eitaa logo
به عشق مهدی فاطمه
102 دنبال‌کننده
70 عکس
241 ویدیو
9 فایل
سلسله سخنرانیهای استاد شجاعی
مشاهده در ایتا
دانلود
والدینِ شکست خورده.mp3
10.27M
| 🔺 علّت بی‌میلیِ نوجوان و جوانِ ما، به حفظ ارزش‌ها و اعتقادات دینیِ پدر و مادر! منبع:جلسه ۲۴ از مبحث ارتباط موفق @ostad_shojae I montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| ✘ یه فرمول برای این تشخیص: ما قلب‌مون واقعاً درگیرِ امام مون هست، یا اداشُ در میاریم❗️ @ostad_shojae I montazer.ir
: « خدا چکار کند ما معنیِ کلمه‌ی «مقاومت» را بفهمیم؟ » ✍ خبرها را که مرور می‌کردم رسیدم به ویدئوی پسری در غزه! گرسنه بود. سرباز رژیم اشغالی او را برد سر دیگ غذا و گفت: اینهمه گوشت! بگو از دولت اسرائیل هستی، تا سیرت کنم! پس‌شان زد و گفت: عمراً ... • فرو ریختم! دیگر خدا چکار کند ما معنیِ کلمه‌ی «مقاومت» را بفهمیم؟ به خدا که این کودکان را بعداً می‌گذارند جلوی ما و می‌گویند: شما در عافیتِ‌تان حتی در دعا هم کم گذاشتید، اینها دیگر چیزی نداشتند که بدهند وگرنه می‌دادند... • تا کمی آبرویمان را درخطر می‌بینیم، تا کمی کمبودها ما را در مشت خود می‌فشارند، تا همسر و فرزندمان چند تا تعطیلات، درگیر جهاد و فعالیت مهدوی می‌شوند، تا چیزی می‌شنویم و می‌بینیم که به ما برمی‌خورد، اولین فکر ... فکر خالی کردنِ میدان، یا فکر نِق زدن به عزیزانمان است که پس تفریح‌مان چه؟ پس خانه و زندگی‌مان چه؟ پس .... •ویدئوی دختر کوچکی را دیدم. از او که پرسیدند چه آرزویی داری؟ گفت: من دیگر هیچ چیز در دنیا ندارم! پدر و مادر و خانه و ماشین و اتاقم و.... همه را از من گرفتند، اگر آرزویی هم از این دنیا داشته باشم، به چه دردم می‌خورد دیگر ؟ • و من با خودم فکر میکنم، چند تا آرزوی دنیایی تا حالا نگذاشته من به سمتِ امامم هجرت کنم؟ و با روزی، هفته‌ای یا ماهی دو سه ساعت وقت گذاشتن، خودم را قانع میکنم که در لشگر امامم هستم! که منم اهل جبهه «مقاومت» هستم! √ زهی تصور باطل! زهی خیال محال! • بخدا که خدا «مدل مقاومت» را جلوی چشم ما گذاشته و با همین مدل از ما خواسته، مقاومت کنیم و مقاومت را بفهمیم! • آخ که جمعه‌ها چقدر بی‌پروا به صورت ما سیلی می‌زنند! تا لنگ ظهر که خوابیم ... عصر هم که درگیر خاله‌بازی‌های دنیا! بعد می‌آییم گوشه‌ای راحت لَم می‌دهیم و اخبار مقاومت را چک میکنیم، بی‌آنکه ذره‌ای فکر کنیم سهم من از این «مقاومت» چقدر است؟ • چقدر کمند عزتمندانی که همّت کردند و استغاثه‌های عصر جمعه را در گوشه‌ای به پا کردند! و چقدر کمند آنان که واجب میدانند بر خود که خویش را به این جمع‌ها برسانند! ✘ من و شما و شما و شما .... بله .... هرکدامِ ما ! وظیفه داریم استغاثه را جهانی کنیم! خیلی زود! چون کمی آنطرف‌تر مردمِ زمین، زیر چکمه‌های استکبار به اضطرار رسیده‌اند! و اگر اضطرارشان آنقدر در ما همت ایجاد نمی‌کند که خودمان را به هجرت به سمت امام برسانیم، بیماریم! اگر این دغدغه در ما ایجاد نشده که به تجمع‌های استغاثه برسانیم خودمان را، و یا بانیِ این دعاهای دسته‌جمعی شویم، قلبمان خیلی مریض است... خیلی!!!! ※ خدایا این مریضی، ما را قرنهاست بیچاره کرده است و مثل سرطانِ بی‌درد نمی‌فهمیمش! @ostad_shojae
اصول غیرِاصولیِ دین.mp3
8.85M
| بزرگترین اشتباه و نافهمیِ شیعیان که علّت اصلیِ غیبت امام دوازدهم شد: «در جابجا شدن اصول و فروع دین است!» @ostad_shojae I montazer.ir
