خود باختگی حالتی است روحی در انسان که واقعا انسان حالتی پیدا میکند که خودش خودش را میبازد... 💯♨️
#خود_باختگی
تعبیری است که همه با آن آشنا هستیم: خودباختگی، که اصل خودباختگی یک تعبیر قرآنی است: خسران نفس، خود را باختن. خود باختگی حالتی است روحی در انسان که واقعا انسان حالتی پیدا میکند که خودش خودش را میبازد یعنی تمام قوا و نیروها و استعدادهایی که دارد وضعی پیدا میکند که گویی چیزی ندارد. اگر یک بیمار در بیماری خود خودش را ببازد، معتقد شود که مرضش خیلی خطرناک است و دیگر معالجات برای او سودی ندارد، ولو آن بیماری بیماری مهلکی نباشد،
این بیمار بعید است خوب شود، چون خودش معتقد شده که من خوب نمیشوم، من میمیرم. اگر این فکر در یک بیمار پیدا شود که من میمیرم، من خوب شدنی نیستم، این دواها را بیخود به من میدهید، این آمپولها را بیخود به من میزنید، این رژیمها را بیخود عمل میکنید، من مردنی هستم؛ به هر نسبت که معتقد باشد که میمیرد احتمال شفا در او ضعیفتر است. بر عکس اگر بیماری معتقد شود که بیماری من چیزی نیست، و واقعا معتقد باشد و ایمان داشته باشد که من خوب میشوم، این یک مدد فوقالعاده به خوب شدن اوست. معالجات روانی در دنیای امروز هم معمول است، یعنی حتی در بیماریهای جسمی از راه روانی معالجه میکنند، از راه تلقین و القاء، از راه معتقد کردن و مؤمن کردن بیمار به این که تو خوب میشوی. یک طبیب اگر ناشیگری کند و در مقابل بیمار اظهار نگرانی کند که مرضت خیلی خطرناک است (برای این که میخواهد شأن خودش را بالا ببرد که اگر تو را معالجه کردم هنر بزرگی کردهام) بزرگترین خیانتها را به این بیمار کرده است.
اختصاص به بیماری ندارد. یک پهلوان وقتی که با رقیب خودش روبرو میشود اگر از اول خودش را ببازد، بگوید من در مقابل این کارهای نیستم، من کجا و این کجا، او دیگر از نیروی خودش نمیتواند استفاده کند زیرا نیمی یا دو ثلث از نیروی خودش را از دست میدهد. چه جمله عالیای دارد امیرالمؤمنین! میفرماید:
من در میدان جنگ با هر کسی که روبرو شدم خودش در مغلوب شدن خودش به من کمک کرد، یعنی نیرویش را از دست داد؛ چون علی را همه شناخته بودند که علی هیچ وقت با هیچ کس روبرو نشده است که شکست بخورد، خلاصه از زیرِ دست علی کسی سالم بیرون نمیآید. اگر حریف نمیشناخت که این علی است میتوانست یک کرّ و فرّی بکند، ولی اگر میفهمید علی است خودش را میباخت.
میفرمود با هر که روبرو شدم خودش من را کمک داد، برای این که خودش را میباخت، اعتماد و ایمان به خودش را از دست میداد.
و در هر موردی چنین است. یک دانشآموز یا دانشجو اگر معتقد باشد من چیزی نمیشوم (ما که چیزی نخواهیم شد) او دیگر چیزی نخواهد شد. اما اگر معتقد باشد که من چیزی خواهم شد، من چنین و چنان خواهم شد، هر چه که اعتمادش به خودش بیشتر باشد احتمال ترقی در او بیشتر است.
#استاد_مطهری، آینده انقلاب اسلامی ایران، ص135،134 🇮🇷🖇
#ادامه_دارد♨️
@shohda_shadat