چه بگویم سحرت خیر؟ تو خودت صبح جهانی
من شیدا چه بگویم؟ که تو هم این و هم آنی...
@shokoohsher✨
#شهریار🪴
آیینهای مکدّرم از دست روزگار
آهی بکش به یاد من، ای بیوفا تو هم...
@shokoohsher✨
#فاضل_نظری☘️
✨شکوهِ شعر✨
آیینهای مکدّرم از دست روزگار آهی بکش به یاد من، ای بیوفا تو هم... @shokoohsher✨ #فاضل_نظری☘️
بیگانه ماندی و نشدی آشنا تو هم
بیچاره من! اگر نشناسی مرا تو هم
دیدی بهای عشق به جز خون دل نبود
آخر شدی شهید در این کربلا تو هم
آیینهای مکدّرم از دست روزگار
آهی بکش به یاد من، ای بیوفا تو هم
چندی است از تو غافلم ای زندگی ببخش
چنگی نمیزنی به دل این روزها تو هم
ای زخم کهنهای که دهان باز کردهای
چون دیگران بخند به غمهای ما تو هم
تاوان عشق را دل ما هرچه بود داد
چشمانتظار باش در این ماجرا تو هم
@shokoohsher✨
#فاضل_نظری ☘️
مثل یک معجزه ای، علت ایمان منی
همه "هان" و "بله" هستند و شما "جان" منی...
@shokoohsher✨
#امیرحسین_گرمابی🌱
#ذکر_شب
مرغ شب با سایهٔ مهتاب اگر سرخوش بود
من خوشم با سایهٔ زلف خیالانگیز او
@shokoohsher✨
#رهی_معیری🪴
خیال زلف او کردیم شب ، صبح از پریشانی
به مسجد باده خوردیم و به میخانه دعا کردیم!
@shokoohsher✨
#معنی_زنجانی☘️
ای ملائک که به سنجیدن ما مشغولید
بنویسید که اندوه بشر بسیار است...
@shokoohsher✨
#حامد_عسکری🍃
✨شکوهِ شعر✨
ای ملائک که به سنجیدن ما مشغولید بنویسید که اندوه بشر بسیار است... @shokoohsher✨ #حامد_عسکری🍃
محرمی نیست وگرنه كه خبر بسیار است
رمق ناله كم و كوه و كمر بسیار است
ای ملائک كه به سنجیدن ما مشغولید
بنویسید كه اندوه بشر بسیار است
ساقههای مژهام از وزش آه نسوخت
شُكر! در جنگل ما هیزم تَر بسیار است
سفره دار توام ای عشق، بفرما بنشین!
نان ِجو، زخم و نمک، خون ِجگر بسیار است
هر كجا مینگرم، مجلس سهراب كُشی ست
آه از این خاک، بر آن نعش پسر، بسیار است
پشت لبخند من آیا و چرائی نرسید؟
پشت دلتنگیام اما و اگر بسیار است
اشک، آبادی چشم است، بر آن شاكر باش
هر كجا جوی روانی ست، كپر بسیار است
سالها رفت و نشد موی تو را شانه كنم
چه كنم دور و برت شانه به سر بسیار است
@shokoohsher✨
#حامد_عسکری🍃
چقدر انسان جسور میشود
وقتی مطمئن است
کسی دوستش دارد...
@shokoohsher✨
#زیگموند_فروید🌱
عرق بر چهرهی خوبان عجب کیفیتی دارد
گل مهتاب را در صبح، چیدن آرزو دارم...
@shokoohsher✨
#نظامالملک_آصفجاه🌱
صیاد پیر!آخر این داستان چه شد
تقدیر پنجههای پلنگ جوان چه شد
پیچیده در سراسر شب بوی سوختن
تکلیف ماه و مزرعه های کتان چه شد
برگی که سبز بود در آغاز دی هنوز
از سوز باد وحشی بیخانمان چه شد
هر موج می برد جسدی را به ساحلی
طوفان چه کرد؟عاقبت بادبان چه شد
صیاد پیر کوه! پلنگ جوان من
قربانی غرور کدامین تپانچه شد؟
@shokoohsher✨
#اعظم_سعادتمند☘️
#لیلی_آذر
خبرنگار، بگو از نگار من چه خبر؟!
از آن شکفته گل نوبهار من چه خبر؟
نسیم قاصدکی را درون حوض انداخت
ولی نگفت که از چشم یار من چه خبر
نبرده است کسی سوی او پیام از من
نگفته است که از حال زار من چه خبر
بدون او شده ام در وطن غریب ترین
همین بس است که از روزگار من چه خبر!
تو را به جان غریبان در سفر مانده
بگو بگو که از آن تکسوار من چه خبر؟
خبرنگار، سکوت تو را نمی فهمم
خبرنگار، بگو از نگار من چه خبر؟!
@shokoohsher✨
#علی_اصغر_شیری🍃