eitaa logo
·· | بٰا شُــهَدٰا ٰتا شـَهٰادت ْ| ··❤
567 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
77 فایل
برای نخبهای ایرانی برای موندن و نترسیدن برای شهیدای افغانی برای حفظ خاک اجدادی🇮🇷 به عشق قاسم سلیمانی💔 من افتخار دارم به دختری که #چادرش تو سختی ها باهاشه من افتخاردارم به #ایران به سرزمین #شیران به بیشه ی #دلیران خـღـادم و تبـღـادل : shohda1617@
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓 امروز سه شنبه↯ ۲۶ تیر ۱۳۹۷ ۳ ذی القعده ۱۴۳۹ ۱۷ ژوئیه ۲۰۱۸ ذکر روز : یـا اَرحَـمَــ اݪرّاحِـمـیــن #حدیث_روز 🌺🍃همنشین خوب..
امام غریبم! روزها را به شب و شبها را به صبح میرسانیم به امید ظهورتان... مولای غریبم کی میایی؟ 🌺 🌺 @shohda_shadat🌹
🔵دعای فرج آقا امام زمان (عج) فراموش نشود.. التماس دعا @shohda_shadat🌹
💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟 🌟 💠 🔺معرفی شهید مهدی عزیزی از زبان مادرشان؛ مهدی یک مهر سال 1361 به دنیا آمد و با تولدش برکت را به خانه ما آورد و تحول بزرگی در زندگی ما و دیگر اقوام ایجاد کرد. از بچگی فردی خاص بود و هیچ وقت گریه نمی‌کرد، طوری بود که من گمان کردم مشکلی دارد که گریه نمی‌کند اما دیدم نه، او فقط لبخند می‌زند. خیلی زود راه افتاد و اولین کلامی که به زبان آورد «شهیدم من» بود طوری که مادربزرگش تعجب می‌کرد که زبانش با این کلمه باز شده است. 🔹می‌گفت می‌خواهم بزرگ شوم جبهه‌کار شوم او ادامه می‌دهد: پدرش چند سالی برای ماموریت به جزیره خارک رفته بود و مهدی با زبان بچگانه‌اش می‌گفت می‌خواهم بزرگ شوم جبهه‌کار شوم و خودم صدام را بکُشم! مهدی هوای ما را خیلی داشت و در نبود پدرش از ما مراقبت می‌کرد.از کودکی به کلاس قرآن می‌رفت و آموزش قرآن را فراگرفت. مهدی بچه من بود ولی معلم من هم بود زمانی که قرآن می‌خواندم می‌آمد غلط‌های من را می‌گرفت و با شیوه خیلی زیبا معنی آنها را می‌گفت و می‌گفت: قرآن نامه‌ای از طرف خداست و باید معنی آن را بلد باشید من خیلی دوست داشتم قرآن و دعا می‌خواندم مهدی برایم آنها را بخواند. بچه بسیار درسخوانی بود و در سال اول راهنمایی عضو بسیج شد و به خواست ما رشته تجربی را انتخاب کرد. مهدی همیشه می‌گفت می‌خواهم بروم سپاه خدمت کنم و برایم دعا کن.  🔹با شهید هادی ارتباط عاطفی زیادی داشت او می افزاید: هیچ وقت از خودش چیزی نمی‌گفت و ما نمی‌دانستیم او در کجا است. بسیار ولایتی به تمام معنا بود در زمان فتنه 88 بود که 10 روز بود او را ندیده بودیم و بعد از 10 روز که آمد دیدیم که 10 کیلو لاغر شده به منزل آمد و با عجله حضرت آقا را برداشت و گفت: این عکس‌ها را به موتورم می‌چسبانم تا ببینم چه کسی جرات می‌کند به حضرت آقا حرف بزند. یک عکس تمام قد از حضرت آقا را در خانه چسبانده بود هر صبح که بیدار می‌شد اول به امام زمان سلام می‌کرد و بعد به حضرت آقا سلام می‌داد. عشق به ولایت او  به گونه‌ای بود که اگر از تلویزیون بیانات حضرت آقا پخش می‌شد همان موقع بلند می‌شد و می‌ایستاد. مهدی مال ما نبود، برای همه بود. روزهایی که زود از سرکار تعطیل می‌شد از همان طرف به خیریه‌ای می‌رفت و در آنجا به نیازمندان کمک می‌کرد این موضوع را بعد از شهادتش متوجه شدیم. از پولش چیزی برای خود پس‌انداز نمی‌کرد و همیشه آن را به دیگران کمک می‌کرد و  با شهید هادی ارتباط عاطفی زیادی داشت.دو ماه مانده به شهادتش من و مادربزرگش را به حضرت عبدالعظیم برد سپس به حرم حضرت امام رفتیم و در نهایت ما را به مزار شهدا برد و در آنجا به ما می‌گفت مادر هر چی از این شهدا بخواهید بهتان می‌دهند دعا کنید که عاقبت به خیر شوید. وقتی که به سر مزار شهدای گمنام می‌رفتیم به من می‌گفت مادر این شهدا روزی مادر داشتند اما الان مادرانشان چشم‌انتظارشان هستند شما باید برای اینها مادری کنید. 💠 @shohda_shadat🌹 🌟 💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟💠
💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟 🌟 💠 مادر شهید عزیزی در خصوص ماجرای شهادت فرزندش می‌گوید: مهدی عادت نداشت منزل بماند ولی در بار آخری که می‌خواست به سوریه برود 3 روز در منزل بود روزه گرفته بود و دائما با من صحبت می‌کرد و می‌گفت مادر خدا صبرت بدهد. بعد بحث امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) را مطرح می‌کرد و می‌گفت الان هم مانند آن موقع است که می‌خواهند به حرم حضرت زینب بی‌حرمتی کنند و ما باید برای دفاع از حرم حضرت زینب برویم. می‌گفت شهادت انتخابی است و اتفاقی نیست و آخر به آرزویش رسید. بار آخری که تماس گرفت با من صحبت کرد و بعد از آن با برادرش صحبت کرد و به برادرش وصیت کرد که دستمال اشکی که در کشویش است را به همراه تربت امام حسین(ع) کنار بگذارد و به برادرش گفت هر وقت دلتان گرفت به قطعه 26 بهشت زهرا بیایید.صبح روز بعد از تماس به شهادت رسید. خیلی گمنام کار می‌کرد و دوست نداشت کارش را مطرح کنند و سرانجام به آرزویش رسید و دستمزدش را گرفت. 💠 @shohda_shadat🌹 🌟 💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟💠
💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟 🌟 💠 🔻وصیت نامه شهید مهدی عزیزی؛ بسم الله الرحمن الرحیم 💠کلُ شّی هالکُ الا وّجهه همه چیزازبین می رودجزذات پروردگار💠 🌷باسلام و صلوات برآخرین ذخیره الهی بر روی زمین  حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه) ونجات بخش بشریت ازظلمت وگمراهی وباسلام ودرود وآرزوی طول عمربرای نائب برحقش امام خامنه ای(حفظه الله) 🌷خداوندا توشاهدی که دوست داشتم همیشه سرباز راستین برای ولایت باشم؛توشاهدی که دوست داشتم بسیجی وارزندگی کنم.واینک که به سوی تومی آیم امیدی جزکرم وعفو وبخشش توندارم؛ 💠ما را امید عفو تو مغرور کرد و بس 💠گر شد خطا بدین سخن بی ریا ببخش 🌷امروزدوشبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ساعت ۸شب دوست داشتم چندکلمه ای به عنوان وصیت ازخودم داشته باشم.دردلم حرف های زیادی برای گفتن دارم اما توان به قلم آوردن آنهارا ندارم. 🌷دوست داشتم آقای خودم را حضرت حجة بن الحسن (علیه السلام) رامی دیدم دوست داشتم یک بارهم که شده آقارامی دیدم وبعدازاین دیارفانی رخت برمی بستم. 💠آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست 💠هر کجا هست خدایا به سلامت دارش 🌷به تمام دوستان وآشنایان وتمام کسانی که این وصیت نامه رامی خوانند بگویید هرکاری که می توانند بکنند تا مبادا آقا لحظه ای از آنها دلگیروناراحت شوند. ازتمام دوستان وآشنایان تقاضا می کنم نگذارند رهبرانقلاب تنهاومظلوم بماند. 🌷به پدرومادرهم سفارش می کنم که در رفتن من بی تابی وگریه نکنند که این راهی است که همه می پیمایند برای من طلب استغفاروبخشش ازدرگاه الهی بکنید. به خواهرم توصیه میکنم که حجاب اسلامی خودراحفظ کرده ودرتربیت اسلامی فرزندانش کوشا وصبورباشد. هم چنین به برادرم نیزدرموردانجام فرامین ودستورات اسلامی توصیه موکد دارم. درخاتمه ازپدرومادرم حلالیت می طلبم واز آنهاطلب بخشش دارم ان شاءالله که مراببخشید. 💠ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن 💠رحمی به من سوخته بی سر و پا کن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مهدی عزیزی .. سال 1389 💠 @shohda_shadat🌹 🌟 💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟💠
ملازمان حرم مستند شهید مهدی عزیزی "http://m.telewebion.com/embed/vod?EpisodeID=1782764" لطفا لینک بالا باز شود... @shohda_shadat🌹
﷽ ❣دوای درد مرا هیچکس نمیداند فقط بگو ب شهیدان دعا کنند مرا❣ @shohda_shadat
خاطرات همسر شهید باکری: . 💔 . 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 . ... . وقتی بابام... درباره مهریه ازم پرسید... گفتم که میخوام سنت شکنی کنم... مهریه‌م کلت کمری آقامهدی و یه جلد قرآن کریم بود...! از فردای اون روز سادگی زندگی بدون تشریفات... مهریه،جشن عقد و عروسیمون...💕 شده بود زبونزد همه مردم و منبر علمای شهر.... چند ماه بعد ازدواجمون...💕 بهم گفت: "میخوام برم جنوب... تو هم باهام میای...؟" منم واسه اینکه نزدیکش باشم...💕 قبول کردم و باهاش رفتم... تنها چیزی که تو این چند سال زندگی مشترک آزارم میداد... دلتنگی‌ بود...❤ . ... ... . وقتی شبا با خستگی میومد خونه... از فرط خستگی خوابش میبرد... میشِستم و نگاش ميكردم...💕 حتی وقتی تو خواب پهلو به پهلو میشد... مير‌فتم سمت دیگه میشستم... تا بتونم سير تماشاش كنم...❤ . ... ... . زندگیمون همش دوری و اضطراب بود... وقتی شهید شد... گفتم دلم میخواد،تو مسیر تشییع… تو آمبولانس کنارش باشم...💕 ولی با سکوت دوست آقامهدی مواجه شدم... دلم هرّی ریخت...💔 پیش خودم گفتم... نکنه مهدی باکری هم... مثه علی و حمید باکری... جنازه‌ای نداره...؟!💔 آخرشم... حسرت دیدنش به دلم موند...💔 . ... . دلتنگش که میشدم... جلوی قاب عکسش می‌ایستادم و... باهاش درد دل میکردم...💕 گاهی ساعتها مقابل عکسش اشک میریختم... تا کمی آروم شم...💔 اگه یه روزی زمان به عقب برگرده و... باز مهدی باکری ازم خواستگاری‌ کنه...💕 بازم حاضرم همون زندگی رو که باهاش تجربه کردم... بازم داشته باشم...❤ . (همسر شهید،مهدی باکری) . : چه دردناکه... کسی که دوستش داری و...💕 همیشه جاش تو قلبته...❤ پیش چشات نباشه و... نتونی در آغوشش بکشی... حَبِیبٌ غَابَ عَنْ عَیْنِي وَ جِسْمِي و َعَنْ قَلْبِي... حَبِیبِي لَا یغیبُ (از عاشقانه های مولا علی در فراق فاطمه ش...) 📚بحارالانوار ج۴۳ص۲۱۷ نثار شهیدان باکری صلواتی عنایت کنید... ء . .@shohda_shadat
روبروي عکست ايستاده ام و به نگاهت خیره مانده ام... تو هم چشمهايت مدتهاست به من خيره شده و من مثل كودكي لجباز به هر سو ميدوم تا به خيال خودم ديگر تحت تعقيب چشمهايت نباشم...! گم ميشوم ميان دلبستگي هاي روزانه ام... و با چشمهايي اشك الود دوباره به التماس يك نگاه ديگر بر ميگردم سمت تو... دوباره نگاهت را به زندگي ام گره ميزني! راه روشن ميكني برايم.. و من دوباره لجبازي هاي كودكانه ام را از سر ميگيرم و غفلت زده خودم را به جاده خاكي ميزنم! حس يك كور محروم از روشنايي رهايم نميكند! نمي بينم تورا... و اين درد دارد! اين طور نمي شود! هنوز عاشق نشده ام...! هنوز فاصله دارم تا مرد ميدان عشق شدن! براي همين است كه معني نگاه هايت را نميفهمم... گم شده ام... چون تورا گم كرده ام.. بايد فكري به حال اين دل کرد كه فقط مدعاي عشق است! وگرنه اين دل كجا و... رسيدن به قافله ي عشق كجا ؟! @shohda_shadat 🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