تأثیر زبان بدن بر گرفتن #مرخصی😂
با دوستم می خواستیم از #مدیر_مدرسه معصومیه که سخت گیر بود مرخصی بگیریم. تو حیاط وقتی چشمش از پنجره اتاق مدیر به او افتاد گفت: هوا پسه برگردیم که محاله مرخصی بده؛ ببین چهره اش چقدر عبوس و درهمه!!
با ناراحتی مشغول قدم زدن دور حیاط مدرسه شدیم. هنگامی که رسیدم مقابله پنجره مدیر نگاهی به اتاق مدیر انداخت و دستم را گرفت و گفت: بدو بدو که الان وقتشه؟
با تعجب گفتم: چی شده؟
گفت: مدیر مدرسه چهره اش گشاده است داره میخنده.
وقتی وارد اتاق مدیر شدیم متوجه شدیم که دوست قدیمی او به دیدنش آمده بود و داشتند گل می گفتند و گل می شنفتند. وقتی ما درخواست مرخصی دادیم در همان خندیدن امضا انداخت پای برگه مرخصی.
👎این دوست قالتاقم 😂با اون شم روان شناختی و پلیسی که داشت سالهاست که در قوه قضائیه مشغول به خدمت است. خدا رحم کنه کسی که بخواد ایشونو دور بزنه. دوستم خودش دوریه!!😄😉
📕ر.ک شوخ طبعی های طلبگی، نشر جمال
#روان_شناسی_کاربردی
#زبان_بدن
#قالتاق
🕌😂😁
زبان بدن بلندگوی اغتشاشاگران
چندین سال قبل، بعد رفتن خانم گلشیفته و بریان ...ببخشید.... عریان شدنش نوبت خانم فولادی در هلند شد که با زبان بدن بلندگوی تمدن خود و همراهانش شود. یادآور شوم که در کتاب مصاحبه موثر به روش گام به گام آمده: #زبان_بدن 95 درصد تعامل را به دوش می کشد. بنابراین اپوزیسیون به خودشان زحمت مصاحبه و خبر تحریف شده و گزارش دروغ و.. ندهند بجای آن از زبان بدن به طور دسته جمعی استفاده کنند🥴😉
فرار سینه ها
بس ماهواره، دیده ام از شنبه تا آدینه ها
اما ندیدم اینچنین، بی پیرهن مادینه ها
رو سینه را چون سینه ها، هفتاب شو از کینه ها
بعد از فرار مغزها، اینک فرار سینه ها
💢 #فرار_مغزها
#فرار_سینه_ها 💢
Escape of brains and breasts
✍️🥴
عشق من شیخ حسین
تازه اومده بودم حوزه و حال و هوای دانشگاه کامل از سرم نپریده بود. رفتم حجره یکی از طلاب داشتیم با هم صحبت می کردیم . به او گفتم: قربونت صدای ضبط را کم می کنید؟ این صدا رو مخمونه. راستش از سبک سخنرانی اش خوشم نمیاد.
گفت بابا این #شیخ_حسین_انصاریانه .... !
گفتم: مبارکت باشه. ولی من حال نمی کنم با نوع سخنرانی. خیلی آروم صحبت می کنه داره خوابم میگیره. مونده ام تو چطوری داری گوش میدی؟!
صحبت ما گل انداخت بود. یک طرف نوار هم تمام شد و نوار را برگرداند. کم کم صدای شیخ بالا رفته بود. دقیقا مثل هواپیمایی که اوج بگیرد. بحث جالبی مطرح کرده بود. از آن طلبه عذرخواهی کردم و سخنرانی را به چند دقیقه قبل برگرداندم تا از ابتدای حکایت گوش کنم.
بعد که صحبتمان تمام شد. نوار او را امانت گرفتم و آوردم حجره دوباره از اول گوش دادم. بعد که نوار را تحویل دادم از او خواستم اگر باز نواری دارد امانت به من بدهد تا گوش کنم. کم کم هر کسی نواری داشت گرفتم گوش داد.
