🌸
سر منشأ علم بیـــکرانی زهرا
محبوب ترین زن زمانی زهرا
پیش قدم تو ماه سر خم کرده
خورشیدِ زمین و آسمانی زهرا
#حضرت_زهرا
#روز_مادر
#روز_زن
✍#صفیه_قومنجانی
🆔@shokofeha_ye_kheal
🌸
بر روی زمین، نور مبینی زهرا
مثل پـدرت، تو بهتـرینی زهرا
شیرازهی خلقتی و نور ثَقَلین
بر خاتم مصطفی نگینی زهرا
#حضرت_زهرا
#روز_مادر
#روز_زن
✍#مریم_شعلهپاش
🆔@shokofeha_ye_kheal
🌸
غیراز بهشت چیست سزاوار مادرم
والاتـر است از هـمـه مقدار مادرم
ظرف دل از محبت دنیا تهی ولی
لبـریـزم از مـحـبـت بسیار مادرم
از غم پناه برده دلم وقت بیکسی
بـر دشــت بـاز چـادر گلدار مادرم
در چشمهاش موج دو دریا نشاندهاند
آیــیــنــه اســـت آیـــنـه انگار مادرم
خوابیده ماه با همه ی روشناییاش
در چشــمهـای روشـن و بیدار مادر
شب زنده است با نفسش، عطر جانماز
پـیـچیــده در ســراسـر گــل زار مادرم
چشم از نگاه کردن گل خسته کی شود
مـــن تـشـنـهی همـیـشـهی دیدار مادرم
#روز_مادر
#روز_زن
✍#مریم_سادات_میرصادقی
🆔@shokofeha_ye_kheal
دوستان
هم به خانواده خودتون و هم به همه کسانی که میشناسید اکیدا توصیه کنید که در مصرف گاز صرفه جویی کنند.
ما وقتی اینهمه میگیم که اهل رعایت کردن اصول انسانی هستیم و دلسوز انسانهاییم و وضعیف برادران و خواهران مسلمانمون برامون اهمیت داره، بیایید اینجا هم بطور عملی این گفته هامون رو نشون بدیم. نشون بدیم که حرفهامون همیشه واقعیه. هر کسی این پیام رو خوند بینی و بین الله بره و کمی درجه ی وسایل گرمایشی خودشونو کم کنه. فقط کمی.
یا علی مدد
#خادم_کانال
🌸
ببین این کم فشاری را برادر
مَــبَـــر از یــاد یاری را برادر
هوا بس ناجوانمردانه سرد است
کــمــی کـــم کـن بخاری را برادر
#همدلی
✍#احمد_رفیعی_وردنجانی
🆔@shokofeha_ye_kheal
🌸
غـروب و نغمهی دلگیر مرغ دریایی
نشسته بود زنی در سکوت تنهایی
کلاف پر گرهای داشت در دل چشمش
که بـافت با نـم اشکش غمی تماشایی
دوباره رفت سـراغ شکستههای دلش
سرود چند غزل از دو چشم خرمایی
نوشت با قـلمی عاشقانه از چشمش
نوشت: «ای گل مادر،چقدر زیبایی!
تمام حس خودم را چکاندهام در شعر
بـنــوش تـا کـه بـخـوانـم بـرات لالایی
عجب حکایت تلخی است دوری من و تو
رســانــد حـــــال دلــــم را بــه ناشکیبایی
دلم گرفته از این درد و راهی سفرم
سـفـر به قـلـب تو با قایقی مقوایی»
چکید از دل چشمش دو قطـره خـون از درد
کنایه زد به خودش که:چه خواب و رویایی
نگاه خستهی خود را به دست پنجره داد
بـه روی شیشهی قلـبـش دمیده شد هایی
شبیه لحظهی برخورد سنگ با شیشه
دلـش شـکـسـتـهتـر از دختران بابایی
غـروب بـود و بـه آیینهها نگاهی کرد
نداشت چشم امیدی به هیچ فردایی
به بیت آخر شعرش رسید و آه کشید
دوباره آخــر شـعـر و دوباره تنهایی!
✍#الهام_زارع
🆔@shokofeha_ye_kheal