eitaa logo
شکوه زن و زنانگی
16.7هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
18 فایل
♧انتشارمطالب صرفا با ذکرنام نویسنده آنچه که درکانال شکوه زن و زنانگی دنبال می‌کنیم: ♧شرح تاریخ زنان ایران ♧انعکاس ناگفته‌های پنهان زن اروپایی ♧تحلیل‌ سیاسی ♧هویت زن مسلمان ایرانی ♧چالشهای زن ایرانی برای حفظ خانواده و جامعه ♧نقدی بر مهندسی فرهنگی غرب
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 پویش روزی بچه دست خداست ملحق شوید . ♦️این روایت جالب در سه قسمت منتشر خواهد شد هر سه قسمت شیرین هست مطالعه کنید سلام ما اهل یکی از شهرستان های خراسان هستیم،همسایه مشهد. داداش بنده چند سال پیش،حدودا سال۸۵ بعد از اتمام خدمت به علت نبود کار به مشهد رفت و تنهایی دنبال کار میگشت،یه مدت تو یه شرکت بود که تعدیلش کردند بعد رفت قنادی و حدود ۱۰ سال کارش همین بود در همین حین ازدواج کرد و به برکت ازدواج و به دنیا اومدن فرزند اول مسیر واسه پیشرفت باز شد و استاد شیرینی و کیک یکی از مجموعه های قنادی بزرگ شهر شد. البته خود فرزند اول مشکلاتی بوجود آورد که اکثرا به مسئله پول و درامد و هزینه های جانبی و غیر قابل چشم پوشی برمیگشت. این مسئله باعث سختی زندگی این خانواده شده بود و نه بیمه درمانی داشتند و نه سابقه ای براش ثبت میشد و روز مزد هم بود... حدود یک یا دو سال با این مشقت و سختی تحمل کردند و ناامید نشدند تا وقتی یه خبر خیلی خیلی عجیب همه فامیل رو گذاشت توی آمپاس شدید! خبر این بود که یه بچه دیگه توی راه دارن... وبچه دوم هم با وجود سختی های زیاد متولد شد... بعد از اینکه فرزند دومش به دنیا اومد که فشار اقتصادی (مستاجری و نداشتن بیمه درمانی و خدمات)بد جور تحت فشار قرارشون داد تا حدی که همه(غیر از خودشون) ناامید شده بودیم و گفتیم باید برگردی و توی شهر خودمون کار کنی که شاید بتونیم هواتونو داشته باشیم! همه درگیر این اتفاق عجیب بودیم و نمیدونستیم باید چیکار کنیم،هر کی رو‌میدیدیم میگفتیم یکی هست با این مشخصات ،اگه کار سراغ دارید بگید که بیاد، هرچی بود عیبی نداره فقط از حالت قبل بهتر باشه. ولی کار به جایی نبردیم زندگی همه‌مون یکی شده بود که بتونیم مشکلی. از کار اینا حل کنیم و تا دو سه سال این مسئله توی خانواده تیتر اتفاقات بود و کسی برای بقیه مسائل زیاد وقت نمیذاشت تا یه خبر عجیب غصه ها رو چندین برابر و تا حدی غیر قابل تحمل کرد خبر چی بود؟؟؟ یه بچه دیگه توی راه دارن👉 _____________________ به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2336751715C0fba986b70
🔴 پویش روزی بچه دست خداست ملحق شوید . ♦️این روایت جالب در سه قسمت منتشر خواهد شد هر سه قسمت شیرین هست مطالعه کنید . قسمت دوم خبر چی بود؟؟؟ یه بچه دیگه توی راه دارن👉 دیگه چه عرض کنم که بلوایی شده بود توی خانواده به خاطر این اتفاق و همون‌طور که عرض کردم شرایط خیلی بد بود و به حدی رسیده بود که داشتیم به سقط جنین فکر می کردیم. ولی باز اون معنویت که توی خانواده ها بود و ترس از عذابش این کار رو نکردند و مقدمات سپردن بچه رو به یکی دیگه داشتین میچیدیم! خلاصه وقت سونوگرافی رسید که وضعیت بچه مشخص بشه. صبح اون روز همه منتظر خبری مثل مشکل داشتن بچه و نیاز به سقط بودند. ظهر شد و تلفن زنگ خورد،مادر گوشی رو‌برداشت و دید زن داداشم گریه میکنه بعد از اینکه یه کمی آروم شد مادر گفت چی شده بگو که‌مردیم از