eitaa logo
·· | بٰا شُــهَدٰا ٰتا شـَهٰادت ْ| ··❤
567 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
77 فایل
برای نخبهای ایرانی برای موندن و نترسیدن برای شهیدای افغانی برای حفظ خاک اجدادی🇮🇷 به عشق قاسم سلیمانی💔 من افتخار دارم به دختری که #چادرش تو سختی ها باهاشه من افتخاردارم به #ایران به سرزمین #شیران به بیشه ی #دلیران خـღـادم و تبـღـادل : shohda1617@
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟💠🌟💠🌟💠🌟 💠 🌟 💠 🔻مصاحبه با همسر شهید عطایی؛ 🔹همسر شهید عطائی از نخستین روزهای آشنایی با همسرش می‌گوید: روز عید فطر بود که مادر مرتضی به خواستگاری من آمدند، آن زمان مرتضی شاگرد پدرش بود و در مغازه کار می‌کرد و در نهایت من و مرتضی 28 بهمن سال 78 ازدواج کردیم. وی می‌افزاید: نخستین صحبت‌هایی که با هم داشتیم حول‌محور فعالیت‌های بسیج و حوزه بود و فعالیت‌های فرهنگی گسترده‌ای داشت و سعی می‌کردم مرتضی را همیشه همراهی کنم و چون در خانواده خودمان، همه با فرهنگ ایثار و شهادت مأنوس بودند، درک فعالیت‌های مرتضی برایم سخت نبود. همسر شهید مدافع حرم بیان می‌کند: شهید عطایی فقط کار فرهنگی انجام نمی‌داد بلکه کارهای خیر هم انجام می‌داد و من سعی می‌کردم همیشه همانند یک همسنگر در کنار وی باشم؛ مرتضی بیش از 20 بار به کربلا رفت؛ تمام فامیل با ما یک‌بار کربلا آمده‌اند و اربعین‌ها نیز یک کاروان از مردان فامیل جمع می‌کرد و به کربلا می‌رفتند، حتی اگر کسی هزینه سفر نداشت، خودش پرداخت می‌کرد. وی عنوان می‌کند: نزدیک اربعین گذرنامه‌ها را جمع می‌کرد و کلی هزینه و تلاش می‌کرد تا همه بتوانند به کربلا برسند و کارهای فرهنگی تنها مختص بسیج نبود و این فعالیت‌ها به داخل خانواده نیز اشاعه پیدا کرده بود. 🔹همواره سر مزار شهید کاوه حاضر می‌شد همسر شهید می‌افزاید: مزار شهید کاوه زیاد می‌رفت و همیشه می‌گفت "اگر آن زمان بودم حتماً جنگ می‌رفتم" و همیشه به حال شهدا غبطه می‌خورد. پدر مرتضی زمان جنگ در کمیته کار می‌کرد و مادرش نیز فعالیت‌های پشت جبهه داشتند. همسر شهید عطایی از نخستین روزهایی که حرف رفتن به سوریه در منزلشان عنوان شد، می‌گوید: نخستین بار که رفت به من چیزی نگفت؛ ماه رمضان سه سال پیش برای راه‌اندازی بیمارستان امام سجاد(ع) عازم کربلا شدند که کنار «نهر علقمه» است و حدود یک ماه در کربلا بود و بعد ساعت کار نیز با گروه‌های نظامی و مردمی عراق ارتباط گرفته بود؛ وقتی برگشت به یک ماه نرسید و گفت "من باید مجدد کربلا بروم". سه هفته از مرتضی خبر نداشتم و گویا برای دوره آزمایشی رفته بود؛ وقتی به سوریه رسید با برادرش تماس گرفته بود و گفت "من سوریه هستم". 🔹بازگشت پس از 109 روز همسر شهید مدافع حرم تصریح می‌کند: نخستین بار بعد از 109 روز برگشت، شب لیلة الرغایب بود؛ بعد از چند وقت مجدد رفت اما بار سوم چیزی نگفت و رفت، تماس گرفتم با مرتضی و گفت "ما ختم شبانه داریم و مراسم در بسیج است" و به هر بهانه‌ای بود نگفت که می‌رود. شب  پدر و مادرش را خانه ما فرستاده و قرار بود به‌همراه پدر و مادرم به سفر برویم، صبح مادر همسرم من را از زیر قرآن رد کردند و به «بابا امان» که رسیدم، مرتضی زنگ زد. همسر شهید خاطرنشان می‌کند: آخرین دفعه‌ای که مرتضی رفت 17 مرداد ماه بود؛ خواب دیدم مرتضی رفته و اسیر شده و چون به‌خاطر موج‌های انفجار گاهی تشنج می‌کرد، همیشه استرس داشتم و می‌گفتم: "مرتضی تشنج کنی و بیهوش شوی حتماً اسیرت می‌کنند"؛ آخرین دفعه که برگشت برای تولد من 17 اسفندماه بود. در هفته حداقل چندبار