eitaa logo
|⛅️ شمـالِ‌ایتـا 🥀🌱'🌧🌱|
680 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
6 فایل
صمیمۍ، باصداقت، ساده هستم✨ جماعت ! من شمالےزادھ هستم🌸! ‌ ‌‌گوشۍ دستمہ! الو؟📞.. - https://abzarek.ir/service-p/msg/970539 ‌ ‌حیف نیست از بوۍ بارون بگذرۍ؟🌧(: بمون هم‌وطن❤!
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از اهالی شمال ایتا 😎💬 سلام امکانش هست آیدیتونو بدید یه فیلمی براتون بفرستم؟؟ 🍃🌸🍃 و من سلام دوست خوبم، آیدیمو گذاشتم توی بیو که هم در دسترس شما باشه و هم بقیه دوستان.
این‌ عکسی‌ که‌ مشاهده‌ می‌کنید معروف به نردبان است! 🌺 تمام‌ افراد حاضر در عکس شدند!
🍃🌸🍃 قسمت بیست و چهارم "تجربه‌ای جدید" کتاب سه دقیقه در قیامت، چاپ و با یاری خدا، با اقبال مردم روبرو شد. استقبال مردم از این کتاب خیلی خوب بود و افراد بسیاری خبر می‌دادند که این کتاب تأثیر فراوانی روی آنها داشته. یک روز صبح، طبق روال همیشه از مسیر بزرگراه به سمت محل کار می‌رفتم. یک خانم خیلی بد حجاب کنار بزرگراه ایستاده و منتظر تاکسی بود از دور او را دیدم که دست تکان می‌داد بزرگراه خلوت و هوا مساعد نبود برای همین توقف کردم و این خانم سوار شد. بی‌مقدمه سلام کرد و گفت: می‌خواهم بروم بیمارستان.... من پزشک بیمارستان هستم امروز صبح ماشینم روشن نشد. شما مسیرتان کجاست؟ گفتم: محل کار من نزدیک همان بیمارستان است شما را می‌رسانم. آن روز تعدادی کتاب سه دقیقه در قیامت در صندلی عقب بود. این خانم یکی از کتابها را برداشت و مشغول خواندن شد بعد گفت: ببخشید اجازه نگرفتم می‌تونم این کتاب رو بخونم؟ گفتم: کتاب را بردارید هدیه به شماست به شرطی که بخوانید تشکر کرد و دقایقی بعد، در مقابل درب بیمارستان توقف کردم. خیلی تشکر کرد و پیاده شد. چند ماه گذشت و من این ماجرا را فراموش کردم تا اینکه یک روز عصر، وقتی ساعت کاری تمام شد طبق روال همیشه سوار ماشین شدم و از درب اصلی اداره خارج شدم. همین که می‌حواستم وارد خیابان اصلی شوم دیدم یک خانم چادری از پیاده رو وارد خیابان شد و دست تکان داد. توقف کردم نشناختم ولی ظاهرا ایشان مرا خوب می‌شناختند. شیشه را پایین کشیدم جلو آمد و سلام کرد و گفت مرا شناختید؟ خانم جوانی بود سرم را پایین گرفتم و گقتم: شرمنده، خیر گفت خانم دکتری هستم که چند ماه پیش لطف کردید و مرا به بیمارستان رساندید چند دقیقه‌ای با شما کار دارم.گفتم: بله حال شما خوبه؟ ماشین را پارک کردم و در کنار پیاده‌رو، در حالی که سرم پایین بود به حرفهایش گوش کردم. گفت: اول از همه باید سوال کنم شما راوی کتاب سه دقیقه هستید؟ همان کتابی که آنروز به من هدیه دادید؟ درسته؟ می‌خواستم جواب ندهم ولی خیلی اصرار کرد 🌸🍃 ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃 تصویری‌از‌ حاج قاسم عزیز ما برای آرامش روحمون!"
11.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 جرعه‌ای از زلال قرآن هیچ گاه با الله خدای دیگری قائل مشو که نکوهیده و خوار میشوی.... @shomale_eitaa
💕اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُكَ.💕
‌‹🕌🕊› دوباره مرغ دلم میل کربلا دارد همان حریم که یک بام و دو هوا دارد یکی هوای اباالفضل یکی هوای حسین چه با صفاست هوایی که کربلا دارد @shomale_eitaa
💚 عمری است پریشان و گرفتارِ تواَم من در فکرِ تو وُ دیدنِ رُخسارِ تواَم من ✨ای شمسِ نهانْ در پَسِ غیبت ، توکجایی؟ ✨بی تابم و مشتاقِ به دیدارِ تواَم من 🌤أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج @shomale_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃 دلم کمی هوای لطیف میخواهد، فقط کمی کمی عطر زعفران، کمی رزق حضرتی، چند رج تسبیح شاه مقصود، و چند دانه فیروزه شیخ شوشتری 🍃🌸 دلم حرم میخواهد. راستش، دلم عش❤️ق میخواهد. 🍃🌸 اصلاً دلم یک امام میخواهد. همه را انکار میکنم، دلم تو را میخواهد ✨یا امام رضا جان ❤️ سلام آقا ❤️