نگرانی... این خبر نه تنها غصه ها رو کم نکرد که چندین برابر کرد :بچه دوقلو بود همه از ترس فشار اقتصادی مضاعف ساکت شدند و هیچی برای گفتن نداشتند... بعد از این قضیه همه رغبت شون برای سپردن بچه‌ها به افراد توانمند بیشتر شد ولی ،،، مادر بچه ها راضی نمیشد میگفت حتی اگه خودم از گشنگی بمیرم نمیذارم بچه ها مو ازم بگیرن! هر چند که همه راحتی و آسودگی اونا رو میخواستند ولی رضایت نمی‌داد ‌. گذشت و گذشت تا تولد بچه ها... اون وقت بود که فشار اقتصادی توان همه‌مونو بریده بود چون ما هم وضعیت خوبی نداشتیم که بتونیم کمک شون کنیم... دیگه همه دست به دعا بودند توی فامیل که نعمت الهی رو خود خدا نگه داره و روزی شو برسونه و خودشونم به امام رضا (ع) توسل دائمی داشتند که شاید فرجی بشه... دیگه فامیلای نزدیک به بهانه های مخلتف هدایای نقدی براشون میفرستادند که بتونن چهار تا بچه قد و نیم قد رو با خونه مستاجری و نبود خدمات شغلی مناسب،زنده نگه دارن... از اونجا که خدا خودش قول داده و کرامت رو نزد برگزیده هاش هم گذاشته... بعد از آمپاس چند ساله که روز به روز بیشتر میشد خدا یه نور امید به این خانواده با سه تا دختر و یه پسر،نشون داد. ادامه دارد... _____________________ به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2336751715C0fba986b70
🔴 پویش روزی بچه دست خداست ملحق شوید . ♦️این روایت جالب در سه قسمت منتشر خواهد شد هر سه قسمت شیرین هست مطالعه کنید قسمت سوم واخر با توجه به حرفه ای که بلد بود جذب یکی از بهترین هتل های مشهد مشغول به کار شد... این خیلی خو‌ب بود چون بیمه درمانی داشتن و حقوقش سر موقع پرداخت میشد همه خوشحال بودیم ولی بچه ها نیازشون روز‌ به روز بیشتر‌میشد و اون فشار یه مقدار به مدت کوتاه کم شد و بعد از مدتی هم شرایط خاص کار در هتل موجب آسیب جسمانی به پدر بچه ها شد و باز غبار غم روی دل ما نشست که خدایا چرا اینجوری میشه ؟؟؟؟.... ولی خدا خودش قول داده دیگه... نمیشه که زیر قولش بزنه فقط ما باید یه‌کم صبور باشیم‌و از ولایت ش خارج نشیم.که این خانواده هم همین کار رو کردند... بعد از چند ماه که دوقلو ها به دنیا اومدند خبر رسید که یه اداره ای نیرو میخواد و برادر من(پدر دوقلو ها) اقدام کرده... رفت و بعد از مدتی تلفن زنگ‌خورد و زدن داداشم بود که با خوشحالی خبر قبولی رو داد... دیگه هیچکس حتی یه ذره هم از او سختی ها یاد نمیکرد و همه می‌گفتند خدایا شکرت! بعد از حدود یک سال خودم برای یه کار اداری رفتم همون اداره که برادرم بود! از قضا،آخر‌ وقت که میخواستم بیام بیرون با مسئول گزینش شون که از تهران اومده بود آشنا شدم و در حضور برادرم یه حرفی زد که هنوز خیلی واسه م تازگی داره. گفت افرادی با شرایط همسان یا شاید بهتر هم بودند برای جذب ولی داداش شما به خاطر داشتن چهار تا فرزند رغبت ما رو بیشتر کرد برای جذبش و از این اتفاق خیلی خوشحالیم. از این اتفاق هم حدود دو و نیم سال میگذره و در دولت سیزدهم از طرف وزارت اعلام کردند برای کمک هزینه مسکن و اعطای زمین برای ساخت و همین چند وقت پیش توی مشهد اعلام کردند افرادی که فرزند دوقلو دارن و مستاجر هم‌ هستند میتونن واسه زمین با قیمت پایین ثبتنام کنند و بقیه توضیحات رو از مشهدیا بپرسید،چون من جزئیاتشو نمیدونم. خلاصه تا یکی از این اتفاقا محقق بشه طول میکشه ولی مهم اون ارتباطی هست که با اصل مسئله وجود داره.. واللّٰهُ یَرزٌقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِب: و خداوند روزی میدهد از آنجایی که حتی فکر آن را نمیکنید! _____________________ به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2336751715C0fba986b70
