eitaa logo
شور شیدایی 🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
462 ویدیو
7 فایل
✍️شور شیدایی،حکایت مردان مردی است که بی ادعا ولی با عزت،گمنام ولی با غیرت،دست خالی ولی تا پای جان،از حیثیت و آبروی این آب و خاک دفاع کردند و امروز.....‌...🌷 ارتباط با ادمین: @shoore13 آدرس ایتا؛ https://eitaa.com/joinchat/1741095207C27c8db9def
مشاهده در ایتا
دانلود
ریشه های ارتش انقلابی آشنایی ماهیت انقلابی ارتش قبل از انقلاب 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🛑 ارتش در روزهای  11 و 12 بهمن و ورود امام (ره) به میهمن اسلامی  چه نقشی داشت؟  ✍در 11 بهمن توسط ارتشیان انقلابی ای در کشور شکل گرفت و سازمان دهی شد که عمده تیم استقبال از تیم امنیتی حراستی بوده است که شامل (س) که با لباس شخصی در آن محل حضور داشتند و تیمی که حضرت امام (ره) را بر عهده گرفتند، همه بودند. ♦️روز 11 بهمن پرواز امام (ره)  مشخص شد و >پی آن ثبت شد و همزمان با این امر، کارکنان غیور نیروی هوایی آن زمان کلماتی را برای مواقع بحرانی کد گذاری کردند و با همین کدگذاری ها متوجه امن بودن زمین برای فرود هواپیمای حامل امام خمینی(ره) شد.  ♦️ که یکی از ارتشیان انقلابی بود، است که متن ورود امام خمینی(ره) به میهن اسلامی را قرایت می کند.  ♦️ که برای جابجایی امام (ره)مشخص شده می کند و تعداد زیادی از و دژبان با مسلسل یوزی پای پلکان هواپیمای امام ایستادند. ♦️در حقیقت آنقدر و ارتشیان بالاست و امام (ره) این تقرب و مودت را نسبت به ارتشیان می بیند که می بینیم (ره) رسما یونیفرم بر تن  و اسلحه یوزی در دست دارند.   🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┅┅ 🚩کانال شهدایی https://eitaa.com/joinchat/1741095207C27c8db9def
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شور شیدایی 🇮🇷
✅ «اِجکت» در دل خلیج فارس ✍ در حین بازگشت هواپیمایم از سوی هواپیمای دشمن مورد هدف قرار گرفت و ناگها
🛑نزدیک بود خوراک ماهی‌ها بشوم ✍پاهایم در آب فرو رفت و چتر نجات نیز به آرامی روی آب قرار گرفت. یک لحظه زیر آب رفتم. سنگینی پوتین‌ها و لباس پرواز، شنا را برایم مشکل می‌کرد اما با تمرین‌هایی که قبلا داشتم، خیلی زود توانستم به این مشکل فائق آیم و خودم را از قید و بند چتر نجات که هر چند لحظه یک بار بر اثر بادی که در آن می‌افتاد مرا یدک می‌کشید، رها سازم. 🔸 قایق نجات در فاصله کمی از من در میان آب بالا و پایین می‌رفت. (منظور قایق کوچکی است که هنگام پرتاب خلبان در لحظه‌های اضطراری همراه خلبان وجود دارد.) ماهی‌ها رهایم نمی‌کردند شنا کنان به سوی قایق لاستیکی به حرکت درآمدم. 🔺هنوز کمی به قایق فاصله داشتم که احساس کردم لباس پروازم از هر طرف به سویی کشیده می‌شود. با وحشت نگاهی به اطرافم انداختم. ماهی‌های ریز و درشتی دورم حلقه زده بودند و هر کدام گوشه‌ای از لباس پروازم را به دهان گرفته و به سویی می‌کشیدند. 🔺 از ترس این که مبادا خوراک ماهی‌ها شوم، با سرعت بیشتری به سمت قایق شنا کردم ولی انگار ماهی‌ها نمی‌خواستند لقمه چرب و نرمی را که به دست آورده‌اند به راحتی از دست بدهند.  بیرون می‌آمد و تنها به گوش خودم می‌رسید. 🔹اما می‌دانستم که خدای مهربان احتیاج به تکلم من از طریق تکه گوشتی به اسم زبان ندارد، بلکه او حرف مرا از قلبم خواهد شنید. لذا دهانم را بستم و قلبم را به روی آب‌های پر تلاطم آن شب ریختم.   🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔷اولین و تنها کانال معرفی ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┅┅ 🚩کانال شهدایی https://eitaa.com/joinchat/1741095207C27c8db9def
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید روز یادمان شهدای ارتش در سالروز شهادت 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🛑 شهدای ارتش در ایام پیروزی انقلاب اسلامی (بهمن ۵۷) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔷اولین و تنها کانال معرفی ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┅┅ 🚩کانال شهدایی https://eitaa.com/joinchat/1741095207C27c8db9def
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید روز یادمان شهدای ارتش در سالروز شهادت 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🛑 شهدای ارتش در ایام پیروزی انقلاب اسلامی (بهمن ۵۷) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔷اولین و تنها کانال معرفی ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┅┅ 🚩کانال شهدایی https://eitaa.com/joinchat/1741095207C27c8db9def
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید روز یادمان شهدای ارتش در سالروز شهادت 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🛑 شهدای ارتش در ایام پیروزی انقلاب اسلامی (بهمن ۵۷) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔷اولین و تنها کانال معرفی ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┅┅ 🚩کانال شهدایی https://eitaa.com/joinchat/1741095207C27c8db9def
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شور شیدایی 🇮🇷
✅ «اِجکت» در دل خلیج فارس ✍ در حین بازگشت هواپیمایم از سوی هواپیمای دشمن مورد هدف قرار گرفت و ناگها
♦️ ماهی بزرگی من را یدک کرد.. ✍ ساعت‌ها گذشت و یک بار هلی کوپتری را از دور دیدم. نمی‌دانم خیال بود یا واقعیت! حالا دیگر کمر و بخشی از ران‌هایم درون آب قرار داشت و گاه نوک زدن ماهی‌ها را به لباس پروازم حس می‌کردم. 🔺حتی یک بار ماهی بزرگی را دیدم که سعی داشت لباسم را به داخل آب بکشد اما به علت شناور بودن قایق مرا تا فاصله زیادی یدک کشید. در آن لحظه خود را به دست تقدیر سپرده بودم و هیچ تلاشی برای نجات خود انجام نمی‌دادم. 🔹آب کاملا روی شکمم را فرا گرفته بود. دست چپم از روی سینه‌ام به داخل آب افتاده بود و دستکش پروازی ام به علت خیس شدن قدری گشاد شده بود. دست راستم را نیز به داخل آب انداختم. 🔸با خیس شدن دستکش‌ها، گویی فشار زیادی از روی دستم برداشته شد. با دندان‌هایم دستکش هایم را در آوردم. گویی اثری از انگشت در دست هایم نبود. آنها مثل یک توپ گرد باد کرده بودند. هر دو دستم را به روی سینه‌ام گذاشتم و با نگاهی به آسمان گفتم: «خدایا خودت می‌دانی هر دردی را که به من بدهی با جان و دل می‌پذیرم. خدایا تو خودت می‌دانی که این دردها برایم بهترین لذت‌ها را دارد. خدایا حرفی برای گفتن ندارم و فقط تو را شکر می‌کنم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔷اولین و تنها کانال معرفی ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┅┅ 🚩کانال شهدایی https://eitaa.com/joinchat/1741095207C27c8db9def