تشنج می‌شد و اگر قرص نمی‌خورد، بیهوش می‌شد که از عوارض موج‌های انفجار بود. این بار نخستین باری بود که از بچه‌ها، پدر و مادر و خانواده من خداحافظی می‌کرد. وی می‌افزاید: همیشه خیلی استرس داشتم، هر وقت مجروح می‌شد خودم متوجه می‌شدم و این دفعه آرام‌تر بودم چراکه می‌دانستم که دیگر نمی‌بینمش، من منزل پدر و مادر مرتضی بودم و می‌خواستیم برویم سوریه زیارت و قرار بود مرتضی برایمان هفته آخر مهرماه را هماهنگ کند تا به سوریه برویم و با مرتضی شرط گذاشتم "اگر با ما برمی‌گردی به زیارت می‌آیم". همسر شهید مدافع حرم بیان می‌کند: صبح جمعه عکسش را فرستاد که موهایش را کوتاه می‌کرد و گفت "من برایتان بلیت گرفته‌ام"، به تهران رفتیم، شب یکشنبه مرتضی تماس گرفت و گفت "فردا با شما تماس می‌گیرند که چه‌ساعتی فرودگاه باشید من هم از «لاذقیه» می‌آیم دمشق استقبال‌تان". وی می‌افزاید: صبح هنوز ساعت 10 نشده بود که مرتضی زنگ زد و به دخترم گفته بود که پرواز امروز کنسل شده و می‌افتد برای هفته بعد. آخر دعای عرفه بود که متوجه شدم مرتضی شهید شده است؛ مرتضی خیلی دوست داشت کنار شهدای مدافع حرم در بهشت رضا(ع) دفن شود، می‌خواست کنار دوستانش باشد به همین دلیل مرتضی در بهشت رضا(ع) و در قطعه شهدای مدافع حرم دفن خواهد شد. 💠 @shohda_shadat 🌟 💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟
🌟💠🌟💠🌟💠🌟 💠 🌟 💠 🔺وصیت نامه شهید مرتضی عطایی؛ سلام علیکم اینجانب مرتضی عطائی ثواب زیارت امام حسین(ع) و دو رکعت نماز تحت قبه سیدالشهدا (ع) در تاریخ هفدهم شهریور ماه 1390 مصادف با نهم شوال 1432 را که به جا آوردم برسد به کسانی که در تشییع جنازه‌ام شرکت کرده‌اند، غسلم داده‌ و کفنم کرده و به خاک سپرده و در مراسم تعزیه‌ام شرکت می‌کنند هدیه نموده و امیدوارم خداوند متعال، اربابم ابا عبدالله الحسین(ع) را شفیع و دستگیرشان در یوم الحسرت قرار دهد ان شاالله. ضمنا همه را تحت قبه دعا نمودم مخصوصا تمامی همسفرانی که اینجانب را همراهی کردند و احتمالا از من دلخور و یا رنجیده شده‌اند. برای شب اول قبرم دعا نموده و در زیارت عاشورایی که از تاریخ دهم محرم الحرام تا اربعین بعد از نماز صبح که انشاءالله تحت قبله می‌خوانم دعا گویم و برای فرج امام زمان(عج) بسیار دعا کنید که فرجمان در فرج آقا و مولایمان صاحب الزمان(عج) است. از همه حلالیت می‌طلبم مخصوصا همسرم مریم، دخترم نفیسه و پسرم علی. 💠 @shohda_shadat 🌟 💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟
💗 💟امین روزها وقتی از ادارہ به من زنگ می‌زد و می‌پرسید چه میکنی ؟🤔 اگر می‌گفتم کاری را دارم انجام می‌دهم می‌گفت: «نمی‌خواهد! بگذار کنار ، وقتی آمدم با هم انجام می‌دهیم.» 💕 می‌گفتم :«چیزی نیست، مثلاً‌ فقط چند تکه ظرف کوچک است» 🍽🍶 می‌گفت:«خب همان را بگذار وقتی آمدم با هم می‌شوریم!» 😁 مادرم همیشه بهش می‌‌گفت «با این بساطی که شما پیش می‌روید همسر شما حسابی تنبل می‌شود ها!»😑 امین جواب می‌داد«نه حاج خانم! مگر زهرا کلفت من است؟ زهرا رئیس من است.»😌😇 به خانه که می‌آمد دستهایش را به علامت احترام نظامی کنار سرش می‌گرفت و می‌گفت «سلام رئیس.»😍 به روایت همسر منبع:رمز شهادت @shohda_shadat
🔷فردا اول 🌙ماه ربیع الثانی است، ضمن تبریک حلول این ماه عزیز، اعمال عمومی آن را یادآور می شویم: 👇👇👇👇👇👇 @shohda_shadat
