18.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سرود
#امام_حسن_علیه_السلام
سرود مولا حسن جانم به مناسبت میلاد حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام
کانال شکوفه های انتظار
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ @shokoofe_entezar
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
43.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قصه
#امام_حسن_علیه_السلام
ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک
کانال شکوفه های انتظار
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ @shokoofe_entezar
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
18.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آموزشی
#امام_حسن_علیه_السلام
💥سلسله آموزش مفاهیم دینی مناسب کودکان
مهدیاوران عزیزشما لطفا ویس ها،فیلم و نقاشی های خودتون را به این آیدی بفرستید
@E_fatemi
کانال شکوفه های انتظار
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ @shokoofe_entezar
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
24.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آموزشی
#امام_حسن_علیه_السلام
💥سلسله آموزش مفاهیم دینی مناسب کودکان
مهدیاوران عزیزشما لطفا ویس ها،فیلم و نقاشی های خودتون را به این آیدی بفرستید
@E_fatemi
کانال شکوفه های انتظار
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ @shokoofe_entezar
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
#یکشنبه_های_مهدوی
#امام_حسن_علیه_السلام
🌺🌺🌺🌺🌺
امام حسن مجتبی علیه السلام خیلی #مهربان بود و همیشه به #فقیران کمک می کرد.
امام حسن علیه السلام اگر چیزی به کسی می بخشید منت نمی گذاشت .
او بسیار #کریم و #بخشنده بود. ایشان بین مردم با لقب #کریم_اهل_بیت شناخته شده اند.
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ @shokoofe_entezar
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
9.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شعر
#امام_حسن_علیه_السلام
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
دومین کبوتری
دومین گل سپید
بهتر از تو، مهربان
در جهان کسی ندید
🔰🔰🔰
بر سر یتیم ها
سایه ی نوازشی
با دلی پر از دعا
غرق در نیایشی
می رسد به گوش تو
نغمه ی سلام ما
🌴🌴🌴🌴
هر کجا که مانده ای
دومین امام ما
غنچه ی محمدی
توی باغ مخملی
نام نیکویت حسن
پاره ی تن علی
کانال شکوفه های انتظار
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ @shokoofe_entezar
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
25.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آموزشی
#امام_حسن_علیه_السلام
💥سلسله آموزش مفاهیم دینی مناسب کودکان
مهدیاوران عزیزشما لطفا ویس ها،فیلم و نقاشی های خودتون را به این آیدی بفرستید
@E_fatemi
کانال شکوفه های انتظار
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ @shokoofe_entezar
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
#قصه
#امام_حسن_علیه_السّلام
#فضایل
قصه کودک غیب گو ⭐️⭐️
برداشتی از کتاب کریم آل عبا نوشته محسن نعما
منبع:بحارالانوار جلد۴۳،صفحه۳۳۳.
الثاقب فی المناقب إبن حمزه طوسی،صفحه۳۱۶.
🌿🌿🌿🌿
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بچه ها!
من حذیفه هستم، یکی از یارای پیامبر.
می خوام براتون یه داستان تعریف کنم که احتمالا تا حالا نشنیدین.
یه روز من و چند نفر دیگه از دوستان پیامبر، پیش ایشون نشسته بودیم و مشغول صحبت بودیم.
از دور دیدیم که نوه بزرگ پیامبر،امام حسن که اون موقع کوچولو بودن، دارن میان،
پیامبر تا ایشون رو دیدن خیلی خوشحال شدن و گفتن: جبرئیل و میکائیل راهنما و مراقب حسن هستن.
ما تعجب کردیم از اینکه حسن بن علی با اینکه سنش زیاد نیست، اینقدر خدا و پیامبر دوستش دارن.
وقتی حسن بن علی به ما رسید، پیامبر به پای او بلند شدن.
ما هم مثل ایشون بلند شدیم.
پیامبر به نوه شون گفتن: حسن جان! تو نور چشم من و میوه قلب من هستی!
پیامبر دست حسن بن علی رو گرفتن و راه افتادن، ما هم دنبال ایشون حرکت کردیم.
یک دفعه یه مرد ناشناس که خیلی هم عصبانی بود به سمت ما اومد، پرسید: محمد کدام یک از شماست؟
خیلی عصبانی حرف میزد.
حضرت محمد گفتن: من هستم.
اون مرد گفت: ای محمد من دشمن تو هستم و به این دشمنی افتخار میکنم.
ما عصبانی شدیم، اما پیامبر لبخند زدند.
چند نفری از ما خواستیم اون مرد رو بگیریم و ادبش کنیم، اما پیامبر به ما گفتن کاری نکنیم.