🔴 نسخه های فرزند صالح دستور دینی برای پدر 🔶چهار ماه که از دوران حاملگی گذشت ، شما و همسرت وضو بگیرید . رو به قبله بایستید ، و آیت الکرسی را بخوانید . بعد از خواندن آیت الکرسی دست بر پهلوی راست همسرت بگذار و بگو : خدایا! اگر فرزندم پسر باشد، نام او را « محمد - یا علی » گذاشتم . اگر دختر باشد ،نام او را فاطمه گذاشتم ، خدایا ! فرزندم را به حرمت محمد صلی الله علیه و آله سالم ، مؤمن ، با هوش و عاقل و با درایت کامل قرار بده . لااقل چند روزی پس از تولد او را بدین نام صدا بزنید.سپس هر اسمی خواستید،بر او بگذارید. _____________________ به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2336751715C0fba986b70
🔴 پویش روزی بچه دست خداست ملحق شوید . فاطمه وارسته: ♦️سلام علیکم خسته نباشید ما ترس از فرزند آوری نداشتیم فقط میخوام بگم خدا اینقدرررر بزرگ و مهربونه که فقط خوبی بنده اش رو میخواد فقط ما بنده ها کم صبریم و خدا خودش روزی رو از جایی که فکرش رو نمیکنیم برامون میفرسته من اول همسرم کار داشتن ولی به خاطر مسایلی بیکار شدن نمیخواستیم مراسم بگیریم ولی من واقعااااا به خدای خودم مطمئن بودم خدا خودش گفته من پول ازدواج مسکن و فرزند رو میدم وقتی رفتم آرایشگاه برای مراسم خودمون همسرم زنگ زدن و گفتن کارم درست شده اشک ذوق میریختم و خدا رو شکر میکردم به لطف و عنایت پروردگار وقتی فرزند اولم رو باردار بودم با پول اندکی که داشتیم میخواستیم ماشین دست دوم ارزان بخریم ولی به لطف خدا همون ایام با طرحی که برای خرید ماشین گذاشتن تونستیم دقیقاااا همون پولی که داشتیم رو بدیم و بقیه اش رو قسطی پرداخت کنیم و ماشین صفر بخریم وقتی فرزند دومم رو باردار بودم باز هم به لطف و عنایت خدا و تلاش بسیاااار خودمون با گشتن ۳ ماه پیاپی و دنبال خربد خونه بودیم وقتی فرزندم به دنیا اومد تو ۳ ماهگیش خونه خریدیم البته با وام و پس انداز و فروش طلا و ... فقط میخوام بگم یک قدم با توکل برای خدا برداری خدا ۱۰ قدم برات برمیداره یا حق _____________________ به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2336751715C0fba986b70
🔴 پویش روزی بچه دست خداست ملحق شوید . ...: سلام.من همسر یک طلبه هستم سال اول ازدواجمون به لحاظ مالی دستمون خیلی باز نبود چون همسرم وقتی اومد خاستگاری من حدودا ۱۰۰تومن شهریه میگرفت ودر امد دیگه ای هم نداشت وبعداز ازدواج که شهریه ش مقداری بیشتر شد تازه رسیده بود به حدود ۵۰۰تومن، بااینکه خونمون از پدرشوهرم بود واجاره نمیدادیم وخانواده هامون کمک میکردن،ومن تمام پاییزوزمستانی که ماه های اول عروسیمون بود رو میوه خشک میکردم و میذاشتم مغازه برادرم که برامون بفروشه اما بااین حال باید خیلی هواسم به دخل وخرجمون میبود که کم نیاریم.. وقتی باردارشدم هم شرایطمون کمی سختتر شد چون هزینه های دکتر وسونوگرافی وقرص مولتی ویتامین و...