🍃🌺🍃 اعمال هر ماه نو: 💠خواندن دعاهاى نقل شده در وقت ديدن هلال، كه بهترين آنها دعاى چهل و سوّم صحيفه كامله است 💠 خواندن هفت مرتبه سوره حمد براى دفع درد چشم. 💠 اندكى پنير خوردن، چه روايت شده: هركه خود را به خوردن آن در اول هر ماه مقيّد كند، اميد است در آن ماه حاجتش ردّ نشود. 💠 در روز اوّل دو ركعت نماز بجا آورد، در ركعت اول پس از سوره حمد سى مرتبه سوره توحيد، و در ركعت دوم بعد از سوره حمد سى مرتبه سوره قدر بخواند و پس از نماز صدقه بدهد، چون چنين كند، سلامتى اش را در آن ماه از خدا خريده است. 💠و از بعضى روايات استفاده میشود، كه پس از نماز بخواند: 💠بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ إِلا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرا مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِين @shohda_shadat
🌹 #شهدا 🔹 ۱۷آذر سالروز شهادت فرمانده جنگ‌های نامنظم آبادان، شهید جاویدان‌اثر #ابوالفضل_ضرغام (شاهرخ) @shohda_shadat
شهیدمحمودرضابیضایی_4.0.2.apk
5.58M
نرم افزار شهید محمودرضا بیضائی به مناسبت سالروز تولد #حتما_نصب_کنید منبع:کانال شهید محمودرضا بیضائی
🌸🍃🌸🌸 🍃🌸🌸 🌸🌸 🌸 با مامانم دیروز رفتیم خونه آرتان اینا و وسایل اساسی مثل فرش و مبل و سرویس خواب و یخچال و گاز که خریده بودند رو چند نفری چیدیم من دو برابر اونا ذوق داشتم مامان لیلی هم هی تعریف می کرد و بعد از من تشکر و هی میگفت:آن شالله عروسی خودت دخترم و منم لپ هام گلی میشد البته به گفته لیلی ......... من عصر زود اومدم چون قرار بود برم بیمارستان پیش آراد این چند وقته این جلسه هایی که تو بیمارستان بود انگار طلسم شده بود چون جور نمیشد برم.... کتاب هایی که رو میز بود رو گذاشتم تو کیف مشکی بزرگم خیلی این کیفم رو دوست داشتم آخه هر چی که بگی توش جا میشد بعد برداشتن چادرم رفتم پایین شربت آلبالویی که توی یخچال بود رو یه نفس سر کشیدم وای که هوا چقدر گرم بود بعد خدا حافظی با مامان سوار آژانس شدم و راهی بیمارستانی که آراد اونجا انترن بود نگاهی به ساعت کردم ۱۰ دقیقه دیگه شیفتش تموم میشد روی چمن هایی که تو محوطه بیمارستان بود نشستم و منتظر تماس آراد...... به قلم برای ارسال نظرات به پی وی مراجعه کنید : 🆔 @BanoyDameshgh @shohda_shadat 🌸 🌸🌸 🍃🌸🌸 🌸🍃🌸🌸
🌸🍃🌸🌸 🍃🌸🌸 🌸🌸 🌸 همینطور که نگاهم رو دور و اطراف بیمارستان می چرخوندم،نگاهم به پیرزنی افتاد که رو ویلچر بود فکر کنم شوهرش بود که هلش میداد و مشخص بود که با عشق این کار رو میکنه نه اجبار......... پیرزن برگشت طرف من و وقتی نگاه خیرم رو دیده لبخندی زد و به مرد کنارش چیزی گفت و آومدن طرف من،زود بلند شدم و خودم رو رسوندم طرفشون بعد سلام و اینا خانومه با لبخند گفت:چیزی شده بود اونطوری نگاه میکردی مادر جان؟لبخند زدم و گفتم:راستش به عشق بینتون...الان پیدا کردن چنین عشقی مثل گذشتن یه شهاب از آسمون نادر و نایابه به حرفم خندید و گفت:راست میگه دخترم ،ولی تو ماشالله نازی و خانوم..آن شالله یکی قشنگش نصیبت میشه لبخند کمرنگی زدم و سرم انداختم پایین موقع خداحافظی یه حرف قشنگی زد :دختر جان،از من به تو یه حرف یادگاری..عشق پیدا کردنی نیست ،ساختنیه.. سعی کن اول با منطق بسنجی طرف رو بعد از رو عشق ولی هیچ وقت با کسی که دوسش نداری و یه تفاهم بینتون نیست ازدواج نکن..... نفس عمیقی کشیدم و گفتم:تفاهم از نظر شما یعنی چی؟نگاهی به مرد کنار دستش که با لبخند عجیبی نگاهش میکرد و گفت:تفاهم چیز سختی نیست.. یعنی درک تفاوت ها و احترام گذاشتن به یکدیگه این خانوم منو بدجور یاد عزیزجونم انداخته بود.. همون قدر مهربون...همون قدر خوش زبون.... نا خودآگاه خم شدم و گفتم:اجازه ببوسمتون؟ خندید و گفت:چرا نه دخترم،تو من یاد نوه خودم میندازی...با چشایی که رد اشک روش نشسته بود و خم شدم و روی چروک های پیشونیش رو بوسیدم و ازش خداحافظی کردم اونم با چند تا دعای مادرانه و قشنگ راهی شدند............................ به قلم برای ارسال نظرات به پی وی مراجعه کنید : 🆔 @BanoyDameshgh @shohda_shadat 🌸 🌸🌸 🍃🌸🌸 🌸🍃🌸🌸