حرف خاص (4) (2).mp3
25.36M
| آنچه باید قبل از ورود به رمضان بدانیم، تا به بهره‌وریِ حداکثری از آن برسیم! @ostad_shojae I montazer.ir
نفس ما قبر ما (2).mp3
6.31M
| ✘ راهکاری برای دیدنِ گزینه‌های زیر قبل از مرگ : ۱ـ چهره‌ی حضرت عزرائیل ۲ـ شرایط خودمان در لحظه‌ی مرگ ۳ـ میزان امکانات آخرتی‌مان منبع: جلسه ۲ از مبحث سفرپرماجرا @ostad_shojae I montazer.ir
✘ کسی که به انسِ با خدا احساس نیاز نمی‌کند، هنوز بالغ نشده است! • وقتی کسی نفهمیده تنها برای فهم «عشق» و رسیدن به عاشقی به دنیا آمده، یک عمر زندگی میکند ولی هرگز به بلوغ عشق نمیرسد. • اما کسی که در بخش انسانی بالغ شده، ذکر (یاد) کار ارزشمند و مهم زندگی اوست و به هیچ کس اجازه ورود به حریم همنشینی با معشوقش را نمی‌دهد. . @ostad_shojae I montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 برنامه رادیویی « لااله‌الّا تُ » ویژه سحرهای ماه مبارک رمضان از شب اول ماه رمضان، هر سحر ۱.۵ تا ۲ ساعت قبل از اذان صبح از رادیو منتظر 👇 live.montazer.ir/radio «استدیو صدا انسان تمام»
4_6014561348212494003.mp3
13.5M
👧🧒 ※ مهمانی خاص داستان یه مهمونی متفاوت که با همه‌ی مهمونیا فرق داشت! نویسنده : سمیه تنهایی تصویرساز : مریم اسماعیلی گرافیک : فرزانه آبیار صدا بردار و سرپرست گویندگان : سید ابراهیم احمدی موسیقی متن و تنظیم : کامران میرزایی borna.montazer.ir/مهمانی-خاص/ borna.montazer.ir
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
۴۶ ✘ موقع حرف زدن با خدا بهش پشت نکن ! • بالغ شدن بخش انسانی و پیدا کردن باطن انسانی، به میزان تخاطب ما با خدا بستگی دارد، نه به میزان عبادت مان. • یعنی به میزانی که شما و خدا دونفری باهم چشم در چشم حرف زدید! نه به میزانی که نماز یا قرآن خواندید یا در مراسم‌های معنوی شرکت کرده‌اید! @ostad_shojae I montazer.ir
مراقبه.pdf
24.15M
جدول مراقبه ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲ @ostad_shojae
4_6016945355709485734.mp3
13.15M
👧🧒 ※ من گیاه نیستم گیاهان برای زنده موندن به آب و نور خورشید و خاک احتیاج دارن ما برای زنده موندن به چیا احتیاج داریم؟ این قصه رو گوش کن و با ستایش جواب سوال رو پیدا کن نویسنده : فاطمه صالحی تصویرساز : مریم اسماعیلی گرافیک : فرزانه آبیار صدا بردار و سرپرست گویندگان : سید ابراهیم احمدی موسیقی متن و تنظیم : کامران میرزایی borna.montazer.ir/من-گیاه-نیستم/ borna.montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| √ قبل از ظهور، باید خودت رو با استانداردهای دولت کریمه منطبق کنی. ✘ تنها فرمولِ سربازیِ امام همینه! منبع: نقش انسان در شب های قدر @ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| √ چرا خوندن دعای «اللّهم أدخل علی اهل القبور السّرور.... » میتونه گناهان گذشته و حال و آینده آدما رو پاک کنه؟ منبع: جلسه سوم از مبحث پیوند با امام زمان(عج) در شب های قدر @ostad_shojae | montazer.ir
: «زنگ بزن آتش‌نشانی!» ✍ از دو سه روز قبل از عید، عصبانی بود از اینکه خانواده‌ی پسرخاله‌ احسان هم به افطاری روز اول عید دعوتند! • اصلاً اعصاب این آدم را نداشت. آخر آنها مثل هم فکر نمی‌کردند، مثل هم به دنیا نگاه نمی‌کردند. سبک زندگی‌شان باهم فرق داشت و هر دو تحمل حضور کسی که اینقدر با او تفاوت داشته باشد را نداشتند و بارها در مهمانی‌های مختلف دیده بودم که از وجود همدیگر در عذابند! • از صبح چند نفری رفتیم کمک مامان. نشسته بودیم روی ایوان خانه‌ی مامان و سبزی پاک می‌کردیم که علی رسید. تقریباً «برجِ زهرمار» بود. • نشست روی ایوان کنار مامان و دستش را بوسید. مامان سرش را به سینه گذاشت و فشرد و گفت: اینگونه سرخ نبینمت مامان! دینِ ما دین محبت است! حتی با دشمنان. ما اجازه‌ جهاد نداریم مگر برای دفاع . ✘ علی جان جنگ، جنگ است مامان، و ریشه‌اش هم دشمنی است! حالا می‌خواهد در جهان بیرون باشد یا در جهان درون. و دشمنی را شیطان ایجاد می‌کند! • اینکه تو بخاطر بعضی موضع‌گیری‌های سیاسی و مذهبی با احسان همسو نیستی نمی‌تواند باعث شود که در درونت با او بجنگی! • علی گفت: من نمی‌جنگم که ! حوصله‌اش را ندارم. مامان گفت: وقتی کسی در درونت آنقدر «شلوغی و فشار» ایجاد می‌کند که نمی‌توانی در جایی که هست آرام باشی و این نشاط و شادی را به دیگران انتقال دهی، قطعاً در درونت با او جنگ داری! جز این است؟ اگر جنگ نداری چرا دائماً آماده‌باش هستی تا او یا همسرش یک حرکتی بکنند یا حرفی بزنند و تو بخواهی حالشان را بگیری و ثابت کنی اشتباه می‌کنند. • گفت : چکار کنم مامان؟ بشینم این کارهایش را تماشا کنم؟ مامان گفت: مهمانی جای دیدار است، جای گشایش احوال است و اجتماع مؤمنین و همدلی آنها برای خدا بالاتر از آن است که تو آن را تبدیل به مرکز مناظره کنی! √ اگر بتوانی این قورباغه را قورت بدهی و وقتی آمد جوری در آغوشش بگیری که بفهمد قصد جنگیدن نداری و می‌خواهی این مهمانی را فقط از وجودش لذت ببری و اگر کار به بحث‌های الکی رسید به بهانه‌ای خود را مشغول کاری کنی تا ادامه‌دار نشود، یک سرِ این جنگ خاموش می‌شود! و وقتی یک سر خاموش شود، سرِ دیگر ناچاراً خاموش می‌شود دیگر... • علی گفت: مامان این کارها که شما می‌گویی، از من برنمی‌آید! من نمی‌توانم او را بغل کنم! خیلی سخت است. • مامان گفت: اگر آشپزخانه ما آتش بگیرد تو چکار میکنی ؟ گفت زنگ میزنم آتش نشانی! مامان گفت : حالا هم زنگ بزن آتش نشانی... • با حیرت نگاه کرد به مامان. مامان ادامه داد: نَفْس را هم باید زود خاموش کرد تا بگذارد تو نَفَس بکشی و سالم بمانی! وگرنه کم کم همه‌ی جانت را فرا می‎‌گیرد و می‌سوزاند!  • گفت: الآن چه کنم؟ آتش نشانی از کجا بیاورم؟ مامان گفت: یک عالمه دعای آتش نشانی در صحیفه هست. یا از آنها استفاده میکنی و خاموشش میکنی یا این آتش درون تو را جزغاله می‌کند و فشارش را همه در جمع باید تحمل کنند. • علی گفت : من حوصله ندارم مامان. بعد سراسیمه بلند شد و گفت اصلاً می‌روم تا نباشم در این مهمانی! و رفت!!!!! • سر سفره افطار داشتم به این فکر می‌کردم چقدر از این آتش‌ها می‌آید و ما خاموشش نمی‌کنیم و اجازه می‌دهیم گُر بگیرد و آنقدر بماند که تمام سلامت روحمان را جزغاله‌ کند.... که در باز شد و علی آمد. به احترام سفره کسی بلند نشد اما علی رفت نشست پیش احسان و گفت: «آتش نشانی بودم دیر کردم، داداش ببخشید» .... بعضی دعاهای آتش‌نشانی در صحیفه جامعه سجادیه: دعای ۴۸ | دعای ۵۰ دعای ۱۵۵ | دعای ۱۵۶ | دعای ۱۵۹ حرز ۲۲ | حرز ۲۳ (کلیک کنید روی دعا) @ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| قابل توجه شما که 👈 حوصله‌ی عیددیدنی و جمع اقوام و دوستان رو ندارید! @ostad_shojae | montazer.ir