به بقیه هزینه هااضافه شد. وقتی پسرم به دنیااومد تاچندماه خونه پدرشوهر وپدرم بودیم چون سوئیت خودمون کولرنداشت. خلاصه فامیل که اومدن دیدن وبرای پسرم کادو اوردن با همون پول کادوها قسط اول یه کولر رو دادیم وتونستیم بخریمش. وقتی پسرم۴ماهه بود میخواستیم ماشین بخریم(البته بافروش طلا)که درکمال تعجب چندمدل بالاتر از اون ماشینی که مدنظرمون بودخریدیم. وبعدازاون هم نمیدونم ازکجاوچجوری ولی به عنوان عیدی یاهدیه اون مقدارپولی که نیاز داشتیم میرسید وزندگیمون راحتترشده بود.پسرم که یکسالش شد یه کار خوب توی خونه بادرامد نسبتا خوب بهم پیشنهاد شد ودرامدش هرچندکم اما کمک حالمون بوده وهست.چندماه پیش هم یه ماشین توی قرعه کشی به اسممون دراومد که اگر میخواستیم بیرون اون ماشین بخریم واقعا توانشو نداشتیم.و الان به لطف خدا توی خونه ای زندگی میکنیم که صاحب خونه تاچندسال اجازه دادن بدون اجاره اینجا بمونیم. الان پسرم تقریبا سه ساله شده و ما به فکر هستیم که براش یه خواهر یابرادر بیاریم که همبازی داشته باشه وبیشتر ازاین تنها نمونه😊(هرچند که خیلیا بخاطر مقدار شهریه طلبگی وخرج های سنگین زندگی و کوچیک بودن بچم کلی انرژی منفی میفرستن که هنوز کوچیکه وگناه داره!!!و نمیتونی ازپسشون بر بیای و....!!!) ما ادم ها اگر ایمان داشته باشیم که هرکس رزق وروزی معینی داره چه مادی چه معنوی،وحتی درسختی هاهم هرکس سهم معینی داره دیگه فکر نمیکنیم که بازیاد شدن بچه ها سختی هاومشکلات پدرومادر هم زیاد میشن _____________________ به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2336751715C0fba986b70
🔴 پویش روزی بچه دست خداست ملحق شوید نظر ادمین :به گمانم هر کسی که در این پویش همکاری کرد وباعث دلگرمی خانواده ها و امیدواری بنده ها به خدا شده اجر بزرگی نصیبش شد 95847: سلام ممنون از متن های زیبایی که در کانال میزارید من دوتا فرزند پسر دارم همسرم زیاد به اسرار داشت که من دختر دوست دارم یه فرزند دختر هم میخواییم چند سالی من به دلیل فشار اقتصادی و اوضاع گرونی که هرروز بدتر میشه ترس داشتم اما از اون روزی که پویش روزی بچه دست خداست رو شما گذاشتید ونظر یه عده رو خوندم حقیقت بیشتر امید وار شدم برا آوردن فرزند ممنون از شما واقعا خیلی اثر داشت تو وجودم چون خیلی از نظر اقتصادی برا آوردن فرزند ترس داشتم و میگفتم نمیخوایم مطالب دوستان بهم خیلی انرژی مثبت و امید داد _________________ به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2336751715C0fba986b70
🔴 پویش روزی بچه دست خداست ملحق شوید . سلام علیکم بنده یک طلبه هستم. خاطره ای هم بنده از فرزند اوری دارم که میخوام برای مخاطب های کانال شکوه زن تعریف کنم. ما یک عمه مسن داشتیم که ایشون در طبقه دوم خونشون مستاجر داشتند و از این مستاجر هم پولی دریافت نمیکردند.یک خانم واقا با سه بچه بودند پدر خانه ، راننده تاکسی با سه فرزند دختر و در تنگنای مالی قرار داشت. بنده گاهی برای سرکشی به عمه ام ، خونشون میرفتم، یه بار که رفتم ، خانمشون به همسرم اطلاع دادن که، بارداری ناخواسته برای فرزند چهارم دارند و قصد سقط بچه رو به خاطر مشکلات زیاد مالی دارند،که بنده مانع شدم و تشویق به مراقبت و نگهداری از فرزندشون کردم. با اینکه اونها هم شرایط خیلی سختی داشتند، پذیرفتند که بچه رو نگه دارند. بعد از مدت ها متوجه شدم از طریق عمه به بنده پیام تشکر ارسال کردند که ممنون از شما مانع سقط شدید، فرزند چهارم ما سالم به دنیا آمد و خدا بعد سه دختر یه پسر هم به ما هدیه نمود و از برکات این پسر شرایط مالی مون بهتر شده و تونستیم خودمون یه خونه اجاره کنیم تاثیر نصحیت بزرگان بر روی زوج هایی که از ترس فقر و مشکلات مالی می‌خواهند سقط کنند بسیار زیاده که اطرافیان نباید غفلت کنند _____________________ به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2336751715C0fba986b70