مرد گفت: تو میگی پیامبری درحالی که واقعا از طرف خدا نیومدی.مگر اینکه معجزه ای نشون بدی!
پیامبر گفتن: ای مرد، من میتونم بهت بگم کِی و چجوری از خونه ت اومدی.
می خوای یکی از اعضای بدنم این خبر ها رو به تو بگه؟
مرد تعجب کرد و گفت: مگه بدن هم صحبت می کنه؟
پیامبر به نور چشمشون یعنی امام حسن علیه السّلام اشاره کردن.
اون مرد عصبانی گفت: چطور یک بچه می خواد از علم غیب و چیزی که ازش خبرنداره به من بگه؟
ما هم تعجب کرده بودیم، و هم از برخورد اون مرد ناراحت بودیم.
منتظر بودیم ببینیم چه اتفاقی می افته؟
حسن بن علی گفتن: تو وقتی راه افتادی، آسمان پر از ابر بود، اون شب رعد و برقی اومد، که خیلی ترسیدی.
ما داشتیم چهره مرد رو می دیدیم که ازحالت عصبانیت در میاد و متعجب میشه.
حسن بن علی ادامه دادن: توی راه هوا تاریک شد و راه رو گم کردی ، نمی دونستی از کدوم طرف باید بری ، میون بیابون مونده بودی و میترسیدی.
اومدی تا پیامبر رو از بین ببری ،و پیش خانواده ت برگردی،
اما به لطف خدای مهربون با ایمان کامل برمیگردی.😍
اون مرد کم کم داشت می فهمید که درباره ی پیامبر اشتباه کرده و تا الان ایشون رو نمیشناخته.
سرش رو پایین انداخت و گفت من می خوام مسلمون بشم، چیکار باید بکنم؟
امام حسن با مهربونی شهادتین رو بهش یاد دادن و گفتن که تکرار کنه
اشهد ان لا اله الا الله
و اشهد ان محمد رسول الله
بله بچه ها
اون مرد اومده بود تا پیامبر رو از بین ببره ولی به لطف خدای مهربون مسلمون شد و پیش خانواده اش برگشت.
ــــــــــــــــــــــــ
بعد از تعریف کردن قصه
حالت های مختلف مرد ناشناس رو که بعدا مسلمون میشه با فرزند دلبندتون به صورت بازی انجام بدید 😍.
اولش عصصصبانی ه😡😤
بعد متعجب میشه😳😳
کم کم به فکر فرو میره🤔🤨
و از رفتارش شرمنده میشه😓😥
و درآخر که مسلمون میشه باشادی پیش خانواده ش برمیگرده😁😄.
میتونید اول آروم آروم انجام بدید و بعد تند تند حالت چهره تونو عوض کنید
بچه ها کللی ذوق میکنن و میخندن و بعد خودشون شروع میکنن به تغییردادن چهره شون☺️
📕📒📗📘📕📒📗📘📕📒📗📘
کانال شکوفه های انتظار
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ @shokoofe_entezar
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
#امام_حسن_علیه_السلام
✨🌹✨🌹✨🌹✨
پدرش بود علی (ع)
مادرش فاطمه (س) بود
مهربان مثل پدر
خیر خواه همه بود
بود او در همه عمر
با بدی ها در جنگ
و بدش می آمد
از فریب و نیرنگ
نگران اسلام
نگران حق بود
دل او در سینه
آسمان حق بود
راه او راه خدا
صلح او مثل جهاد
صلح او آزادی
بر مسلمانان داد
او گلی بود که از
هر گلی بهتر بود
بود زیبا خوشنام
شکل پیغمبر (ص) بود
کانال شکوفه های انتظار
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ @shokoofe_entezar
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
9.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
#شعر
#امام_حسن_علیه_السلام
#نذر_مهدوی ارسال لینک کانال به سه نفر
کانال شکوفه های انتظار
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ @shokoofe_entezar
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
#امام_حسن_علیه_السلام
#شهادت
#شعر
🥀🥀🥀🥀
پدرش بود علی (ع)
مادرش فاطمه (س) بود
مهربان مثل پدر
خیر خواه همه بود
بود او در همه عمر
با بدی ها در جنگ
و بدش می آمد
از فریب و نیرنگ
نگران اسلام
نگران حق بود
دل او در سینه
آسمان حق بود
راه او راه خدا
صلح او مثل جهاد
صلح او آزادی
بر مسلمانان داد
او گلی بود که از
هر گلی بهتر بود
بود زیبا خوشنام
شکل پیغمبر (ص) بود
12.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#انیمیشن
#امام_حسن_علیه_السلام
#نذر_مهدوی ارسال لینک کانال به سه نفر
کانال شکوفه های انتظار
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ @shokoofe_entezar
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