کم کم عضو نوارخانه ها شدم برای شنیدن سخنرانی های ایشان. این امر ناهشیار روی صحبت کردم اثر گذاشته بود. دست خودم هم نبود گاهی بخش هایی از یک سخنرانی به طور خودکار حفظم میشد و مثل ایشان صحبت می کرد.
ایشان قابلیت های زیادی دارند #زبان_بدن هنگام #خطابه دقیق و بجا همراه کلام تجلی پیدا می کند. #شاعر است و #نویسنده و #مترجم.
🌼انس با آیت الله فاضل
زمانی برای سخنرانی و خواندن دعای کمیل به قم آمدند. خواستیم او را دعوت کنیم در مراسم با شکوه پیاده روی بسیجیان در مسیر جمکران در بیابان های تاریک برگزار میشد شرکت کنند. از بخش فرهنگی حرم سراغ ایشان را گرفتم گفتند صبح ایشان با آیت الله فاضل لنکرانی دیدار دارند. وقتی رفتم آنجا متوجه شدم که ایشان هر موقع خدمت آیت الله فاضل می رسند از صبح تا بعد از ناهار با ایشان جلسه دارند.
👌انس با لحن ایشان
زمانی یکی از طلاب اصفهانی به دیدنم آمد و برایم نواری هدیه آورد و گفت جدیدترین و مؤثرترین سخنرانی ایشان است. به محض این که صدای او را شنیدم خندیم و گفت بلد نبوده تقلید کنه. با تعجب گفت تقلید؟ این خودش است. گفتم بعد از این همه گدایی شب جمعه را تشخیص ندهم وای به من. وقتی می خواست به اصفهان برگردد گفت:دوستان گفتند چند نوار از همین سخنرانی برایمان بخر. با هم مغازه ای رفتیم که در گذرخوان کاست سخنران های مشهور را می فروخت. گفت: حاجی دمت گرم. 4-5 کاست از این سخنرانی به اصطلاح شیخ حسین به ما بده. با تعجب گفت: یعنی چی؟ من سالهاست سخنرانی های ایشان را می فروشم کارم است گفتم خب جنگ داریم ایشان شیخ حسین نیست نوار رد کن بیا. ماه ها بعد شیخ حسین برای سخنرانی حرم حضرت معصومه آمد فکر کنم خواست منبر برود پایش را روی سرم گذاشت از بس جلو بود. اولین چیزی که گفت: به سخنرانی جعلی اشاره کرد و گفت 25 اشکال شرعی در آن هست که سربازان گمنام امام زمان او را گرفتند باید ببینیم هدفش چی بود.
💢شب های قدر
با این که قم خودش شب های قدر غوغاست عشق به شیخ با یکی از دوستان، شب احیا حرم امام خمینی رفتیم. هنوز یادم نرفته بچه های #لات_و_لوتی که بخاطر علاقه به او به حرم کشیده شده بودند. یکی از آنها که کاپشن چرم و موهای فری داشت اومد نزدم و با لحن لاتی اش گفت: داداش میدونی نماز شب چطور میخونن. این هنره نه این که گریه طلاب سال اولی را در درس اخلاق دربیاری خخخ.😉
گاهی در اتوبوس ها برخی نوارها را همراه داشتم روی بخش جذابش از قبل تنظیم می کردم که سریع سراغ اصل مطلب برود. بارها میشد می رفتم نوار را بعد از سخنرانی بگیرم راننده می گفت اجازه بده ی بار دیگه هم گوش کنم خیلی با حال بود.
👈 در فوتبال علی انصاریان با شیخ حسین (حرمت به مادرش زبان زد بود و..)
👈در فوتبال علی کریمی بی شیح حسین
ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا
https://erfan.ir/farsi
✍️💡