🔴ممانعت از مشارکت شیطان در نطفه 🔶هشدار ائمه معصوم(ع) درباره حیله‌های شیطان و مشارکتش در اموال و جان‌های مردم در مکارم الاخلاق طبرسی نیز آمده است: ابوربیع شامی می‎گوید: شبی نزد امام صادق(ع) بودم که امام، از حیله‌های شیطان و مشارکتش در اموال و جان‌های مردم گفت و آن‌را امری خطر نام شمرد تا حدی‌که از آن، وحشت کردم.پس گفتم جانم به قربانت! راه نجات از آن چیست و چه باید کرد؟ امام فرمود: «هنگامی‌که قصد آمیزش داری، این دعا را بخوان: «به نام خداوند بخشنده مهربان؛ خدایی‎که جز او نیست.هم او که آسمان و زمین را آفرید.خداوندا! اگر مقدر کردی که در این شب، فرزندی به من عطا کنی، پس برای شیطان، در او سهمی و بهره‌ای و مشارکتی قرار نده و او را بنده‌ای صالح و پاکیزه گردان و همین‌طور نسل او را صالح و به‌دور از انحراف قرار بده» _________________ به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2336751715C0fba986b70
🔴 پویش روزی بچه دست خداست ملحق شوید . سلام ۲۴ ساله بودم که ازدواج کردم و در ابتدا ما فقط یه گلخانه داشتیم و یک وانت سفید برای فروش محصولات گلخانه ای... ب لطف خدا بعد از یک سال نیم فرزند اول ما به دنیا اومد.من مادر شدم و همسرم که قبلا هیچ رغبتی به کودکان نشان نمیداد انگار بهترین و بزرگ ترین هدیه عمرش را گرفته بود...خوشبختی ما یکباره چند برابر شد وقتی دخترم یک ساله و نیم شد خانه دار شدیم هر چند در یک محله دورتر ولی خونه ویلایی و بزرگ بود فقط یه خواب داشت ولی محیطی آرام و سرسبز با باغچه خیلی قشنگ برای بازی های کودکانه فرزندم مهیا شد. دخترم دو ساله و نیم شد که پسرم به دنیا اومد چند ماه بعد ماشین سواری گرفتیم و حالا خیلی راحت تر بودیم ... پسرم پنج ساله شدو دختر سوم ما به دنیا اومد کار همسرم توسعه پیدا کرد چند کارگر دایمی داشتیم همین موقع همسرم خونه دیگری دو خوابه در محله بهتر خرید جایی که برای مدرسه فرزندانم و رشد و تعالی آنها عالی بود. همسرم همیشه میگفت هر چی دارم از روزی بچه هاست پسر چهارم ما امسال به دنیا اومد.. خدارو هزاران بار شکر میکنم بابت فرزندان سالم که رنگ و بوی زندگی پر از خستگی و استرس مارو شاد و زیبا کردن خدارو شکر میکنم _________________ به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2336751715C0fba986b70
🔴 پویش روزی بچه دست خداست ملحق شوید . Nafase_saba: سلام وقت بخیر میخواستم بگم من و همسرم وقتی با هم ازدواج کردیم هر دو دانشجو بودیم و بعد از یک سال که خونه خودمون رفتیم من باردار شدم اما هنوز هم همسرم کاری نداشتن و دنبال کار بودیم. فقط ده روز قبل از دنیا اومدن پسرم ،همسرم یه کار خوب پیدا کرد و شاغل شد؛الان هم خدارو شکر استخدام آموزش و پرورش شده،یه ماشین سواری معمولی داریم،تونستیم یه خونه مستقل از خانواده رهن کنیم. _________________ به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2336751715C0fba986b70
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☘ یه حس خوب 🌸🍃 پدربزرگ نود ساله که دختر دار شد 😍 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 به ما بپیوندید👇 🦋 https://eitaa.com/joinchat/2336751715C0fba986b70