🌸🍃🌸🌸 🍃🌸🌸 🌸🌸 🌸 همونطور که خیره رفتنشون بودم گوشیم زنگ خورد نگاهی به شماره کردم که پسر عمه سیو کرده بودم جواب دادم و بابت تاخیرش عذرخواهی کرد و گفت: تا چند دقیقه دیگه میاد......... دوباره بین چمن ها نشستم و کیف مشکیم رو گذاشتم جلو پام با آومدن آراد از دور بلند شدم بعد سلام و احوال پرسی نگاه خیلی کوتاهی بهم انداخت و گفت: چیزی شده؟سرم انداختم پایین و گفتم:نه اونم بعد نگاه زیر چشمی شروع کرد به نگاه کردن تست هایی که دورشون خط کشیده بودم تا روش های حلشون رو از آراد بپرسم................................ با حوصله توضیحشون رو میداد وسط توضیح ها بابام زنگ زد و گفت:شبه و تنها بر نگردم ،یا آژانس بگیرم یا هم زنگ بزنم به آرتان............................... بعد حدود یه ساعتی سرم رو بلند کردم و نگاهی به آسمون کردم امشب عجیب ستاره بارون بود ،آراد هم چشماش رو دوخت به آسمون ........ دلم عجیب هوس کرده بود رو آون چمن ها دراز بکشم و به یاد بچگی هام ستاره ها رو بشمارم.... یادمه وقت بچگی ،تو تابستون ها با بهار دراز میکشیدیم و ستاره میشمردیم و بعد بینشون برای خودمون یه پر نورش رو جدا میکردیم ،دلم میخواست برگردم به همون سال های بیخیالی و رویا بافی البته الانم من و بهار همون روحیه رو داشتیم آخه هنوز زندگی امتحاناش رو شروع نکرده بود.......... صدای اذان مسجد کوچیکی که تو حیاط بزرگ بیمارستان بود بلند شد و من چشمام رو بستم عادت داشتم همیشه موقع اذان دعا کنم...... به قلم برای ارسال نظرات به پی وی مراجعه کنید : 🆔 @BanoyDameshgh @shohda_shadat 🌸 🌸🌸 🍃🌸🌸 🌸🍃🌸🌸
💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟 🌟 💠 اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ فى هذَا الْيَوْمِ وَ فى مَوْقِفى هذاوَ اَيّامِ حَياتى بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَيْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِيِّكَ وَ آلِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ اَلسَّلامُ . سپس صد مرتبه ميگويى اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً بعد صد مرتبه ميگويى: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ آنگاه میگویی: اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ اَللّهُمَّ الْعَنْ يَزيدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْيانَ وَ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى يَوْمِ الْقِيمَةِ سپس به سجده مي روي و مي گوئي: اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرينَ لَكَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظيمِ رَزِيَّتى اَللّهُمَّ الرْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَيْنِ الَّذينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ 💠 🌟 💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟
💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟 🌟 💠 🔹زیارت عاشورا بِسم اللّه الرّحمن الرّحيم اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خِيَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِيَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكُمْ مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ يا اَبا عَبدِ اللِه، لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَ عَلى جَميعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصيبَتُكَ فِى السَّمواتِ عَلى جَميعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ و َاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فيها و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِكُمْ بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِياَّئِهِم يا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَيَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً ، وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِكَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَكَ وَ اَکْرَمَنى بِكَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِكَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و َآلِهِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَكَ وَجيهاً بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِيا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ وَ اِلى اميرِالْمُؤْمِنينَ وَ اِلى فاطِمَةَ وَ اِلَى الْحَسَنِ وَ اِلَيْكَ بِمُوالاتِكَ وَ بِالْبَراَّئَةِ مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِكَ وَ بَنى عَلَيْهِ بُنْيانَهُ وَ جَرى فى ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَيْكُمْ وَ على اَشْياعِكُمْ بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَيْكُمْ بِمُوالاتِكُمْ وَ مُوالاةِ وَلِيِّكُمْ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ وَ النّاصِبينَ لَكُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ وَ وَلِىُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِكُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِياَّئِكُمْ وَ رَزَقَنِى الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ اَنْ يَجْعَلَنى مَعَكُمْ فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ يُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ وَ اَسْئَلُهُ اَنْ يُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ (بِالْحَقِّ) مِنْكُمْ وَ اَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّكُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَهُ اَنْ يُعْطِيَنى بِمُصابى بِكُمْ اَفْضَلَ ما يُعْطى مُصاباً بِمُصيبَتِهِ مُصيبَةً ما اَعْظَمَه وَ اَعْظَمَ رَزِيَّتَها فِى الاِْسْلامِ وَ فى جَميعِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْكَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. اَللّهُمَّ اِنَّ هذا يَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَيَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَْآکبادِ اللَّعينُ ابْنُ اللَّعينِ عَلى لِسانِكَ وَ لِسانِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فيهِ نَبِيُّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ. اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْيانَ وَ مُعاوِيَةَ وَ يَزيدَ بْنَ مُعاوِيَةَ عَلَيْهِمْ مِنْكَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدينَ وَ هذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَيْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَيْهِمُ اللَّعْنَ مِنْكَ وَ الْعَذابَ (الاَْليمَ) 💠 🌟 💠🌟💠🌟💠🌟💠🌟