eitaa logo
·· | بٰا شُــهَدٰا ٰتا شـَهٰادت ْ| ··❤
567 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
77 فایل
برای نخبهای ایرانی برای موندن و نترسیدن برای شهیدای افغانی برای حفظ خاک اجدادی🇮🇷 به عشق قاسم سلیمانی💔 من افتخار دارم به دختری که #چادرش تو سختی ها باهاشه من افتخاردارم به #ایران به سرزمین #شیران به بیشه ی #دلیران خـღـادم و تبـღـادل : shohda1617@
مشاهده در ایتا
دانلود
پیروزی دلاورانه تیم قهرمان والیبال نشسته ایران👌✨ مقابل حریف روسیه در پارالمپیک۲۰۲۰ را به ملت شریف ایران تبریک عرض می کنیم وطنم همیشه سربلند باشی🌸🍃✨ @shohda_shadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه توصیه مقام معظم رهبری حفظه الله
🔒 وقتی یکی از درهای خوشبختی بسته می شود، 🔓در دیگری باز می شود، ولی… 🔗 اکثر ما آنقدر به در بسته خیره می مانیم که دری که برایمان باز شده را نمی بینیم 📎 ⏱ اگر برای زندگی‌ تان برنامه‌ ای نداشته باشید، 🌀 احتمالا اسیر برنامه‌ های دیگران می‌ شوید 🔰و باید منتظر بمانید تا ببینید که آن ها چه برنامه‌ هایی برای شما دارند🚸 🌀 هر کاری که می توانید انجام دهید یا دوست دارید که بتوانید انجامش دهید، باید شروعش کنید. 🔆جسارت، در خودش نبوغ، قدرت و جادو دارد ⭕️از جملات، ساده نگذرید❗️ یه نشانه بدونید برای راهی که دارید میرید✅ 💊 انـرژے‌مثبــــت 😕 نگذار ذهن های کوچک متقاعدت کنند که رؤیاهایت زیادی بزرگند… 😉 ✅ بهترین سال‌ های زندگی، سال‌ هایی است که تصمیم می‌ گیرید برای حل مشکلات‌ به خودتان متکی باشید ✨و پدر و مادر، ✨محیط ✨یا رئیس جمهور را برای مشکلاتی که دارید، سرزنش نکنید. 🌸 آن موقع است که می‌ فهمید سرنوشت‌ در دستان خودتان قرار دارد💫 @shohda_shadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓 روز سی و پنجم 🍂شهید دفاع مقدس 🌷شهید سید مرتضی آوینی 📝خلاصه ای از زندگینامه؛ 🔸سید مرتضی آوینی زادهٔ ۲۱ شهریور ۱۳۲۶ در شهر ری است و در ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ در فکه به شهادت رسید کارگردان فیلم مستند و روزنامه‌نگار حوزهٔ فرهنگی بود. مجموعه فیلم‌های مستند تلویزیونیِ او دربارهٔ جنگ ایران و عراق با نام روایت فتح شناخته ‌شده‌ است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🥀 هدیه به روح پاک و مطهرش ۱۰۰ صلوات ✅ به نیت تعجیل در ظهور و رفع همه حاجات🤲🏻 @shoda_shadat
امام زمان (عجل الله فرجه) سالها قبل از انقلاب با اتومبیل تصادف کرده بود و زنده ماندنش شبیه یک معجزه بود  می گفتند در آن حال بیهوشی و بی خودی هی زیر لب می گفت : «امام زمان مرا نگه داشته است ...» چند سال پس از انقلاب مرتضی سیگارش را ترک کرد . دلیلی که برای این کار گفت این بود که امام زمان (عجل الله فرجه) در همه حال ناظر بر اعمال و رفتار ما هستند. در اینصورت چطوری می توانم در حضور ایشان سیگار بکشم؟    اینگونه بود که هرگز لب به سیگار نزد . ******************************** حدیث نفس امام را که پیدا کرد ، تمام نوشته هایش اعم از تراوشات فلسفی ، داستانهای کوتاه ، شعر و ... را درون چند گونی ریخت و آتش زد . مي گفت:    « هنر امروز حدیث نفس است و هنرمندان گرفتار خودشان . به فرموده حافظ ، تو خود حجاب خودی ، حافظ از میان برخیز . سعی کردم که ... خودم را از میان بردارم ، تا هر چه هست خدا باشد . البته آنچه که انسان می نویسد همیشه تراوشات درونی خود اوست ، امّا اگر انسان خود را در خدا فانی کند ، آنگاه این خداست که در آثار ما جلوه گر می شود . »   ******************************** خانم زهرا(سلام الله عليها) فرمود: با بچه من چه كار داري؟ من يه وقتي سر چند شماره از مجله سوره نامه تندي به سيد نوشتم كه يعني من رفتم و راهي خانه شدم. حالم خيلي خراب بود. حسابي شاكي بودم. پلك كه روي هم گذاشتم "بي بي فاطمه" (صلوات الله عليها) را به خواب ديدم و شروع كردم به عرض حال و ناليدن از مجله، كه «بي بي» فرمود با بچه‌ من چه كار داري؟    من باز از دست حوزه و سيد ناليدم، باز" بي بي "فرمود: با بچه من چه كار داري؟ براي بار سوم كه اين جمله را از زبان مبارك "بي بي" شنيدم، از خواب پريدم. وحشت سراپاي وجودم را فرا گرفته بود و اصلا به خود نبودم تا اينكه نامه اي از سيد دريافت كردم.  سيد نوشته بود: «يوسف جان ! دوستت دارم. هر جا مي خواهي بروي، برو! هر كاري كه مي خواهي بكني، بكن! ولي بدان براي من پارتي بازي شده و اجدادم هوايم را دارند»  ديگر طاقت نياوردم و راه افتادم به سمت حوزه و عرض كردم سيد پيش از رسيدن نامه ات خبر پارتي ات را داشتم و گفتم آنچه را آن شب در خواب ديده بودم   راوي:يوسفعلي ميرشكاك ******************************** داد زد:خدا لعنتت كند احتمالاً زمستان سال 68 بود كه در تالار انديشه فيلمي را نمايش دادند كه اجازه اكران از وزارت ارشاد نگرفته بود. سالن پر بود از هنرمندان، فيلمسازان، نويسندگان و ... در جايي از فيلم آگاهانه يا ناآگاهانه، داشت به حضرت زهرا سلام الله عليها بي ادبي مي‌شد. من اين را فهميدم. لابد ديگران هم همين طور، ولي همه لال شديم و دم بر نياورديم. با جهان بيني روشنفكري خودمان قضيه را حل كرديم. طرف هنرمند بزرگي است و حتما منظوري دارد و انتقادي است بر فرهنگ مردم اما يك نفر نتوانست ساكت بنشيند و داد زد: خدا لعنتت كند! چرا داري توهين مي‌كني؟! همه سرها به سويش برگشت در رديف‌هاي وسط آقايي بود چهل و چند ساله با سيمايي بسيار جذاب و نوراني. كلاهي مشكي بر سرش بود و اوركتي سبز بر تنش. از بغل دستي‌ام (سعيد رنجبر) پرسيدم: " آقا را مي‌شناسي؟" گفت: "سيد مرتضي آويني است." ٫ راوی : رضا رهگذر ******************************* مثنوی آهنگران از صادق آهنگران خواست تا برای مجموعه جدید « روایت فتح » اشعاری بخواند .  روزی که برای بازدید و فیلمبرداری از شهر هویزه می رفتند ، آهنگران مثنوی هایی خواند و آنها را برای فیلم هایش انتخاب کرد . از جمله:   چرا بستند راه آسمان را ؟   چرا برداشتند این نردبان را؟ مرا اسب سپیدی بود روزی   شهادت را امیدی بود روزی خدا اسب سپیدم را که دزدید؟   شهادت را ، امیدم را ، که دزدید؟ وقتی آهنگران این اشعار را با صدای سوزناک خود خواند ، سید در ماشین کنار او نشسته بود و می گریست . بچه های گروه که سید را خوب می شناختند ، می دانستند که ناله ها و گریه های سید بخاطر جا ماندنش از قافله شهداست ******************************** زندگی و نماز به نماز سید كه نگاه می‌كردم، ملائك را می‌دیدم كه در صفوف زیبای خویش او را به نظاره نشسته‌اند. رو به قبله ایستادم. اما دلم هنوز در پی تعلقات بود. گفتم: "نمی‌دانم‏, چرا من همیشه هنگام اقامه نماز حواسم پرت است." به چشمانم خیره شد. گفت: مواظب باش! كسی كه سرنماز حواسش جمع نباشد، در زندگی نیز حواسش اصلاً جمع نخواهد شد. گفت و رفت. اما من مدتها در فكر ارتباط میان نماز و زندگی بودم.    بار دیگر خواندم،  اما نماز سید مرتضی چیز دیگری بود.   منبع: كتاب همسفر خورشید   راوی: اكبر بخشی به نقل از خبرگزاری جام جم   ********************************  @shohda_shadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا