تغییر یافت😊 ماشین و پارک کرد و دوتایی پیاده شدیم. عینک آفتابی آبی خلبانیشم گذاشت منم عینک آفتابی مو گذاشتم و کنار هم قدم میزدیم. چه آرامشی داشتم از هم قدم شدن باهاش. محمدجواد: تازه میفهمم وقتی خدا توی کتابش گفته ازجنس شما همسرانی برای شما قرار دادیم و آرامش رو کنار اونا حس میکنید یعنی چی😊 چقدر کنار خانومم آرومم😍 _منم همون اندازه کنار تو آرامش دارم... حتی بیشتر😍 کنارهم با فاصله راه میرفتیم و حرف میزدیم. از خودمون گفتیم. از علایقمون. از سلایقمون. و کلی باهم آشنا شدیم. وچقدر بیشتر شناختمش. تقریبا یک ساعتی راه رفتیم و حرف زدیم. محمدجواد: فائزه❤️ _جانم☺️ محمدجواد: بیا اونجا عکس بگیریم👈 _چشم😍 منظورش کنار یه آبشار مصنوعی بود که خیلی قشنگ بود. من یه طرف آبشار روی پله ها وایسادم و محمدجوادم یه طرف پله ها وایساد و گوشی رو داد یه پسر بچه تا ازمون از دور عکس بگیره تا کل محوطه بیوفته. عکس رو گرفت و گوشی محمدجوادو داد . محمدجواد مشغول نگاه کردن عکس شد منم دستمو بردم توی آب و رایحه خنکی که آب به دستم میزد حس قشنگی رو بهم القا میکرد😊 یهو دستم میون اون خنکی آب گرم شد😳 محمدجواد دستمو بین آب گرفته بود... برای اولین بار دستش به دستم خورده بود... احساس میکردم کل بدنم آتیش گرفته... از گرمای دست اون بود یا خجالت رو نمیدونم... باصدای لرزون و ناخداگاه گفتم:محمد☺️ دستمو از آب کشی بیرون و گفت : همه بهم میگن جواد... دوس دارم تو محمد صدام کنی... برای همیشه... باشه خانومم _چشم محمدم😍 قسمت_سی_و_هشتم_اولین_حس_شیرین @shohda_shadat
دعای امام زمان.mp3
6.74M
🌷قرائت دعای فرج به نیابت از شهدا🌷 🎤بانوای: #شهید_حسین_معز_غلامی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @shohda_shadat
🍃✨با آن که روضه خوانم و مي خوانم از شما 🍃✨فهميده ام که هيچ نمي دانم از شما 🍃✨يا ايها العزيز! ذليل معاصي ام 🍃✨بايد ز شرم چهره بپوشانم از شما 🍃✨مي ترسم از رسيدن آن جمعه اي که من 🍃✨جاي سلام روي بگردانم از شما 🍃✨رويي نمانده است به چشمت نظر کنم 🍃✨پس بي دليل نيست گريزانم از شما 🍃✨من اصل انتظار تو را برده ام زياد 🍃✨با انتظارهاي فراوانم از شما 🍃✨من نان به نرخ نام تو خورده ام حلال کن 🍃✨محض رضاي ذائقه مي خوانم از شما @shohda_shadat
بال پرواز بده روح زمین گیر مرا #لبیک_یازینب @shohda_shadat
194771_704.mp3
22.32M
رفیق زینبی سلام... عزیز برادرم سلام... سینه زن تو هیئتا ... مدافع حرم سلام... @shohda_shadat
🍃❤️پيامبر اکرم (ص): اگر از عمر دنيا جز يک روز نمانده باشد، خداوند آن را به قدري طولاني مي گرداند، که مردي از اهل بيت من و هم نام با من به فرمانروايي جهان برسد . @shohda_shadat
یکم شهریور ماه سالروز ولادت بزرگ دانشمند و طبیب برجسته نامدار ایرانی جهان اسلام شیخ الرئیس #ابوعلی_سینا و #روز_پزشک مبارک @shohda_shadat